سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین، ناصرالدین حسنزاده مجموعهدار اسناد تاریخی، بیش از سی سال است که این حرفه را دنبال میکند. او با علاقه خاصی در این زمینه فعالیت دارد و حتی شاگردانی را نیز تربیت کرده که مجموعهدار شدهاند. حسنزاده تاکید دارد مردم باید به موضوع نگهداری اسناد ترغیب و به اهمیت آن واقف شوند. درباره این فعالیت ارزشمند با او گفتوگویی داشتیم که انعکاس آن را میخوانید:
آقای حسنزاده از خودتان و علاقهمندی به گردآوری اسناد بگویید چه شد به حرفه مجموعهداری پرداختید؟
من متولد سال 1336 در تبریز و از بازماندههای مشروطهخواهان تبریز هستم. مدرک تحصیلیام دیپلم است و با برخورد به انقلاب فرهنگی موفق به ادامه تحصیل در دانشگاه نشدم. هر چند که بعدها و در سال 1364 در رشته علوم طبیعی وارد دانشگاه آزاد شدم، اما متاسفانه به دلیل نبود استادان خوب به ویژه در درس مدیریت موفقیت چندانی حاصل نشد و از ادامه تحصیل انصراف دادم. دایی پدربزرگم مشهدیمحمدصادقخان چرندابی از رهبران نظامی محله چرنداب به عنوان یکی از محلههای مهم دوره مشروطه در تبریز و از دوستان ستارخان بود. زمانی که کودک بودم پدربزرگم هر وقت به خانه ما میآمد خاطرات مشروطه را بازگو میکرد. آن زمان 12 یا 13 سال بیشتر سن نداشتم. او از حضور ستارخان در منزلشان میگفت و این که پدربزرگم اسب او را گوشه باغچه میبسته است. پدرم زندهیاد استادحسن حسنزاده دبیر تاریخ بود و کتاب تاریخ مشروطه ایران نوشته احمد کسروی را داشت. در زمانهای بیکاری، کتابهای درسیام را کنار میگذاشتم و مشغول تورق این کتاب میشدم. از آن زمان علاقهام به تاریخ شکل گرفت و بسیاری از اوقات به اتفاق پدر به گشت و گذار در تبریز میرفتیم، چهرههایی همچون استادشهریار را در پیادهرو میدیدیم. تبریز شهری است دارای هویت فرهنگی با این که 50 سال است از آن شهر آمدهام تهران، هنوز هم شاهد آن هویت هستم. این روند ادامه داشت تا ما به تهران مهاجرت کردیم. سال 1352 زمانی که 16 سال داشتم در مراسم بزرگداشت استاد شهریار در روزنامه اطلاعات، شاهد حضور چهرههایی همچون سیمین بهبهانی و ایرج جنتیعطایی بودم. من در آن مراسم از سیمین بهبهانی و شاعران دیگر امضا گرفتم اما به استاد شهریار نرسیدم. از همان امضاها کار من در زمینه مجموعهداری آغاز شد. وقتی به کتابخانههای شخصی مراجعه میکردم و کتاب شخصیتها را میخریدم، از خانوادههای آنها میخواستم که اگر سندی از میان دیگر آثار باقی مانده است در اختیار من قرار دهند. تهیه آرشیو از این اسناد اهمیت بسزایی داشت ولی تعداد کمی از آثار قابلیت چاپ داشتند. پس از نشان دادن اسناد به استادانی همچون ایرج افشار ایرانشناس و ابراهیم صفایی آخرین مورخ دوره پهلوی درباره این اسناد تصمیم میگرفتم.
مجموعه و اسنادی که توسط شما جمعآوری شده است شامل چه مباحثی میشود؟
خوشبختانه اسنادی که جمعآوری کردهام متنوع است. یک عده فقط عکس یا کارتپستال و دستخط جمعآوری میکنند اما مجموعه من شامل 100 سوژه همچون تقویمهای چاپ سنگی، آرشیو مطبوعات دوره قاجار، دست نوشتههای مشاهیر، نامههای تجار قاجار و اعلانهای دوره مشروطه میشود.
قدیمیترین سندی که توسط شما نگهداری میشود کدام است؟
یک مصالحهنامه مختص دوران شاهسلطانحسین صفوی است. چند برگ قرآن هم مربوط به حدود 700 سال پیش در اختیار دارم. آثاری که دارای پیام ملی هستند را در اختیار مرکز اسناد ملی ایران قرار میدهم و به قمیت مناسب به آنها میفروشم ولی به دلیل نبود بودجه با قیمت پایین سند را خریداری میکنند. این در حالی است که بودجهها صرف همایشها یا رویدادهایی میشوند که شاید تا به این اندازه اهمیت نداشته باشند.
این اسناد را کجا نگهداری میکنید؟
در منزل خودم و یا منزل پدری.
آیا تصمیمی در راستای برپایی یک نمایشگاه دائمی از این اسناد دارید؟
تاکنون بالغ بر 30 نمایشگاه با هدف نمایش این آثار برپا کردهام اما در ایران امکان برپایی نمایشگاه دائمی کمتر وجود دارد. سازمان میراث فرهنگی مجوز ایجاد موزه شخصی را برای من صادر کرده است و مقرر شده با کمک میراث فرهنگی، فضایی با این هدف در اختیارم قرار بگیرد اما تمام اینها در حد حرف باقی مانده است.
درباره برخی نمایشگاههایی که تاکنون برگزار کردهاید بگویید؟
یکی از نمایشگاهها در موزه عکسخانه شهر با محوریت سالروز مشروطه برپا شد. نمایشگاههایی هم در گالری مجلس شورای اسلامی در بهارستان، حسینیه ارشاد و کاخ نیاوران برپا کردهام که برای عموم هم بسیار جذاب بوده و بازخوردهایی خوبی داشته است. جالب آن که بسیاری از جوانان برای فعالیت در این زمینه ابراز تمایل کردهاند و خوشبختانه تاکنون 10 تا 15 جوان ایرانی را در این زمینه هدایت کردهام.
چه جالب هدایت جوانان برای جمعآوری اسناد؛ چگونه روش تعلیم و تربیت نیرو در راستای جمعآوری اسناد را پیش گرفتهاید؟
به طور نمونه برای آنها درباره ویژگیهای تلگراف در دوران مشروطه توضیح میدهم و آنها ضمن آشنایی با مولفهها، اقدام به تحقیق میدانی در این زمینه حتی در میان اقوام خود و دانشگاهها میکنند. اعلانها، عکسهای قدیمی و غیره به این شکل خریداری میشوند و به مرور شما صاحب مجموعهای مفصل از این اسناد هستید. این کار نیازمند عشق است و افراد برای فعالیت در این عرصه باید هزینه و با رغبت اسناد را خریداری کنند. البته بسیاری از افرادی که در این زمینه پیشینه دارند از شرایط مالی خوبی برخوردار نبودهاند و این مسئله درباره بسیاری از آنهایی که حرکات اثرگذار ملی انجام دادهاند از علامهدهخدا گرفته تا علامه محمد قزوینی و دکتر شریعتی صدق میکند. من هم پشتوانه مالی چندانی نداشتم و از یک خانواده فرهنگی بودم. عقیده دارم خداوند و دعای پدر و مادرم من را در این مسیر حمایت کرد.
یکی از فعالیتهای شما برای جمعآوری اسناد رفتن به سراغ باطلههای تهران در محلههایی مانند شوش بوده در این باره توضیح دهید.
ساعتها در مقابل نور آفتاب میایستادم تا به اسنادی دست پیدا کنم. فیلم مستندی هم درباره من ساخته شده اما آنگونه که باید حق مطلب ادا نشده است. به یاد دارم یک بار در شرایط بارانی در زیر پوشش نایلونی قرار گرفتم تا بتوانم یک سری کاغذ باطله را بررسی کنم. من در سرما و گرما پیگیر این موضوع بودم و احساس میکردم کاری تازه و نوآورانه انجام میدهم.
شعر نیایش فریدون مشیری به خط خودش
تا حالا شده از این کار خسته شوید و انگیزه خود را از دست دهید؟
عشق به این کار موجب شده که هرگز انگیزهام را از دست ندهم. هر شب پیش از خواب به خود میگویم که شاید زمان این کار پر زحمت با مشقتهای فروش اسناد به پایان رسیده است اما باز هم به سراغ آن میروم. به تازگی یک میلیون و 400 هزار تومان عکس، 500 هزار تومان روزنامه مشروطه و یک میلیون تومان روزنامه چاپ دوره مظفری را خریداری کردهام. البته شاید برای انجام این کار پول نقد نداشته باشم پس لاجرم از برخی کتابهایم دل میکنم و آنها را میفروشم تا هزینه خرید اسناد را تامین کنم.
آقای حسنزاده فکر میکنید تا چه زمانی بتوانید به این فعالیت ادامه دهید؟
خوشبختانه تعدادی مجموعهدار از استادان دانشگاه با من همراه شدهاند و بسیاری از مواقع نوبت خود را به آنها میدهم. هر کدام از ما در حد و اندازه خود در کشور ایران میراثدار هستیم اما ادعایی در این زمینه نداریم. از تربیت جوانان هم در این مسیر استقبال میکنم و همانگونه که من راه استادان افشار و صفایی را ادامه دادم جوانان علاقهمند نیز راه مرا دنبال میکنند و این مسیر ادامه دارد. در حال حاضر جوانانی که با من کار میکنند بیشتر تمرکز خود را بر روی اسناد پهلوی اول و دوم گذاشتهاند در حالی که خودم بیشترین زمان را صرف دوران قاجار کردم. واقعیت این است که فعالیت در عرصه مجموعهداری پایان و سن بازنشستگی ندارد.
علاوه بر کتاب "خاطرات حیدرخان عمو اوغلی"، چندین مقاله منتشر شده دارید لطفا درباره آثاری که از مجموعه شما به چاپ رسیده نیز توضیح دهید؟
کتاب "100 اعلان و اعلامیه" حدود سه سال پیش با مقدمه آیدین آغداشلو در قطع رحلی از سوی نشر ایده منتشر شده است. یک باکس کارت پستال نیز توسط موزه عکسخانه به چاپ رسید. کتاب"خاطرات حیدرخان عمو اوغلی" توسط نشر نامک در سال 1393 منتشر شد. از زمان علیاکبر داور وزیر مالیه دوره رضاشاه، اسناد را تا سال 1360 بررسی کردم و به "دفترهای ژنو" برخورد کردم. زمانی که علیاکبر داور در ژنو مشغول خواندن حقوق بود با حیدرخان ملاقات و خاطرات او را از زبان خودش بازنویسی میکند. او هم مانند من به این مسایل علاقهمند بوده است. این کتاب درباره حضور حیدرخان عمواوغلی در تبریز است.
مجموعه وسیعی از اسناد و اوراق در اختیار شما است تصمیم دارید به ترتیب اقدام به چاپ این اسناد کنید؟
همیشه انتشار این اسناد را در ذهن دارم و برای آن تلاش میکنم. ناشران سرمایه قابل قبولی برای انتشار یکهزار نسخه را تاکنون نداشتهاند. قرارداد یک کتاب با عنوان "گنجینه کارت پستالهای تاریخی ایران" در 450 قطعه رحلی را به مدت 5 سال است که بستم ولی متاسفانه به دلیل نبود سرمایه تاکنون چاپ نشده است. البته حدود بیست کتاب دیگر هم آماده چاپ دارم. "دستخط مشاهیر"، "اعلانهای نویافته"، "عکسهای قدیمی قاجار" و "کارت ویزیتهای تاریخی رجال سرشناس ایران" از جمله آنهاست. مجموعه وسیعی از این مجموعهها قابلیت چاپ دارند. این مجموعهها به نوبه خود بسیار جذاب هستند و هر یک میتواند در مقام یک کتاب در اختیار مخاطبان قرار بگیرد. ایرج افشار به عنوان پیشکسوت این حوزه یک بار با مشاهده آثارم گفت خوشبختانه دریافتم که هنوز دانایانی هستند که آثار باقی مانده گذشتگان را جمعآوری میکنند. حتی بسیاری از مجموعهداران علاقه دارند که درباره مجموعههای آنها بنویسم.
آقای حسنزاده آیا اعضای خانوادهتان نیز تمایلی به این کار دارند؟
بالغ بر 30 سال است که در این عرصه فعالیت میکنم و فرزندانم امین و غزاله نیز به این عرصه علاقه دارند. حتی عروس و دامادم برای انجام این کار ابراز تمایل کردهاند. یک نوه 6 ساله دارم که در حال علاقهمند شدن به این کار است و با وجود سن کم به ارزش و جایگاه اوراق و اسناد موجود در منزل به شدت واقف است و هرگز آسیبی به آنها نمی زند. همسرم نیز در تمام این سالها همراه و همکارم بوده است.
آیا از میان آثار موجود در مجموعه شما اثری ناپدید شده است؟
بله یکی از بهترین کتابهای خطی که اگر بود از افتخارات ایران به شمار میرفت، با عنوان "کلیات سعدی". در خیابان یک موتورسوار ساک دستی که کتاب در آن قرار داشت را دزدید و پیگیریهایم در کلانتری هم نتیجه نداد. این کتاب 600 سال دست چندین نفر چرخیده بود و اینگونه از دستم خارج شد.
نمونه دست خط دکتر علی شریعتی
آیا کتاب و یا سندی وجود داشته که قصد خرید آن را داشتید اما به دلیل قیمت بالا موفق به خریداری آنها نشده باشید؟
بله به طور مثال برخی از عکسهای دوران قاجار. البته ممکن است یا به لحاظ مالی موفق به خرید آن نشده باشم و یا در برخی موارد افرادی پیش از من آن آثار را خریدهاند. مواردی هم وجود دارد که اعضای خانواده سند ارزشمندی را در اختیار دارند اما به دلیل عدم اشراف بر میزان اهمیت و جایگاه آن قصد فروشش را دارند که من به آنها اعتراض میکنم که به چه دلیل این اثر را به عنوان یک سند تاریخی نزد خود نگهداری نمیکنند. متاسفانه بخشی از نسل جدید نمیدانند که پیشینیان آنها به چه قیمتی این آثار را در اختیار گرفتهاند. وظیفه ما آشنایی دادن به مردم است برای همین است که با رسانههای مختلف مصاحبه میکنم. دلیل مهمی که الان در هنرآنلاین حضور دارم همین است و عقیده دارم این گفتوگوها سند مهمی از افراد مختلف فعال در حوزههای گوناگون است. نباید این اسناد از بین بروند. متاسفانه بارها شده از سطل زباله سندی تاریخی پیدا کردهام.
لطفا درباره سفرهایی که با هدف جمعآوری مجموعهها پشت سر گذاشتهاید بگویید.
در داخل ایران به شهرهای مختلفی سفر کردهام البته پیش از آن درباره وجود آثار تاریخی متناسب با حیطه فعالیتی خودم و اسناد اطمینان حاصل کردهام. در این مسیر خاطرات تلخ و شیرین بسیاری را هم پشت سر گذاشتهام. یک بار در بازدید از یک کتابخانه شخصی متوجه شدم که به تازگی مجموعه وسیعی از آثار مکتوب موجود در کتابخانه به دور ریخته شده است. با دو گونی مواجه شدم که از نظر آنها دور ریز بوده اما به عقیده من بالغ بر یک میلیارد تومان ارزش داشت و آثار خطی و تصویری از دوران قاجار و پهلوی را در میان آنها یافتم. ممکن است من مجموعهای شامل چهار کارتن کتاب را خریداری کنم اما تنها یک برگ از آن مورد نیازم باشد. به طور نمونه دستخطی از ناصر فخرایی ضارب شاه در سال 1327 را در اختیار دارم که این را از روزنامهنگاری با نام احمد رضوانی خریداری کردم. سال گذشته تعدادی سند خریدم و ناگهان به نام سیدحسن مدرس برخوردام که عبارت (به اتهام قتل مدرس) در آن درج شده بود. با بررسی نام محمود مستوفیان را نیز یافتم و با کنجکاوی بیشتر دریافتم که او یکی از قاتلان مدرس بوده است. این اسناد را در اختیار موزه مدرس قرار دادهام. بزرگترین اسناد نظامی ایران را نیز به آستان قدس رضوی سپردم که آن را از خانوادهای خریداری کرده بودم. آن خانواده به من گفتند اگر پولی هم برای این امر پرداخت نمیکردید باز این مجموعه را در اختیارتان قرار میدادیم. در حقیقت سومین مجموعه بزرگ اسناد نظامی ایران را در 12 هزار برگ در اختیار آستان قدس قرار دادم. اولین مجموعه توسط آصفالدوله و مجموعه دوم از سوی خاندان علم ارائه شده بود.
آقای حسنزاده درباره انجمن مجموعهداران و برنامههای آن توضیح دهید.
بالغ بر 10 سال است که انجمن مجموعهداران ایران را تشکیل دادهایم و امروز نزدیک به هزار نفر عضو دارد. کمیتههای مختلفی در این مجموعه مشغول به کار هستند و من رئیس کمیته اسناد تاریخیام. هر کمیته حدود 15 نفر عضو دارد و تلاش میکنیم از میراث فرهنگی مجوز تاسیس موزه شخصی را بگیریم. خوشبختانه موزههای بینظیری در شهرهای مختلف ایجاد شده است. دو هفته پیش و در سفر به سمنان متوجه ایجاد موزههایی مانند تاریخ سمنان، سکهشناسی و فسیلشناسی شدم. نیمی از موزههای تبریز از سوی فردی به نام سرابی ایجاد شده است. افراد گمنام بسیاری در زمینه مجموعهداری در سراسر ایران مشغول فعالیت هستند و با بودجه خود میراث ایران را حفظ میکنند.
سخن آخر؟
تمام تلاش ما این است که مردم را به موضوع نگهداری اسناد حساس و ترغیب کنیم. حتی متاسفانه بسیاری از هنرمندان نامدار هم حاضر به خریداری اسناد فرهنگی و هنری نیستند. اسنادی که امروز آرشیو میشوند حتی امضای یک هنرمند یا ورزشکار سالها بعد ارزش خود را نشان خواهد داد. هستند افرادی که امروز مهم به نظر نمیآیند اما در آینده به شهرت جهانی دست پیدا میکنند. این اتفاق در طول تاریخ برای بسیاری از شعرا رخ داده است که حتی برای چاپ آثارشان هم باید پولی را پرداخت میکردند اما سالها بعد به جایگاهی رفیع دست یافتند. من دستخط افرادی را جمعآوری میکنم که درباره منافع ملی کار میکنند نه منافع شخصی. ما الگوهایی را جمعآوری کردهایم که منافع شخصی را فدای منافع ملی کردهاند و در تاریخ به دنبال آنها هستیم. بسیارند افرادی که در طول تاریخ بدنام هستند و به هیچ عنوان مورد توجه ما قرار نمیگیرند. ایکاش انسانها از خود نام نیک بر جای بگذارند. بسیاری از نامها در تاریخ بازندهاند؛ اما میبینیم ستارخان که سوادی هم نداشته اینگونه در یادها ماندگار شده و از او تمبر ساختند و عنوان خیابانی را به نام او مزین کردهاند. ما به دنبال نوابغ ایران هستیم.