سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین، امامحسن علیهالسلام نخستین فرزند امامعلی علیهالسلام و حضرتفاطمهزهرا سلاماللهعلیها است و در نیمه ماه رمضان سال سوم هجرى قمرى در مدینه منوره دیده به جهان گشودند. امام حسن(ع) بنا به روایت شیعه و اهل سنت، شبیهترین انسانها به رسولخدا (ص) بوده و در این باره گفته شده است: "و کان الحسن اشبه النّاس برسول اللّه صلی الله علیه و آله خلقاً و هَدیاً وَ سؤدداً؛ حسن از جهت سیما، روش و رهبرى از همه بیشتر به رسول خدا صلی الله علیهوآله شباهت داشت".
امامحسن علیهالسلام پس از شهادت پدرش امیرمومنان علىبنابىطالب علیهالسلام در کوفه، با درخواست و بیعت یاران آن حضرت و اهالى کوفه، خلافت را پذیرفتند و راه و روش عدالتپرور پدرش را تداوم بخشیدند. ایشان به مدت 10 سال عهدهدار مقام امامت بودند و در سال پنجاه هجری در سن 47 سالگی به دستور معاویه بن ابیسفیان و به دست جعده دختر اشعث بن قیس مسموم شدند و بر اثر همان زهر به شهادت رسیدند.
در تقویم، 7 صفرماه به روایتی و به روایت اهل شیعی 28 صفر شهادت امام حسنمجتبی(ع) ثبت شده است.
درباره امام دوم شیعیان کتابهای متعددی نوشته و به چاپ رسیده. همچنین شاعران فارسی اشعاری در سوگ ایشان سرودهاند.
بخشی از چند نمونه شعری به مناسبت سالروز شهادت جانسوز امام کریم اهل بیت:
جواد حیدری
زینب بیاور آخرین رخت کفن را
تا که کفن پوشم تن سبز حسن را
خالیست جای مادرم تا که ببوسد
لبهای سرخ یوسف گل پیرهن را
محمدامین سبکبار
گل کرده در زمین، کرم آسمانیات
آغوش باز میرسد از مهربانیات
دارد مرا شبیه خودت پیر میکند
جان برده از تمام تنم، نیمه جانیات
مسعود اصلانی
این لطف فاطمه است و عشق است تا ابد
سرمست از نوای حسن جان شدن فقط
فکری برای پر زدن بال من کنید
من را اسیر زلف امام حسن کنید
مرحومآیتالله محمدحسین غرویاصفهانی
چشم فلک ندیده به جز مجتبی کسی
شایان این معامله، آری همان، یکی است
طوبی مثال گلشن آلعبا بود
ریحانهی رسول خدا مجتبی بود
یوسف رحیمی
جنت، بهار پیرهنت، ایّها الکریم
از نور جامهای به تنت، ایّها الکریم
ای همدم تو زمزمههای زلال وحی
ای جبرئیل همسخنت ایها الکریم
پروانه نجاتی
در خانه نیست مثل تو، بیتکیه گاهتر
هرگز ندیدهایم ز تو، بیپناهتر
انگیزهی گناه نخست است زن، ولی
از همسر تو نیست کسی پر گناهتر
سعید توفیقی
همان کسی که غریبانه باز مسموم است
به دست همسر خود در میان خانه خویش
پرستویی است مهاجر ولی شکسته پر است
و زخم خورده فتاده کنار لانهی خویش
علیاکبر لطیفیان
بیچاره دستی که گدای مجتبی نیست
یا آن سری که خاک پای مجتبی نیست
بر گریهی زهرا قسم مدیون زهراست
چشمی که گریان عزای مجتبی نیست
محمدعلی بیابانی
اینکه از زهر جفا جای به بستر دارد
طشتی از خون دل خویش برابر دارد
چشمهایش به در و منتظر آمدنیست
زیر لب زمزمه مادر مادر دارد
جگرش سوخته از یک غم و یک غربت نیست
داغ ارثیست که در سینه مکرر دارد
زهر تنها کس و کار دل او گشت اگر
یادگاریست که از کینه همسر درد
سیدحمیدرضا برقعی
هنوز راه ندارد کسی به عالم تو
نسیم هم نرسیده به درک پرچم تو
نسیم پنجره وحی صبح زود بهشت
"اذا تنفس" باران هوای شبنم تو
محمد سهرابی
غربت برای تو به وطن گریه میکند
هر مرد در غم تو چو زن گریه میکند
خونابهی نگاه تو وقتی تمام شد
بر غصهی دل تو دهن گریه میکند
غلامرضا سازگار
قوتت همه شب خون جگر بود حسن جان
گریان ز غمت چشم سحر بود حسن جان
از دوست و دشمن به تو پیوسته ستم شد
مظلومی تو ارث پدر بود حسن جان
محمدامین سبکبار
گل کرده در زمین، کرم آسمانیات
آغوش باز میرسد از مهربانیات
دارد مرا شبیه خودت پیر میکند
جان برده از تمام تنم، نیمه جانیات