به گزارش هنرآنلاین براساس اخبار رسیده، بنیاد آفرینشهای هنری نیاوران، سلسله نشستهای داستانخوانی و نقد داستان با محوریت سیر داستان مدرن و بومیسازی آن در ایران را توسط یزدان سلحشور برگزار میکند.
یزدان سلحشور نویسنده، منتقد و مدرس داستان است که داوری دو دوره جایزه جلال آلاحمد را در کارنامه خود دارد.
نشستهای داستان خوانی و نقد داستان دومین و چهارمین دوشنبه هر ماه، ساعت 17 در سالن کنفرانس فرهنگسرای نیاوران برگزار میشود. نخستین جلسه از این مجموعه 29 بهمن ماه خواهد بود و شرکت در این نشستها برای کلیه علاقمندان آزاد است.
نقد و بررسی "فلسفه ملال"
پدیده ملال که در دوران پیشامدرن، به اشراف و برخی طبقات خاص محدود میشد از دوران رمانتیسم گسترش یافت و به تدریج به یکی از ویژگیهای انسان مدرن بدل شد. ملال انسان را از درون میخورد و همچون غبار بیآن که دیده شود میآید و میرود. ملال با معنای هستی سروکار دارد و به همین دلیل هم در ذیل موضوعات فلسفی قرار میگیرد.
به تازگی انتشارات فرهنگ نشر نو کتاب "فلسفه ملال" نوشته لارس اسونسن را با ترجمه افشین خاکباز منتشر کرده است. نویسنده در این اثر میکوشد با رویکردی بینارشتهای و بهرهگیری از متون فلسفی، ادبی، روانشناسی، الهیات و جامعهشناسی ما را به درک بهتری از ابعاد مختلف این مفهوم، نقشی که در زندگی ما دارد و واکنشهای مختلفی که میتوان در برابر آن نشان داد، برساند.
نشست هفتگی شهر کتاب در روز سهشنبه۱۶ بهمن، ساعت ۱۶:۳۰ به نقد و بررسی کتاب "فلسفهی ملال" اختصاص دارد که با حضور حسین شیخرضایی، علی خدادادی شاهیوند و افشین خاکباز در مرکز فرهنگی شهر کتاب واقع در خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمد قصیر (بخارست)، نبش کوچه سوم برگزار میشود.
رمان خوشلباس ضعیفالجثه یا تقابلهای دوتایی درخشان؟!
سومین نشست از سلسلهجلسات کتاب جمعه نیماژ با موضوع نقد و بررسی رمان "هشت پیانیست" نوشته مهدی بهرامی با حضور نویسنده، دکترمجتبی گلستانی، مرتضی حسینی و جمعی از اهالی ادبیات بعد از ظهر روز جمعه 12 بهمنماه در کافهکتاب نیماژ برگزار شد.
مهدی بهرامی درباره مدتزمان نوشتن این رمان، گفت: سال 1388 نوشتن این اثر را شروع کردم و به مدت چهار سال یعنی تا سال 1392 نوشتن آن طول کشید و در این مدت سعی میکردم پروسه نگارش را به صورت تجربی پیش ببرم.
این نویسنده افزود: زمانی که شروع به نوشتن میکنم به مرور شخصیتها و زبان و بقیه عناصر شکل میگیرند و پرورش پیدا می کنند. به شخصه این گونه شروع به نوشتن رمان میکنم که یک ایده دارم و آغاز و پایان را هم میدانم اما در طی یک زمان طولانی با ابعاد مختلف روایت، زبان، شخصیتها و ساختارش، بازی می کنم. وقتی فکر میکنم کار پایان یافته است میروم سراغ یک رمان دیگر اما دوباره به رمان قبلی بر میگردم و ممکن است کل داستان را دوباره از ابتدا بنویسم.
در ادامه مجتبی گلستانی پژوهشگر، منتقد و روزنامهنگار ادبی، با ارائه مقدمهای دوبخشی درباره آثاری که همچون "هشت پیانیست" با استقبال مخاطبان روبرو میشوند، تصریح کرد: معمولا سعی میکنم تحت سیطره و هیمنه کتابهایی که حاشیههای مثبت (یا حتی منفی) زیادی اطراف آنها هست قرار نگیرم تا بتوانم رویکرد مستقل انتقادی خودم را نسبت به آن کتاب یا فیلم یا هر اثر دیگر هنری داشته باشم. همیشه پس از خواندن یک اثر به این موضوع میاندیشم و از خودم میپرسم که چه چیزی دستم را گرفت؟ این کتاب به من چه داد؟ نه از منظری فایدهگرایانه بلکه از این منظر که بعد از خواندن آن اثر چه تغییری در نوع نگاه من به جهان بهوجود آمد و یا اثر توانست چه تلنگری به طرز تلقی من از جهان بزند؟ نویسندگانی در تاریخ ادبیات هستند همچون میلان کوندرا و... که وقتی ما با اثر آنها مواجه میشویم پس از خواندن آن دیگر ممکن است تلقی پیشین خود نسبت به موضوعی که دربارهاش سخن گفته را نداشته باشیم. وقتی درباره عشق در رمان بار هستی سخن میگوید دیگر تلقی ما از عشق با پیش از خواندن رمان فرق میکند.
گلستانی در ادامه افزود: اگر به طور اختصاصی بخواهم درباره "هشت پیانیست" سخن بگویم بایست یک مقدمه دیگر هم بگویم و شما را برگردانم به دهه هشتاد شمسی که رمانهایی منتشر شدند و سروصدای زیادی راه انداختند اما بعد از مدتی مشخص شد که بایست آنها را با رویکرد دیگری خواند. مثالش هم رمان "شب ممکن" محمدحسن شهسواری بود که ظاهرش حرف مهمی میزد اما خود اثر بسیار تنک بود و نقطه مقابلش آثار محمدرضا کاتب است که بسیار سختخوان هستند اما واقعا کار مهمی در ادبیات میکنند که واردش نمیشوم. از همین منظر است که پس از خواندن "هشت پیانیست" احساس کردم یک رمان (خوب بد) را خواندهام؛ احساس میکردم راز مگویی در مرکز این روایت قرار گرفته است بدون آنکه من بهعنوان مخاطب آن تاثیر تکاندهنده را در خودم احساس کنم هر چند میدانم این رمان طرفداران پروپاقرص خودش را دارد که بهشدت رویشان تاثیر گذاشته است که اتفاقا این هم دلیل دارد. رمانی که خیلی خوشلباس است اما زیر لباس، اندام چندان تنومندی نیست. پرسش اصلیام این بود که چرا "هشت پیانیست" تا این حد مخاطب دارد؟ و این نکته برایم پیش آمد که ما چرا یکدیگر را نقد نمیکنیم و احساس میکنم بزرگترین آسیبی که به ادبیات میخورد از همینجاست. نباید بنشینیم یکدیگر را تحسین کنیم و وظیفه منتقد نقد صریح است.
مرتضی حسینی دیگر منتقد این جلسه ابتدا با خواندن متنی درباره کتاب سخنان خود را آغاز کرد و سپس سخنانش را با توضیحی درباره بخش "براعت استهلال" ادامه داد.
حسینی تاکید کرد: در رمان "هشت پیانیست" با یک فاصلهگذاری عیان از سوی راوی در بخش براعت استهلال مواجه میشویم. با گزارههایی مواجه هستیم که به نوعی با عملکرد معکوس همراه هستند. در این بخش رویکرد کلی به روایتگری و رویکرد نویسش اشاره میشود و اوجش در تقابلهای دوگانه است. تقابلهایی که در جایجای رمان حضور دارند ولی در این بخش یک سنگ بنای عظیم را پایه میگذارند. زیبا بودن در مقابل غم و افسردگی. دویدن در برابر ایستادگی. دویدن در برابر تسلیم. تنهایی در برابر با هم بودن و... . راویهای رمان بهجای اینکه بخواهند با چیرگی و تسلط روایت خودشان را ارائه کنند، بهطرز زیرکانهای کرد و کارها و فضاهای چه علیمعلولی و چه درهمتنیده شده، بهمحض اینکه میخواهند شکل بگیرند بهصورت معیوب طرح میکنند.
این منتقد در بخش دیگری از سخنانش درباره زبان و حضور برخی جملات قصار در کتاب، توضیح داد: یکی از منتقدان واقعا من را متحیر کرد چون حتی توان این را نداشت بتواند بازیهایی که رمان "هشت پیانیست" با روایت و شخصیتپردازی میکند را درک کند. باید درک کرد که همه جملات قصار و زبان شاعرانه برای این نبوده است که مهدی بهرامی بگوید ایهالناس بیایید ببینید من چه زبان شاعرانهای دارم! این عناصر ذاتی و شخصیتی یکی از راویان رمان است و بایست در این رمان به این موضوع دقت کرد وگرنه کتاب را بد میخوانیم. این را یک ایدهی درخشان میدانم که نویسنده چنین ریسکی میکند و ممکن است بسیاری آن را پس بزنند و ممکن هم هست تبدیل شود به متنی جذاب برای آنها که دنبال قصهای هستند با عبور از تابوهای عرف، سنت و... . تاکیدی که در همین دو صفحهی براعت استهلال گذاشته میشود مخاطب را متوجه میکند که میتواند با لایههای متعددی از اثر مواجه شود.
در خاتمه جلسه گفتوگوهایی در میان میهمانان، منتقدان و حاضران رخ داد حسن محمودی، حمید بابایی، منصور علیمرادی و... از جمله نویسندگانی بودند که دقایقی کوتاه درباره رمان و بحثهای پیشآمده سخن گفتند.
آلاله سلیمانی، شهلا آبنوس، مرتضی نوروزی و مرتضی شاهیننیا دیگر نویسندگان و میهمانان حاضر در این نشست بودند.
سلسلهجلسات کتاب جمعه نیماژ هر هفته به یک کتاب از گونههای رمان، شعر، مجموعهداستان، نمایشنامه و فلسفه میپردازد. در نشستهای پیشین کتاب جمعه نیماژ به کتابهای "برف سرخ" میخائیل بولگاکف و مجموعه شعر "سرایت" نوشته حسن آذری پرداخته شده بود.
انتشار فراخوان بازار جهانی سیودومین نمایشگاه کتاب تهران
موسسه نمایشگاههای فرهنگی ایران فراخوان بازار جهانی کتاب سی و دومین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران را منتشر کرد.
ناشران، موسسات، نهادها، تشکلهای نشر و آژانسهای ادبی داخلی و خارجی بر اساس این فراخوان میتوانند تا تاریخ 12 اسفند به پایگاه الکترونیکی نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران (www.tibf.ir) مراجعه و ثبتنام کنند.