سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین، حسین آتشپرور نویسنده و منتقد ادبی، درباره این اثر به هنرآنلاین گفت: "من و کوزه" تازهترین کتابم است که به زودی منتشر خواهد شد. اثری در شکل و ساخت داستانی ترانههای خیام که توسط نشر جغد به چاپ میرسد.
او با این توضیح که کتاب جنبههای مختلفی دارد، گفت: نمای کلی تم کتاب این است که چگونه شعر به داستان نزدیک میشود. یعنی این که شعر از چه سازههای داستانی در ساخت برای ارتقا هنری و ادبی خود استفاده میکند. برعکس کتاب "خانه سوم داستان" که در آن به چگونگی نزدیک شدن داستان به شعر پرداختم.
آتشپرور ادامه داد: در اواخر دهه هفتاد وقتی دیدم تب مینیمالیسم و کارور، بالا گرفته است این اندیشه در ذهنم جرقه زد که بسیاری از کارهای ادبیات کلاسیک ما نیز این ویژگیها را دارند. هر ترانه خیام یک داستان کوتاه مینیمالیستی است. به عنوان نمونه ترانه "درکارگه کوزهگری رفتم دوش" از 22 واژه تشکیل شده به چهارده سازه داستانی مثل زمان، مکان، شخصیت(قهرمان)، زاویه دید و فراروی از واقعیت بر میخوریم و در ساخت آن دچار شگفتی میشویم. این بود که نخستین متن آنالیز شده خودم را در نشریه "نوشتا" بهمن ماه سال 1385 با عنوان "کوزهها در جستجوی کوزهگر" منتشر کردم.
او با این توضیح که کتاب "من و کوزه" سه بخش دارد، تصریح کرد: در بخش اول یا همان "من و کوزه" به آنالیز شکل و ساخت هر ترانه بنا به شرایط آن که در اصل نماینده گروه خود است پرداختم این بخش کتاب 100 صفحه میشود. در دومین بخش به این میپردازم که ریشههای این ساخت چگونه و از کجا آمده است. بخش سوم به ترانههای خیام با توجه به نسخه هدایت، فروغی، احمد شاملو و طربخانه به تصحیح جلال همایی اختصاص دارد.
آتشپرور با بیان این که در کتاب "من و کوزه" به دنبال معنا و یا این که کدام ترانه از خیام نیست یا هست، نبودم، اظهارداشت: از زمان خود خیام هیچ ترانهای در دست نیست. 50 سال پس از مرگ خیام، عمادالدین محمدکاتب اصفهانی در کتاب "خریده القصر" از او به نام شاعری خراسانی نام میبرد و نخستین کتابی که از او دو رباعی میآورد "مرصادالعباد" 100 سال پس از مرگ اوست. "مونس الاحرار" 220 سال پس از درگذشت او 13 رباعی را به خیام نسبت میدهد که استناد بیشتر افرادی که ترانههای اولیه را گردآوری کردند به این دو ماخذ است.
او که در کتاب "من و کوزه" به بررسی ساختار ترانهها پرداخته است، اضافه کرد: شکل ساخت از کجا سرچشمه میگیرد در قسمت دوم مقالات ریشهیابی شده است. دو نفر از افرادی که خیام را دیدهاند؛ نظامی عروضی در دو دیدار خود به شهر بلخ و دیگر در شهر مرو و ابوالحسن بیهقی از نجوم خیام گفتهاند و هیچکدام به شاعری او اشاره نمیکنند. اتفاقی دیگر این که در زمان سلجوقیان از تقویم (هجری قمری) استفاده میکردند. سال قمری براساس گردش ماه برمدار خود در سال عادی 354 روز است. به همین دلیل بعضی از ماههای آن 30 و چند ماه دیگر آن 29 روز است. این اختلاف 11 روز بین سال خورشیدی و قمری موجب ثابت ماندن سال خورشیدی و متحرک بودن سال قمری نسبت به سال خورشیدی میشود.
آتشپرور توضیح داد: ماموران حکومتی در زمان گرفتن خراج سالیانه (مالیات) که محصول کشاورزی بوده، وقتی در آخر سال قمری به مردم مراجعه میکردند، با آنها درگیر میشدند و جامعه به هرج ومرج کشیده میشد. به عنوان نمونه اگر آخر ماه ذیحجه که آخر سال قمری است و ماموران مالیاتی بایستی خراج میگرفتند برابر بود با اول میزان، پاییز (بهار اول سال کشاورزی و پاییز آخر سال کشاورزی) که محصول بدست میآمد، 10 سال بعد آخر ذیحجه 110 روز جلوتر از پاییز بود و مطابق 10 دی ماه میشد. در دی ماه محصولی نبود که به ماموران داده شود. در نتیجه درگیری پیش میآمد. این بود که برای پایان دادن به این وضع، در روز 14 اسفند سال453 هجری خورشیدی(1074 میلادی) جلالالدین ملکشاه به خاطر حل ریشهای این مشکل دستور بهسازی تقویم را به نظامالملک میدهد.
او ادامه داد: ابوالفتح عبدالرحمن منصور خازنی( خدمتکار و خزانهدار مرو)، حکیم ابوعباس لوکری، ابومظفر اسفزاری، میمون ابن نجیب واسطی، ابنکوشک بیهقی، مباهی، بهرام (منجم ویژه ملکشاه)، محمدبن احمد معموری و حکیم عمرخیام نیشابوری هشت نفراز دانشمندان ریاضی و ستارهشناسان آن زمان بودند که به سرپرستی عمر خیام در اصفهان (پایتخت سلجوقیان) ری و نیشابور به رصد و تحقیق میپردازند. بعد از چهارسال تحقیق و محاسبه با کار شبانهروزی، سال خورشیدی را محاسبه و همین تقویمی را که ما از آن استفاده میکنیم به اجرا میگذارند.
آتشپرور گفت: با توجه به این که در زمان محاسبه تقویم خیام 33 سال داشته، تاثیر ریاضیات و نجوم را در شکل و ساخت سینوسی 360 درجه (یک سال خورشیدی-365 روز) ترانههای خیام میبینیم. به گمانی ترانهها را بعد از محاسبه تقویم سروده شده است. از طرفی اگر هر ترانه را یک سال فرض کنیم، هر مصرع یا رکن ترانه یک فصل از سال خورشیدی خواهد بود.
او با بیان این که بخش سوم کتاب مرتبط با "ترانهها و توضیح مربوط به آنها" است، افزود: استناد من فقط از نظر تعداد، ترانههای هدایت است. اما از آن عبور و به شکل کاربردی الفبایی با آن برخورد کردم. هدایت نخستین فردی است که در دوره مدرن به خیام میپردازد. یک بار رباعیات خیام در 1303 و بار دوم 1313 ترانههای خیام را منتشر میکند. از اینها گذشته زبان هدایت به خیام و به زبان امروز از دیگرانی که بعدها درباره خیام کار کردند نزدیکتر است.
آتشپرور با این توضیح که هدایت ترانهها را موضوعی آورده و کار من به صورت الفبایی و کاربردی است، تصریح کرد: نکته دیگر این که ترانه را به طور تطبیقی با چهار نسخه "ترانههای خیام هدایت"، "رباعیات خیام محمدعلی فروغی"، "ترانههای خیام احمد شاملو" و "رباعیات خیام کتاب طربخانه جلالالدین همایی" مقابله و با توجه به ریاضیات و نجوم و موقعیت تاریخی خیام بررسی کردهام. از اینها گذشته افرادی که ترانههای خیام را گردآوری و ویرایش کردهاند با زبان معیار بوده؛ ولی من به زبان زمان نگارش خیام یعنی زبان دری هم توجه داشتم و به کتابهای آن زمان چون "نوروزنامه" مراجعه کردم.
او با بیان این که فهرست تمام کتابهای خیام را که از 1303 تا سال 1396 منتشر شده از کتابخانه ملی در بخش دوم آوردم، اضافه کرد: نکتهای را که نباید از خاطر دور داشت این که به استناد 143 ترانههای خیام، هر ترانه بین 18- 26 واژه است. اگر بر مبنای هر ترانه 25 واژه در نظر بگیریم، کل ترانههای خیام 3575 واژه است که در 8 برگ A4 جا میگیرند. با توجه به این که از 1303 تاکنون نزدیک به 200 کتاب درباره خیام و آثار او نوشته شده، به اهمیت جهانبینی و این که ریاضیات و هندسه و نجوم میدانسته. واژگان را کجا؟ چطور؟ چه وقت مهندسی و در کنار هم کاربردی کند و از این که شاهکاری هنری خلق کرده، به ساخت در ترانههایش پی میبریم.
آخرین کتاب منتشر شده آتشپرور "خانه سوم داستان" است که به بررسی شکل و ساخت داستانهای برگزیده از نویسندگان نسل سوم ایران در 1394 اختصاص دارد.
حسین آتش پرور این روزها کتابهای جایزه مهرگان را میخواند. از طرفی با توجه به این دبیر بخش داستان مجله ادبی بینالمللی "نوشتا" محسوب میشود، در تدارک انتشار "نوشتا" شماره 38 است.
آتشپرور داستاننویس و منتقد ادبیات داستانی، اهل استان خراسان است. او در 20 آبان 1331 در تیسفان گناباد خراسان به دنیا آمد. از این نویسنده به جز چاپ داستان و مقالات داستانی در مطبوعات معتبر ادبی، تاکنون کتابهای "خوابگرد و داستانهای دیگر" در مجموعه داستان هوشنگ گلشیری و دیگران 1369، مجموعه داستان "اندوه" 1372، مجموعه داستان "ماهی در باد"، رمان "خیابان بهار آبی بود"، داستان "سوپر محله"، "زیر درخت کاج" و "زندگی" به چاپ رسیده است.