به گزارش هنرآنلاین به نقل از شهرکتاب، در ابتدای این نشست، علیاصغر محمدخانی معاون فرهنگی شهر کتاب، اظهارداشت: سال ۲۰۱۸، سال دوستی ایران و اتریش است. ۶۰ سال از تاسیس مرکز فرهنگی اتریش در ایران میگذرد. این مرکز در این سالها یکی از فعالترین مراکز فرهنگی کشورهای غربی در ایران بوده است. ایران و اتریش همیشه ارتباطات خوب سیاسی، اقتصادی و فرهنگی داشتهاند. سابقه این ارتباطات به ۴۰۰ سال پیش و اوایل قرن ۱۶ میلادی میرسد؛ یعنی به دوره صفویه در ایران و حکومت خاندان هابسبورگ در اتریش. سفارت اتریش در تهران در سال ۱۸۷۳ میلادی افتتاح شد و یکی از قدیمیترین سفارتخانههای اروپایی در ایران است.
محمدخانی ادامه داد: روابط فرهنگی میان ایران و اتریش نیز به زمان صفویان بر میگردد. در آن زمان عدهای از ایرانیان در اتریش و عده زیادی از اتریشیها در ایران، به ویژه در جلفای اصفهان، اقامت داشتند. کتاب "چهلستون" نوشته پیتر بدیک و به زبان لاتین در سال ۱۶۷۸ در وین چاپ شد. این کتاب از نخستین سفرنامههایی است که مقدمه آن در وین و به زبان فارسی چاپ شده است. همچنین از نسخههای نادر موجود در کتابخانه ملی اتریش است. آرشیو این کتابخانه شامل نزدیک به ۲۰۰ نسخه خطی فارسی از شاعران و دانشمندان ایرانی است.
او افزود: ایرانشناسان و ادبای اتریشیای چون هامر پورگشتال و فردیش روکرت حدود ۲۰۰ سال پیش، برجستهترین آثار ایرانی را به اروپا و جهان شناساندهاند. برای نمونه، برگردان پورگشتال از حافظ منجر به خلق "دیوان شرقی-غربی" گوته شد. پورگشتال افزون بر این اثر، "خسرو و شیرین" نظامی، "گلشن راز"، "تذکره الشعرا" و حتی "تاریخ وصاف" را به زبان آلمانی برگردانده است. روکرت هم اشعار حافظ، سعدی، جامی و شاهنامهی فردوسی را به آلمانی ترجمه کرده است.
معاون فرهنگی شهر کتاب با یادآوری این که شهر کتاب در روز حافظ به پورگشتال نیز پرداخته است، برگزاری برنامه یکساله گفتوگوی ادبی به مناسب دویستمین سالگرد انتشار "دیوان شرقی-غربی" را در سال ۲۰۱۹ نوید داد و افزود: در کنار گفتوگوی ادیان که طی ۲۵ سال اخیر میان ایران و اتریش برقرار است، مرکز فرهنگی شهر کتاب نیز در سالهای گذشته مرتب برنامههای فرهنگی میان این دو کشور را پیگرفته و گفتوگوهایی ادبی را سامان داده است. از سوی دیگر، خوشبختانه ادبیات آلمانیزبان در سه دهه گذشته در ایران بسیار به فارسی برگردان شده است.
او گفت: طبق آمار، طی یکی دو سال اخیر هر دو روز یک اثر آلمانی در ایران منتشر شده است که نشان میدهد ادبیات آلمانی در ایران در مقایسه با دیگر کشورها در صدر قرار دارد. هشت سال است که نشستهای ادبیاتیای با عنوان "سه سرزمین، یک زبان" را با کشورهای آلمان، سوییس و اتریش برگزار میکنیم. در این نشستها با حضور نویسندگان و شاعران این سه کشور درباره ادبیات امروز این سه کشور و ادبیات آلمانی گفتوگو میکنیم. تاکنون، نزدیک به ۳۰ نویسنده و شاعر در شهر کتاب در حوزه آلمانیزبان برنامه داشتهاند. سال آینده هم همایش شیلر را در تهران، شیراز، برلین و وایمار برگزار خواهیم کرد که بخشی از ادبیات کلاسیک و گفتوگوی ادبی ایران و آلمان خواهد بود. همچنین جایزه ادبی ابوالحسن نجفی امسال به برگردان محمد همتی از اثری اتریشی؛ یعنی "مارش رادتسکی" اثر یوزف روت اختصاص گرفت.
در ادامه علیاصغر حداد، مترجم، اظهارداشت: هوتشنیگ در یکی از ایالات اتریش و در نزدیکی جوزف وینکلر زندگی میکند. نویسندهای که دو سال پیش همین جا، روی همین صندلیها نشسته بود و بیشتر به فاشیسم، مرگ و برخورد آدمها با گذشته و به ویژه نقد فاشیسم میپردازد. تنهایی و گذشته از موضوعاتی است که هم برای هوتشنیگ و هم برای وینکلر بسیار مهم است. در یکی از داستانهای هوتشنیگ با عنوان "اتاق" با قهرمانی رویاروییم که اتاقی او را به یاد گذشته، دوران فاشیسم و جنگ میاندازد. این موضوعها هماکنون برای بسیاری از نویسندگان اتریشی مطرح است و به گذشته نقد دارند.
او افزود: یکی از خوشبختیهای هوتشنیگ این است که جوایز بسیاری کسب کرده است. از آن جمله میتوان به جایزه اینگه بورگ باخمن، جایزه ایتالو سوهوو و جایزه اریش فرید اشاره کرد. در ایران، محمود حسینیزاد برای اولین بار برگردان "اتاق لودویگ" را از میان آثار او در دست دارد که به زودی در اختیار فارسیزبانان قرار خواهد گرفت.
الویس هوتشنیگ نیز در این نشست گفت: هنگامیکه این داستان را مینوشتم هرگز گمان نمیکردم که "اتاق لودویگ" مرا به تهران بکشاند. به این ترتیب، من هرگز از نوشتن دست نخواهم کشید چون دوست دارم مرتب به ایران بیایم.
او پس از خواندن بخشی از اثر خود، درباره مضمون کتاب "این خیال بچهها را راحت نمیکند"، گفت: موضوع این نوشته، این است که در خانوادهای معمولی و از طبقه متوسط مشکلی پیش میآید. بزرگترها یا درباره این موضوع حرفی نمیزنند یا هر یک هنگام حرف زدن تصویری متفاوت از آن بهدست میدهند. در واقع هر کسی نظری میدهد و این باعث میشود که بچهها احساس کنند موضوعی در میان است که دقیقا مطرح نمیشود. پدر و مادر برای بچهها توضیح میدهند که هنوز بچهای و بعدتر این را میفهمی یا توضیحاتی میدهند که واقعیت ندارد. اما باز بچهها در عالم ذهنیت خودشان و با زبان کودکانهشان حس میکنند که موضوعی در جریان است که به آنها دقیقا گفته نمیشود.
این نویسنده اتریشی در ادامه درباره میزان رواج مساله تنهایی در ادبیات امروز اتریش و ریشه آن گفت: جملهای در ذهن دارم مبنی بر این که "ما به دنیا میآییم و تنها هستیم"، اما نمیدانم از آن کیست. نظر خود من هم این است که ما به دنیا میآییم، تنهاییم و شروع میکنیم به جستوجوی این که کجا میرویم و از کجا آمدهایم و احیانا با چه کسی برخورد میکنیم و آشنا میشویم. احساس تنهایی موضوعی مختص اتریش نیست، بلکه در تمام دنیا مطرح است. به نظرم، یکی از وظایف ادبیات این است که جستوجوی دیگری را برایمان مطرح کند. اغلب در مورد نویسندهها، به ویژه نویسندههای اتریشی، گفته میشود که دیدی منفی به زندگی دارند و بیشتر متوجه مرگ یا چیزهای منفیاند تا مثبت. چون ما اغلب درباره مرگ یا بیماری یا تنهایی مینویسیم. گمان میکنم که زیگموند فروید و آرتور شنیستلر را میشناسید. هر دو اینها راجع به تنهایی و جستوجوی دیگری مطلب نوشتهاند. من نیز وظیفه نوشتن خودم را ارائه دادن تشخیصی درباره وضعیتی که در آن به سرمیبریم میدانم. در نقش نویسنده خودم را پزشکی میبینم که میکوشد بداند مشکل این اجتماع چیست و چه رخ داده است که این تنهایی به وجود آمده است. اما هرگز منظورم این نیست که بگویم انسان تنهاست و محکوم به مرگ. بلکه درست مثل پزشک میکوشم درباره بیماری حدسی بزنم و با این حدس جستوجو را آغاز کنم و راهحل و دارویی برای بیماری تنهایی بیابم.
آلویس هوتشنیگ، نویسنده معاصر اتریشی در سال ۱۹۵۹ در شهر برگ اتریش متولد شد و هماکنون به صورت نویسنده آزاد در شهر اینسبروک زندگی میکند. از آثار او میتوان کتاب داستانی "خاتمه"، داستان "نوعی خوشبختی"، رمانهای "دستان لئونارد" و "اتاق لودویگ" و نمایشنامه "بخشایش" را نام برد. این نویسنده از آثار آغازین خود توانسته جوایز معتبری را به خود اختصاص دهد و آثارش تا کنون به ۱۲ زبان دنیا برگردان شده است.