به گزارش هنرآنلاین به نقل از ستاد خبری چهارمین دوره جایزه شعر احمد شاملو، در بیانیه هیات داوران جایزه آمده است: "جایزهی شعر احمد شاملو که امروز شاهد برگزاری چهارمین دورهی آن هستیم، تداوم سنتی است که در شعر فارسی با نام نیما یوشیج پیوند خورده و با صدای احمد شاملو طنینافکن شده است؛ شعری با نگاهی تازه به جهان که در آن شاعر مسوولیتی بسیار سنگین بر عهده دارد و باید به حضور خود در جهان معنایی ببخشد و شعرش فرزند اصیل جامعه باشد؛ شعری به ظاهر آزادتر اما در واقع ژرفتر، تاملانگیزتر و دشوارتر. شاعر این سنت، شاهد صادق زمانهاش است؛ فردیست در مرکز معرکه، فردی که همچون همسایگان دیوار به دیوار قرنهای گذشته تنها یک تماشاچی بیطرف نیست. "کسانی بر آناند که هنر را جز خلق زیبایی تا فراسوهای زیبایی مجرد حتا، وظیفهای نیست. ما براین اعتقادیم که هر چه بیان پالودهتر باشد به پیام قدرت نفاذ بیشتری میبخشد." (احمد شاملو)
در این بیانیه، هیات داوران همچنین نکاتی را به شرح زیر یادآور شدهاند:
1- "شناخت پیوندهای متقابلی که میان شاعر و جهان وجود دارد خاستگاهی تاکتیکی است که شاعر، تنها به یاری آن، میتواند با حفظ ویژگیهای فردی خود رسالت اجتماعی شعر را نیز به انجام رساند. اگر هر روزگاری بر بنیاد تمام ویژگیهایش، خواستار نظام مطلوب خویش در شعر است، هر شاعری نیز بر اساس ضرورتهای فردیاش در پی آن است که دنیای خود را در شعر فراز آورد. اگر فرم یا صورت هر شعر حاصل پیوندهای متقابلیست که میان تمام اجزای آن به وجود آمده است، شخصیت هر شاعر نیز از مجموعهی تاثیرها و تاثرهایی پدید میآید که میان او و جهان پیرامونش وجود داشته است. شعر امروز فرانهاد این دوگانگیهاست یا همان گونه که نیما میگوید: "در نو ساختن و کهنه عوض کردن بیش از هر کاری، کار لازم این است که شیوه کارتان را نو کنید. پس از آن فرم و چیزهای دیگر فروع آن یعنی کار ضمنی و تبعی هستند."
۲. "شاعر جهان را از طریق زبان تجربه میکند. شاعر باید زبان خود را به خوبی بداند، بشناسد و بر امکانات و ظرفیتهای آن اشراف داشته باشد. تعهد اجتماعی شاعر ضمنا تعهد در برابر زبان را نیز شامل میشود. اگر فکر کنیم که شعر در زبانی زاده میشود که از خلال روابط قاموسی کلمات و ایجاد روابط مندرآوردی و غیر منطقی در اجزای جمله به وجود میآید، به بیراهه رفتهایم".
۳. "تا شعری به وجود آید، شاعر همه فرهنگ و دانش و بینش خود را به کار میگیرد. آگاهی بیشتر میتواند افقهای پربارتری در برابر شاعر بگشاید و ابزار بیشتری در دست او نهد تا شعرش با اثرگذاری بر فرهنگ هنری جامعه بر غنای آن بیافزاید".
۴. "شعر نو در مسیر اجتماعی کردن من فردی شاعر راه پیموده است. شعر نو تجلی لحظهای از زندگی شاعر است. شعری که برداشتهایی از زندگی نیست، بلکه یکسره خود زندگی است. مواجهه شاعر با زندگی مواجههایست تکینه که در آن شاعر جهان شعری خود را بنا میکند، جهان نو رفتاری نو با زبان میطلبد. شاعر مواجههای عمیق را با دیدی تازه تجربه و بیان میکند، نه از دریچهای مشترک با دیگران و از طریق زبانی تکراری."
در پایان بیانیه آمده است: "هیات داوران چهارمین دوره جایزهی شعر احمد شاملو با اذعان به این که ممکن است آثار مورد داوری به تمام و کمال واجد شاخصها و معیارهای یادشده نباشد، مجموعه شعر "خط سیاه، متروی لندن" سروده علیرضا آبیز را با کسب اکثریت آرا به عنوان برگزیده اول چهارمین دوره جایزه شعر احمد شاملو معرفی میکند. همچنین مجموعه شعرهای "اسفندیاری در چشم چپ" سروده آنا رضایی، "نامههایی از کازابلانکا" سروده شهریار بزرگمهر و "بینظمی" سروده آرمین یوسفی را به دلیل کسب آرای بالای داوران شایسته تقدیر میداند."
محمدرضا پارسایار، کاظم سادات اشکوری، عبدالله کوثری و محمود نیکبخت اعضای هیات داوران مرحله دوم چهارمین دوره جایزه شعر احمد شاملو بودند که هیچکدام به دلیل دوری راه امکان حضور در این مراسم را نیافتند.
در این مراسم همچنین بابک احمدی در سخنانی با اشاره به این که جایزه شعر احمد شاملو در وضعیت تلخ اجتماعی امروز، به ما میگوید شعر هنوز وجود دارد، گفت: ما در طول تاریخ اغلب با شعر هویت خودمان را پیدا کردهایم و حالا در زندگی اجتماعیمان شعر جایی ندارد؛ اگرچه شاعران هستند، شاعران جوانی که به سبکهای مختلف شعر میگویند و شعرهایشان به گوش عده محدودی میرسد.
او افزود: برخی از ناقدان و نظریهپردازان ادبی معتقدند ما با بحران شعر روبهرو هستیم. من باور ندارم. ما با بحران بزرگتری روبهرو هستیم؛ جامعهای که شعر را پس میزند. برای همین احمد شاملو، شاعر بزرگ و ملیمان برای ما خیلی اهمیت دارد و گرد هم آمدهایم تا بگوییم که چقدر مدیون زندگی فرهنگی و بیش از همه مدیون شعرهایش هستیم.
این نویسنده با اشاره به سالروز تولد رضا براهنی گفت: امروز تولد شاعر دیگری نیز هست؛ رضا براهنی که خیلی از ما دور شده و شاید دیگر ما را نشناسد؛ شاید نداند اهل کجاست. اما او هم مثل خیلی از بزرگان آن دوره ما را ساخت.
احمدی با بیان این که بیشتر کتابهایی که در سالهای اخیر درباره شاملو نوشته شده، به این محیط فرهنگی یعنی وطن او میپردازد، تصریح کرد: اما شاملو شهروند جهان بود. این موضوع هم در شعرهایش هست، هم در گفتوگوهایش. او در معیار شعر جهانی نیز شاعر بزرگی است و به گمان من چهار شاعر در قرن بیستم به هم خیلی شبیهند؛ چهار شاعر از چهار کشور و چهار زبان و موقعیت تاریخی مختلف.
این پژوهشگر از پابلو نرودا، شاعر شیلیایی به عنوان اولین شاعری یاد کرد که بخش زیادی از زندگیاش را کمونیست بود و بعد از کودتای پینوشه به قتل رسید.
احمدی افزود: لوئی آراگون، شاعر فرانسوی شاعر بعدی است، شاعری که ابتدا سورئالیست بود بعد به کمونیسم پیوست و شعرهای اجتماعی سیاسی بسیاری برای جنبش مقاومت سرود، ضمن این که زیباترین شعرهای تغزلی فرانسه قرن بیستم نیز سروده اوست.
این مترجم همچنین از ناظم حکمت، شاعر اهل ترکیه به عنوان سومین شاعر این فهرست نام برد؛ شاعری که سالهای طولانی از زندگیاش در زندان گذشت و به زبان ترکی شعر میگفت و این زبان را چندان غنی کرد و شعرش چندان به زبان مردم نزدیک بود که مردمان روستاها شعرهایش را میخواندند و گمان میکردند این شعرها از نسلهای قبل به آنها رسیده است.
او افزود: و دیگری شاملوست. هیچ شاعری از نیما به بعد حتی در سدههای دورتر، به اندازه شاملو وسعت زبان فارسی را نمیشناخت. کافی است کتاب کوچه را بخوانید، یا واژههایی که در شعرش به کار برده است. و مهمتر از همه، به این توجه کنید که چگونه این زبان را غنی کرد. چگونه ساختار دستوری تازهای در شعر به کار برد و ترکیبات تازه ساخت و چه دانش عظیمی از ادبیات کلاسیک فارسی داشت.
این نویسنده تصریح کرد: شاملو تا دم مرگ پای اعتقادش ایستاد. هرجا در جامعه حرکتی وجود داشت، شاملو با آن بود و شعرش همراه حرکتهای جامعه پیش میرفت. هرگز مایوس نشد و هرگز مثل مهدی اخوان ثالث که او هم به یقین شاعر بزرگی است، یاس به شعرش نیامد. البته گاهی مردمی را که اینقدر دوست داشت، سرزنش میکرد، اما مثل سرزنش یک عاشق وقتی کمبود کوچکی از محبوبش میدید و این همه ستایش از این فرهنگ و ادبیات و سنت در شعر معاصر ما کم نظیر و شاید بینظیر است.
احمدی افزود: شاملو کاری کرد که ما هرچه از دست بدهیم، به یک زبان حرف میزنیم و به یک زبان شعر میشنویم. او اسباب افتخار ما را آفرید و ما را بزرگ داشت و میان روشنفکران پس از دهه چهل بیش از دیگران از این بابت به گردن ما حق داشت. و نفر بعدی هم بهرام بیضایی است، ولی شاملو از آنجا که شاعر بود و به خاطر نوآوریهای باورنکردنی و هربار تکان دهنده که در شعر داشت، در قلب بخش فرهیخته جامعه زنده است.
این نویسنده با اشاره به این که شاملو همواره حالت یک ناصح یا معلم بدون تکلف و بدون تحکم را داشت که میخواست ما بهتر زندگی کنیم، گفت: او درسهای بسیاری به ما داد و خودش هم خیلی رنج برد. از این بابت شاملو مقام بزرگی برای ما دارد، چون هویتمان را با او ساختیم. ما خودمان را شناختیم چون شاملو شعر گفت. اگرچه سبکهای دیگری بعد از شاملو تجربه شد. زیرا شعر یک آیین ندارد و شعر خوب میتواند به شکلهای متفاوتی دربیاید، ولی سبک شاملو تقلیدناپذیر است. این سبک به خاطر دانش وسیعش در زبان، تجربههای تلخ زندگی و استعداد فوقالعادهاش منحصر به خود اوست.
او با تاکید براین که این چهار شاعر همگی به ملتشان ایمان داشتند و خوشبختی ملتشان را میخواستند، افزود: شعر اجتماعی شاملو نصایح واقعی و مدرن ماست. هیچ کس نمیتواند شعر شاملو را انکار کند مگرآن که پیشتر خودش را و زبان فارسی را انکار کرده باشد. در گفتوگویی هم که شاعران حجم در سال 1346 با هم داشتند، بیژن الهی به دیگران میگوید ما نبودیم، اگر شاملو نبود.
این منتقد هنری تصریح کرد: تجربههای شعری بعدی درخشان بودند، اما نمیتوانستند به این درخشانی شکل بگیرند اگر احمد شاملو شعر نگفته بود یا اگر بداقبال بودیم و شاملو در جوانی از کف رفته بود. او ماند و دو کار بزرگ کرد؛ به زبان ما غنا داد و به ما گفت که چه کسی هستیم.
احمدی گفت: گاهی فکر میکنم کاش شاملو بیشتر عمر میکرد، او مثل هر شاعر بزرگی زود رفت، اما شاید این رفتن برای خودش بهتر بود، نماند و این روزها را ندید. هشت سال دولت احمدینژاد و بعد از آن را ندید. دزدیهای بزرگ را ندید. گرسنگی و فقر را ندید. اینها قلبش را جریحهدار میکرد و شاید فکر میکرد صدای شعرش به جایی نرسیده است.
او تصریح کرد: اما شاملو همواره به ما آموزش میداد که ناامید نشویم. شاملو این روزهای سخت را ندید. اما این روزهای سخت تمام میشود و افق روشن شاملو همچنان راهنمای ما باقی میماند. از همه شما میخواهم که امیدوار باشید، این روزها به یقین میگذرد.
در این مراسم همچنین پیام ویدیویی محمود نیکبخت، یکی از اعضای هیات داوران مرحله دوم برای حاضران پخش شد و گروه فرهنگی هنری درآستانه نیز نمایش "درآستانه..." را اجرا کردند.
نگین کیانفر مجری مراسم بود و برنامه با برگزاری نمایشگاهی از عکسهای سیفالله صمدیان از احمد شاملو و مراسم نمادین نود و سومین سالروز تولد بامداد پایان یافت.
آیدا شاملو، خسرو پارسا، ع.پاشایی، محمود معتقدی، شهریار وقفیپور، سیفالله صمدیان، حافظ موسوی و شهاب مقربین نیز دراین مراسم حضور داشتند.