به گزارش هنرآنلاین، مراسم یادبود نخستین سالمرگ هوشنگ آزادیور؛ شاعر، فیلمساز، مترجم و پژوهشگر سینما و تئاتر، با عنوان "دو جانب، دو لحظه تب" ساعت نوزده روز یکشنبه پانزدهم اردیبهشت در تالار استاد شهناز خانه هنرمندان برگزار میشود.
در این مراسم، محمدرضا اصلانی، شاعر، فیلمساز و پژوهشگر هنر درباره آزادیور سخن خواهد گفت. دیگر سخنرانها حامد هاتف و صابر محمدی خواهند بود.
علاوه بر سخنرانیها، نمایش دو فیلم مستند نیز در این برنامه یادبود گنجانده شده است؛ نخست فیلم "گل قالی" ساخته تحسینشده هوشنگ آزادیور و دیگری "چهار خواب برای پنج آواز" ساخته علیرضا سردشتی که روایت "شعر دیگر" و هوشنگ آزادیور را مد نظر قرار داده است.
علیرضا سردشتی، تهیهکننده و کارگردان این فیلم است و صابر محمدی با شاعر گفتوگو کرده است. دیگر عوامل تولید این فیلم عبارتاند از: هادی جلدی (تدوین)، زهرا معظمی گودرزی (تولید)، احسان یزدانی (تصویر)، مهشید جوادی (طراحی صحنه)، امیر مفتاحی (صدا)، هانیه کازرونی (موسیقی)، مهدی سروش (میکس و مستر)، استودیو سروش (ضبط)، نگار حسینخانی و امیر مفتاحی (عکس)، محسن جلدی و هادی جلدی (تصحیح رنگ و نور) و سامان محمدی (طراحی سهبعدی جلد کتابها).
بر اساس این گزارش، طراحی پوستر مراسم بر عهده سامان محمدی بوده است.
هوشنگ آزادیور، از شاعران شعر دیگر، بیستسه اسفند هزاروسیصدوبیستویک در تهران به دنیا آمد و نهم اردیبهشتماه سال گذشته درگذشت. او فعالیت جدیاش در حوزه ادبیات و هنر را با انتشارات فرانکلین ابتدا به عنوان نسخهخوان و سپس به عنوان ویراستار آغاز کرد. مدت کوتاهی پس از آن وارد مدرسه عالی تلویزیون و سینما شد و با اخذ مدرک کاردانی در میانه دهه ۱۳۴۰ خورشیدی به استخدام سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران درآمد.
در همین سالها نخستین شعرهایش را در مجلهها منتشر کرد. با اینکه جلد دوم کتاب "شعر دیگر" را که جنگی از شعرهای شاعران حلقه شعر دیگر بود خودش آماده انتشار کرده بود، به خاطر دلخوری، صفحات مربوط به شعرهای خودش را پیش از صحافی، از کتاب درآورد. همین اتفاق باعث شد در اغلب تاریخنگاریهای شعر معاصر، نام او همراه با شاعران شعر دیگر نباشد در حالی که شعرش در عین تفاوت های بسیار، قرابتهایی هم با این نوع شعر دارد. اولین کتاب شعرش را به نام "پنج آواز برای ذوالجناح" در سال 1350 منتشر کرد.
او در دوران فعالیت خود در تلویزیون ملی ایران به ساخت مستندهای مردمشناسانه و آموزشی پرداخت. از جمله این آثار "آندره مالرو و تمدن ایران در موزه لوور"، "عاشورا در روستای دوان"، "قالیشویان"، "موزه تاریخ طبیعی"، "دکتر قریب"، "عید قربان" و "مهاجرین جنگ" هستند. پرآوازهترین مستند او "گلِ قالی" (۱۳۵۳) است که در جشنوارههای خارج از ایران نیز جایزهای را به دست آورد. گویندگی برای فیلمهای مستند ساخته دیگر کارگردانان مانند "تهران درجه ریشتر" ساخته پیروز کلانتری و "خدایخانه" ساخته فضلالله تاری و فیلمهای داستانی "بلور تار"، "مکان اخلاق" و "استراحتگاه" از دیگر فعالیتهای حرفهای آزادیور هستند.
آزادیور در سالهای پیش از انقلاب برای آموزش شیوه تولید فیلم در استودیو، به فرانسه اعزام شد و پس از یک سال به ایران بازگشت و به تئاتر روی آورد و در کارگاه نمایش (تأسیس ۱۳۴۸ توسط اوانسیان) دو نمایش "شب افسون شده" نوشته اسلاومیر مروژک و "شب جنایتکاران" از خوزه تریانا نمایشنامهنویس کوبایی را کارگردانی کرد. هر دو این آثار ترجمه خود او بودند که و بعدها منتشر شدند. "شب جنایتکاران" نخستین بار در سال 1353 منتشر شد و سال 1398 پس از 45سال تجدید چاپ شد. در دوران کار در کارگاه نمایش، به سفارش کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان او جزوهای را بر اساس کتاب "بدیههسازی در تئاتر" نوشته ویولا اسپولین تهیه کرد که از سال ۱۳۵۰ در مراکز کانون در شهرستانها تدریس میشد. در سال ۱۳۵۴ آزادیور با دریافت بورس تحصیلی از تلویزیون ملی ایران، برای تحصیل در رشته سینما در دانشگاه ییل به آمریکا فرستاده شد. وی در آمریکا وقت خود را به دیدن تئاتر میگذراند. او در سال ۱۳۵۸ با مدرک کارشناسی ارشد به ایران بازگشت و به همکاری با تلویزیون ادامه داد.
در سال ۱۳۶۲ مجموعه تلویزیونی قصهای بهنام دارو پخش شده از شبکه یک تلویزیون ایران را کارگردانی کرد. از دیگر فعالیتهای او در این سال ترجمه کتاب "تاریخ تئاتر جهان" نوشته اسکار گ. بروکت بود.
ترجمه "باغوحش شیشهای" و "اتوبوسی به نام هوس" نوشته تنسی ویلیامز، "کوروس" نمایشنامه نیکوس کازانتزاکیس (۱۳۵۳)، نمایشنامه "رومئو و ژولیت" اثر ویلیام شکسپیر (۱۳۷۲) و "راهنمای آثار شکسپیر" نوشته جان گوردون (۱۳۸۰) از دیگر ترجمههای آزادیور در زمینه تئاتر هستند. او دلیل خود را برای ترجمه دوباره نمایشنامههای شکسپیر جنبه ادبی داشتن ترجمههای موجود و نه نمایشی آنها بیان میکرد. ترجمه دو جلدی "تاریخ سینمای جهان" نوشته دیوید کوک (جلد اول ۱۳۸۰ و جلد دوم ۱۳۸۲) تلاش او برای جبران کمکاری در ساختن فیلم سینمایی بودند. در طی سالها آزادیور مقالاتی را دربارهٔ سینما و تئاتر در نشریات هنری مینوشت یا ترجمه میکرد. مدتی نیز در دانشکدههای هنر تهران و اصفهان "مبانی نمایشنامهنویسی" تدریس میکرد. در سال ۱۳۷۹ کتاب "بدیههسازی: شیوه بیان هنری در ایران" در پژوهش دربارهٔ هنر سنتی ایرانی و اسلامی نوشت. دهه هشتاد و نود، به تجدید کتابهایش گاهی با ویراستهای جدید پرداخت و همچنین شعرهای کتاب اولش را به همراه شعرهای جدید در کتابی با عنوان "هر قلبی که میتپد عاشق نیست، شاید فقط پمپ خون باشد" تجدید چاپ کرد.