سرویس فرهنگ و ادبیات هنر آنلاین: نهجالبلاغه گزیدهای از خطبهها، نامهها و سخنان کوتاه امام اول شیعیان، علی ابن ابیطالب است که شخصی به نام سید رضی در قرن چهارم هجری قمری براساس ذوق ادبی شخصی خود فراهم آورده است. ترجمههای متعددی از این کتاب به فارسی در دسترس است که از آن میان میتوان به ترجمههای سید جعفر شهیدی، علی نقی فیضالاسلام، جواد فاضل، محمد تقی جعفری و... اشاره کرد. اما نهج البلاغه منظوم (خطبهها) بهاهتمام علی توکلی گنابادی مهمترین اثر منظوم فارسی بر اساس نهج البلاغه است.
اینک نگاهی به 40 گفته از نهج البلاغه:
1ـ توحید آن است که خدا را در وهم و اندیشه نیاورى (خداوند منزه از تجسم در وهم و خیال است) و عدل آن است که او را متهم نسازى (از اعمال ناشایست او را مبرا بدانى).
2ـ البته براى خداى تعالى در هر نعمتى حقى است (که باید در برابر آن سپاسگزارى کرد) پس هر که آن (شکر نعمت) را بجا آورد خداوند آن نعمت را بر او زیاد گرداند و کسى که در این مورد کوتاهى کند خداوند نعمتش را در خطر زوال اندازد.
3ـ هر گاه بر دشمنت ظفر یافتى بشکرانه (نعمت) پیروزى از او در گذر.
4ـ بیچاره و ستمدیدهاى را به فریاد رسیدن و از شخص اندوهگین غم و اندوه را زدودن از جمله کفارات گناهان بزرگ محسوب مىشود.
5ـ اى فرزند آدم زمانى که دیدى پروردگار پاکت نعمتهاى خود را پشت سر هم به تو میبخشد و تو (بهجاى سپاسگزارى) او را معصیت و نافرمانى میکنى پس از (عذاب و عقوبت) او بترس (زیرا این آمدن نعمت پشت سر هم موجب گناه بیشتر و در نتیجه باعث زیادى عذاب و شکنجه خواهد بود).
6ـ زمانیکه تو (در اثر گذشتن ایام عمر) پشت به دنیا کرده (و رو به طرف مرگ نهادهاى) و مرگ (هم به سوى) تو رو میآورد پس چه زود (میان تو و مرگ) ملاقات خواهد بود.
7ـ برترین زهد، پنهان داشتن آن (از انظار مردم) است.
8ـ شریفترین توانگرى و بى نیازى رها کردن آرزوها است.
9ـ از دوستى احمق بر حذر باش زیرا که او میخواهد بتو سودى رساند (ولى به علت بی خردى) زیان میرساند و از دوستى بخیل دورى کن (که اگر از او چیزى بخواهى) خود را از تو نیازمندتر نشان میدهد و از دوستى بدکار سخت بپرهیز که ترا به بهاى ناچیزى میفروشد و از دوستى دروغگو دورى گزین که او مانند سراب است (ترا میفریبد) دور را به تو نزدیک و نزدیک را از تو دور گرداند.
10ـ زبان خردمند پشت قلب او است و قلب احمق پشت زبان او.
11ـ گناه و عمل بدى (که از تو سر زند و) ترا اندوهگین کند در نزد خدا بهتر از کردار نیکى است که ترا بعجب و خودبینى وا دارد.
12ـ پیروزى یافتن (در کارها) به احتیاط و دور اندیشى است و حزم و احتیاط به کار انداختن نیروى فکر و اندیشه است و رأى و اندیشه به محکم نگاهداشتن اسرار است.
13ـ بترسید از صولت و سطوت کریم هنگامی که گرسنه شود و از حمله و سلطه لئیم موقعی که سیر شود.
14ـ هر که به کیفر رسانیدن (دشمن یا خطا کار) تواناتر باشد به عفو و بخشیدن او سزاوارتر است.
15ـ هیچ بى نیازى مانند عقل و هیچ فقرى مانند جهل و هیچ میراثى همچون ادب و هیچ پشتیبانى مانند مشورت نیست.
16ـ مردم دنیا مانند کاروانیانى هستند که آنها را در حال خواب سیر میدهند (و موقعی که مرگشان فرا رسید و به زندگى آنها خاتمه داد از خواب بیدار مىشوند و این بیدارى به حال آنان سودى ندهد).
17ـ پاکدامنى زینت تهیدستى و سپاسگزارى زیور توانگرى است.
18ـ هر گاه عقل (آدمى) کمال یابد سخنش نقصان پذیرد (پر حرفى دلیل بی خردى است).
19ـ هر نفسى که انسان میکشد یک قدم به سوى مرگش برمیدارد.
20ـ هر که آنچه را که میان او و خدا است (به وسیله تقوى) اصلاح کند خداوند آنچه را که میان او و مردم است به صلاح آورد و کسی که کار آخرتش را اصلاح کند خداوند براى او کار دنیایش را درست کند و هر که را از خویشتن براى خود پند دهندهاى باشد از جانب خدا براى او محافظى خواهد بود.
21- خداوند را فرشتهاى است که هر روز فریاد میزند (اى مردم) زاد و ولد کنید براى مردن و جمع کنید براى فانى شدن و بنا کنید براى خراب شدن.
22- هر که خود را در محلهاى مورد تهمت قرار دهد نباید کسى را که نسبت به وى بدگمان شده است سرزنش کند.
23ـ هر که خود رأى باشد به هلاکت افتد و کسى که با مردان مشورت کند در عقلهاى آنها شرکت جوید.
24ـ ترک گناه از طلب توبه آسان تر است.
25ـ هر ظرفى به وسیله آنچه در آن نهند تنگ گردد (حجمش کاهش یابد) مگر ظرف علم (عقل و ذهن) که وسیعتر شود.
26ـ هر که (پیش از مرگ) از خود حساب کشید سود برد و هر که از آن غفلتنمود زیان کرد و کسی که (از خدا) ترسید (از عذاب آخرت) ایمن گشت و آنکه پند گرفت بینا گردید و هر که بینا گردید فهمید و آنکه فهمید (در امور دین) دانا شد.
27ـ در دیگر گونیهاى روزگار گوهر مردان دانسته شود.
28ـ ستم کردن بر بندگان (خدا) بد توشهاى است براى روز رستاخیز.
29ـ تغافل و چشم پوشى کریم از آنچه میداند از شریفترین کارهاى اوست.
30ـ ایمان شناختن و معتقد بودن از روى قلب و اعتراف و اقرار به زبان و عمل نمودن با اعضاء و جوارح بدن است.
31ـ گروهى خدا را از روى میل (بثواب و پاداش آخرت) بندگى کردند که این عبادت تاجران است و قومى خدا را از ترس (جهنم) بندگى نمودند این هم عبادت غلامان است و گروه دیگر خدا را (سزاوار پرستش دیده و) براى سپاسگزارى بندگى اختیار کردند این عبادت آزادگان است.
32ـ روز (دادخواهى) ستمدیده بر ستمگر سختتر از روز ستمگر بر ستمکش است.
33ـ از خداوند اگر چه به مقدار کم هم باشد بترس و میان خود و خداوند پردهاى هر چند که نازک هم باشد قرار ده.
34ـ خداى تعالى را در هر نعمتى حقى است (که باید شکر آن نعمت را بجا آورد) پس هر که آنرا ادا کند خداوند آن نعمت را به او زیاد گرداند و هر که در این باره کوتاهى ورزد خداوند نعمتش را در خطر زوال اندازد.
35ـ اى فرزند آدم امروز براى (رزق) فرداى نیامده اندوهگین مباش زیرا اگر آن روز از عمر تو باشد و تو زنده بمانى خداوند در آن روز روزى ترا میرساند.
36ـ کسى که در باره تو گمان نیک برد (انتظار احسان و انفاق ترا داشته باشد) پس گمان او را راست گردان (در بارهاش نیکى کن).
37ـ خدا را از بهم خوردن تصمیمات و ارادهها و بگشوده شدن گرهها (مشکلات) شناختم.
38ـ تلخى دنیا (تحمل رنج و زحمت در برابر انجام تکالیف عبادى) شیرینى (سعادت و راحتى) آخرت است و شیرینى دنیا موجب تلخى (عذاب و عقوبت) آخرت است.
39ـ اى فرزند آدم تو خود وصى خود باش و آنچه را که می خواهى از مال و دارایى تو پس از مرگ در بارهات انجام دهند تو خود پیش از مرگ انجام بده.
40ـ آنگاه که تنگدست و نیازمند شدید به وسیله صدقه دادن با خداوند تجارت کنید (تا در کار روزى شما گشایشى حاصل شود).