سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: "پانوراما" نامی است که انتشارات ققنوس برای سری کتاب‌های کوچک و کم حجمی انتخاب کرده است که می‌توانیم در موقعیت‌های مختلف روزانه بخوانیم‌شان. این کتاب‌ها متقارن با زندگی پرشتابِ این روزهای ما تدارک دیده شده است. در این سری کتاب‌ها که قرار است جهان نمایی وسیع در دسترس عموم مخاطبان بگذارد، پاره‌ای از شاهکارها یا آثار مهم نویسندگان بنام منتشر شده است که خوانندگان را با وجهی از آثار پراهمیت نویسندگان بزرگ آشنا می‌کند.

کتاب کوچک "خواندن در توالت" اثر هنری میلر، که محمدرضا شکاری ترجمه کرده، یکی از جالب توجه‌ترین عناوین در سری کتاب‌های پانورامای انتشارات ققنوس است که شامل دو کار کوتاه می‌شود: "آن‌ها زنده بودند و با من حرف‌می‌زدند" و "خواندن در توالت" که هر دو درباره کتابخوانی و مطالعه است. با این توضیح باید گفت انتشارات ققنوس در این کتاب دست به انتخاب‌هایی بجا از آثار میلر زده است چرا که کتاب‌های پانوراما ماهیتا قصد دارد مردم را به کتاب خواندن  ترغیب ، و به واسطه موجز بودن آثار و گزینش آثار مهم، مخاطبانِ احتمالی بالقوه را به مخاطبانی بالفعل بدل کند. 

هنری میلر نویسنده‌ی مطرح آمریکایی در اواخر قرن نوزدهم به دنیا آمد و درست در سال 1980 درگذشت. اگر بخواهیم آثار مهم او را نام ببریم، می‌نویسیم او رمان‌های برجسته‌ای نوشته است نظیر؛ "مدار راس السرطان"، "مدار راس الجدی" و سه‌گانه‌‌ی "سکسوس"، "پلکوس" و "نکسوس". میلر از همان نویسندگانی است که در کار کوتاه "آن‌ها زنده بودند و با من حرف‌می‌زدند" سراغ‌شان را می‌گیرد؛ نویسندگان کتاب‌های ممنوعه. خود او، صاحب آثاری است که دورانی کوتاه جزو آثار ممنوعه بودند. کتاب "مدار راس السرطان" او که خودش آن را سرشار از هجو، و آب دهانی بر هنر و لگدی به ماتحت هستی و انسان توصیف می‌کند، جزو همین کتاب‌ها بود که به صورت زیر زمینی دست به دست می‌شد.

هنری میلر در "آن‌ها زنده بودند و با من حرف‌می‌زدند"، اولین نوشته‌ی این کتاب کوچک، این کتاب‌ها را به واسطه‌ی همان ستاره‌هایی که به نشانه‌ی ضاله بودن‌شان بر جلدها حک شده، کتاب‌هایی توصیف می‌کند که مخاطب را به سوی خودشان می‌کشانند. او در این نوشته از کتاب‌های دلخواهش حرف می‌زند، از کتاب‌های تحمیلی یا آن‌‍‌ها که هرگز خودش به عنوان مخاطب آن‌ها را انتخاب نکرده است، و یا کتاب‌هایی که معروفند به کتاب‌های کلاسیک. اگر دوست دارید بدانید هنری میلر چطور مخاطبی بوده یا عاشق چه نویسنده‌ها و چه کتاب‌هایی بوده است، در همین کار میلر حسابی از خودش و علائقش حرف زده است. او توضیح داده که چطور تحت تاثیر کتاب‌ها قرار گرفته و چگونه شیفته‌ی آن‌ها مانده است.

میلر در کار دوم این کتاب یعنی "خواندن در توالت" که نام کتاب هم برآمده از آن است، در بدو امر از عادت‌های کتابخوانیِ خودش می‌گوید. تعریف می‌کند که بیشتر کتاب‌های زندگی‌اش را در دوران کارمندی، تا زمان 33 سالگی خوانده است. فکرکنید! مچش را وقتی گرفتند که به جای تنظیم فهرست سفارش‌های پستی داشته فردریش ویلهلم نیچه می‌خوانده. دلیل قانع کننده‌ای هم داشته: "آیا نیچه در زندگی من بسیار مهم‌تر از دانش حرفه‌ی سفارشات پستی نبود؟" میلر در مسیرهای رفت و آمد کاری، ایستاده کتاب می‌خوانده. در مسافرت‌های هوایی هم عشق کتاب‌خواندن بوده، حتی برای این موقعیت‌ها ممکن بود کتاب‌های سخت خوان انتخاب کند. می‌گوید همیشه دوست داشته در کنار خوردن ناهارش کتاب بخواند، و اینکه هر طور فکر می‌کند می‌بیند همواره موقعیت‌های نامناسبی برای مطالعه انتخاب کرده است. اما توالت!

 "تصور می‌شود کاری که آدم در توالت می‌کند مسئله‌ای است شخصی. اما این‌طور نیست. به کل جهان مربوط است. اگر_ همچنان که بیشتر و بیشتر به این اعتقاد دست پیدا می‌کنیم_ موجوداتی از سیاره‌های دیگر وجود داشته باشند که ما را زیرنظر بگیرند، مطمئن باشید در محرمانه‌ترین کارهای ما فضولی می‌کنند. اگر قادر باشند وارد جو زمین شوند، چه چیزی جلوشان را می‌گیرد تا وارد درهای بسته‌ی‌ توالت‌هایمان نشوند؟ وقتی موضوع بهتری برای فکر کردن نداشتید به این مسئله فکر کنید_ توی توالت."

خواندن در توالت

هنری میلر در "خواندن در توالت" به کرات رویکرد جزءنگرانه‌اش عمق می‌دهد. او به تمام جزئیات می‌پردازد. اصلا چرا مردم در توالت کتاب می‌خوانند؟ معمولا در توالت چه نوع کتاب‌ها یا متن‌ها خوانده می‌شود؟ میلر متعاقب همین رویکرد با وسواس بسیار کلمات هم معنا و مترادف "توالت" را انتخاب می‌کند. مترجم کتاب، محمدرضا شکاری، گاه خود را ملزم به استفاده از واژه "مستراح" می‌بیند و گاه از کلمه‌ی "دست به آب" استفاده می‌کند.

روایت میلر از خواندن کتاب در توالت سیری عجیب دارد، از فلسفه و متون فلسفی و منطقی گرفته تا مجلات مصور و داستان‌های دنباله دار. پدیدارشناسی ذهن هگل، یا چاشنی کردن نام ویتگنشتاین، زمانی که هنری میلر آشکارا قلم به نوشتن ترهات و اراجیف بسته است شوخ طبعی و طنازی میلر در این نوشته را، بیشتر و بیشتر به چشم می‌آورد.

او بی تردید در "خواندن در توالت" خالق متنی مفرح و بازیگوش است که شمایل ممتازی از تیزهوشی‌اش و جلوه‌های نثرِ طنزآلودش به نمایش گذاشته است.

 

کاوه شایسته