هنرآنلاین: به طور حتم پژوهش همان نقطه اتصالی است که جامعه را به دنیایی فراتر از روزمرگیها سوق میدهد و به اکثریت جامعه فنون برنامهریزی درست و حرکت کردن در مسیری هدفمند را میآموزد. حال سؤال اصلی اینجاست که چطور میتوان جامعهای دارای پژوهش را شناسایی کرد؟ و اساساً یک جامعه دارای پژوهش چه ویژگیهایی دارد؟
در این موضوع که کشورهای توسعهیافته در عرصه فرهنگ و هنر حرفی برای گفتن دارند و یکهتازی میکنند، حرفی نیست اما پاسخ به این سؤال که این پیروزی قهرمانانه از کدامین چشمه جاری میشود، موضوع این گزارش است. تاریخ ایران امروز ما با فیلسوفان، شعرا و نویسندگان مطرحی گرهخورده است که بسیاری از زیرساختهای علوم نظری جهان را پایهگذاری کردهاند اما به نظر میرسد که این زنجیره قدرتمند دانش در نقطهای از تاریخ فراموش شد. به نحوی که امروز اغلب نظریهپردازان، محققان و دانشمندان برجسته عرصههای مختلف علمی و فرهنگی کشورهای توسعهیافته را پایگاه خود میدانند و معتقدند که دنیای مناسبتری برای پژوهش در آن سوی مرزها وجود دارد. در این میان هماهنگ نبودن اغلب عرصههای هنری ما با اکثریت جامعه و کاهش چشمگیر تیراژ کتابها در کنار سطح دانش دانشجویان به شکلی بارز کمبود پژوهش در کشور را بروز میدهند، کمبودی که بر روی تمامی ارکان کشور تاثیرگذار بوده و خواهد بود.
جای خالی زیرساخت علمی در عرصه موسیقی
موسیقی از جمله بخشهایی است که میتوان نبض جامعه را بر اساس آن سنجید. نوع ترانهها و موزیکهای مورد پسند هر جامعهای بیانگر تبی است که در بین اقشار مختلف به وجود میآید. اهدای جایزه نوبل به باب دیلن نشان داد که موسیقی در دنیای امروز، حوزه گستردهای از ادبیات را نیز شامل میشود. بر همین اساس میتوان باور داشت که فرهنگ، هنر و تمامی مفاهیم انسانی میتواند، از دل موسیقی در درون انسانها نفوذ کند لذا نقش این بخش بیش از پیش از حوزه سرگرمی خارج و به سمت و سوی مهمتری سوق یافته است.
مهران پورمندان، پژوهشگر موسیقی و استاد دانشگاه، پژوهش را دارای مشکلات مالی در کشور میداند و در این باره به هنرآنلاین گفت: پژوهش در تمام دنیا با مشکلات مالی مواجه میشود البته این مشکل در ایران پیچیدهتر است. اما جدای از جنبههای اقتصادی در ایران به لحاظ بنیادین تفکر پژوهش در موسیقی وجود ندارد.
او پژوهش را عامل مهمی برای ساخت زیربناهای یک کشور خواند و افزود: به عنوان مثال یک کارخانه برای تولید قطعه خاصی نیاز به پژوهش و تفحص دارد تا بتواند به مطلوب خود برسد اما در زمینه موسیقی ما این نیاز را نداریم. در موسیقی ایران به لحاظ بنیادین و فارغ از بحثهای اقتصادی نیاز پدیده پژوهش حس نشده است.
این هنرمند در ادامه با اشاره به اینکه پژوهش بخش مهمی از اجرای موسیقی است گفت: وقتی نوازنده میخواهد یک قطعه را اجرا کند نیاز دارد که آهنگساز را بشناسد و از دوره تاریخی خلق قطعه آگاهی داشته باشد. جزئیاتی سبک و ساختاری و ... را هم بداند. اما چنین ادراکی در موسیقی ایران وجود ندارد. شاید هم بهتر است بگوییم که خیلی حوصله فکر کردن نداریم!
پورمندان در ادامه با تأکید بر اینکه ما هنوز مراکز و نهادهای مشخصی در حوزه پژوهش موسیقی نداریم، گفت: محلهایی که بهطور رسمی آثار پژوهشی را منتشر میکنند، بیشتر دارای برخوردی اداری و خشک با این مساله هستند این در حالی است که هر کدام از ما به لحاظ عشق به موسیقی روی این عرصه کار میکنیم.
مطالعه کمرنگ و سینمای بیرمق
به طور حتم سینما در میان حوزههای هنر و فرهنگ هر کشوری بیش از هر عرصه دیگری میتواند روی ارکان مختلف جامعه تأثیرگذار باشد. غول سینمایی هالیوود سالهاست که نظریه تاثیرگذاری سینما بر جهان را به اثبات رسانده است. تغییرهای زیرپوستی فرهنگهای مختلف بیانگر همین تاثیر است. در این میان تمام کشورهای دنیا سعی دارند که فرهنگ خود را از طریق این رسانه قدرتمند به جهان عرضه کنند اما یقینا بدون پژوهش، مطالعه و دانش کافی، فیلمها تنها در سطحی محدود باقی خواهند ماند. اکبر عالمی، پژوهشگر حوزه سینما نیز ضمن تاکید این نظریه، معتقد است که سینمای ایران عملاً فاقد هر بررسی پژوهشگرانهای است.
او با اشاره به اهمیت نقش تهیهکننده در شکل دادن به سینمای متفکر، به هنرآنلاین گفت: در سینما مهمترین شخصیتی که میتواند در شکل دادن یک اثر ماندگار نقش بسیار ارزندهای را بازی کند، تهیهکننده است. تهیهکننده کسی است که تشخیص میدهد به سراغ کدام فیلمنامهنویس یا کارگردان برود و به او این اختیار را بدهد تا کارگردان یک اثر خوب را پدید بیاورد.
این پژوهشگر و مؤلف ادامه داد: امروزه سینمای ما به دو بخش بسیار حیرتآور تقسیم شده است. یک بخش از این سینما این تعریف را در دل خود دارد که تهیهکنندهها حرفهای و بسیار کتابخوانده و باسواد هستند. به نوعی اهل پژوهش و مطالعه هستند، اما گروهی دیگر از تهیهکنندگان هستند که حتی روزنامههای یومیه و روزمره را نمیخوانند، چه برسد به اینکه کتاب هم بخوانند.
عالمی با اشاره به اینکه پژوهش عالیترین دستاورد تاریخ تمدن بشریت به خصوص در قرن بیست و یکم است، گفت: پشت هر موفقیتی چه در زمینههای صنعت، چه در زمینههای اجتماعی و در زمینههای هنری باید در درجه اول ردپای پژوهش را جستجو کنید، چرا که پژوهش میتواند باروری ذهنی ایجاد کند و آسیبشناسی را به ما گزارش دهد تا ما بتوانیم نقاط ضعف و قوت خودمان را بشناسیم. بنابراین آن دسته از تهیهکنندگانی که عادت به مطالعه ندارند، حتی اگر بهترین و ارزندهترین پژوهشها را در اختیار آنها قرار دهید، ممکن است آن کتاب یا جزوه را ورق نزنند و کار خودشان را انجام دهند. یک گروه از تهیهکنندگان سینما متأسفانه فاقد تمام مختصات یک تهیهکننده قابل اعتنا هستند. برای این کار باید رابطهای بین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سایه مدیریت خردمندانه فراهم شود تا متوجه شوند پایه و اساس پیشرفت سینمای ایران در جه اول حقیقتاً تهیهکننده است و هر کسی که پول داشته باشد اجازه ندارد وارد سینما شود.
این پژوهشگر با بیان اینکه در شرایط فعلی آنچه در سینما میگذرد، با آنچه از تعریف تهیهکنندگان میدانیم، متفاوت است، بیان کرد: تهیهکننده کسی است که با وجود همه محاسبات اقتصادی که مد نظر است باید اهدافی که برای خود تعریف میکند هدفهای والای فرهنگی، علمی و هنری جامعه باشد. تهیهکننده اسم و شغلی است که وقتی میخواهیم اسم این شغل را بر زبان جاری کنیم باید به علامت احترام کلاه از سر برداریم و تمامقد بایستیم. یکی از دلایلی که یک دانشگاهی یا یک پژوهشگر در برابر نام یک تهیهکننده از جای خود بلند میشود، ویژگی مطالعه و دانش آن فرد است و نه فقط سرمایهای که در دست دارد. در شرایط حاضر کسانی وارد سینما شدهاند که سرمایهدار هستند، اما متأسفانه دارای بقیه مختصات تهیهکنندگی نیستند. پیچیدهترین هنر مدرن قرن بیستم و بیست و یکم همین هنر سینما است و میبینید که در تمام دنیا فیلمهای سینمایی چه تأثیر شگفتی میگذارد. بنابراین همه آدمهای معمولی اجازه ورود به همه عرصههای هنری را بدون آگاهی ندارند.
عالمی در ادامه گفت: یک تهیهکننده در سینما شأن خاصی دارد. به نظر من قبل از فیلمنامهنویس و کارگردان هسته اولیه یک فیلم تهیهکننده سینما است. به همین دلیل یک هنر پیچیده که با علم گره خورده نیاز به پژوهش دارد. اگر سینما فاقد پژوهش باشد، قطعاً به بنگاه شادمانی تبدیل خواهد شد.
جای خالی ارتباط بین دانشگاه و جامعه
امروزه در تمام دنیا، دانشگاهها مرکز تولید اندیشه و رشد افکار علاقهمندان به این عرصه است اما برای دریافت خروجی مناسب از این حوزه همواره بخشهایی وجود دارند که دانش را به سمتوسوی عملی شدن سوق میدهند. نقطهای که به یقین در کشور ما خالی است. انبوه پروپوزالهایی که در دل آرشیوهای دانشگاهها خاک میخورند، نشانگر عدم توجه به پژوهشهایی هستند که در قالبهای دانشجویی و با کمک اساتید شکل گرفتهاند.
یحیی یثربی از پژوهشگران حوزه فلسفه و ادبیات نیز، جای خالی پژوهش در ایران را بدیهی خواند و به هنرآنلاین گفت: مادامی که صنعت ما وابسته است و مستقل نشده و همچنین تا زمانی که مدیریت، سلیقهای است، مسئله پژوهش در دانشگاهها جایگاهی نخواهد داشت. در زمان دولت سازندگی طرحی را در دست اجرا داشتیم که طی آن، صنعت و صنایع باید با دانشگاه ارتباط میداشتند و با همراهی اهالی دانشگاه، کارهای پژوهشی انجام دهند اما این امر تحقق پیدا نکرد.
او کاهش تیراژ کتاب را نشانگر وجود مشکل در عرصه پژوهش دانست و بیان کرد: در کشورهای اروپایی تیراژ کتاب زیاد است؛ زیرا افراد خودشان را نیازمند آموزش میبینند اما درکشورهای توسعه نیافته چنین نیست. کسانی که بتوانند چرخه زندگی را به درستی به حرکت در بیاورند متخصص قلمداد میشوند.
او با اشاره به تجربیات شخصیاش ادامه داد: شخصاً چهار سال ریاست دانشگاه کردستان را بر عهده داشتم. در سمینارهایی که شرکت میکردم، بسیاری بر این عقیده بودند که ارتباط میان دانشگاه و جامعه قطع شده است. یعنی دانشگاه برای خودش حرف میزند و جامعه هم اصول و حرف خود را دنبال میکند. این میتواند یکی از دلایل توسعه نیافتگی باشد، ما هنوز به تخصص و پژوهش ایمان نیاوردهایم.
تئاتر و فقدان کتابخانه تخصصی
هنر نمایش امروز جزء یکی از محبوبترین هنرها به شمار میرود. هنری که پیوندی عمیق با ادبیات و اندیشه دارد. فعالان و هنرمندان این عرصه اما معتقدند که این عرصه نیز دچار نقصهای جدی در عرصه برنامهریزی و پژوهش است. محمدرضا خاکی کارگردان، مترجم و مدرس تئاتر از جمله این افراد است. او با اشاره به وجود نقصهای جدی در عرصه پژوهش تئاتر به هنرآنلاین گفت: تئاتر در کشور ما یکی از بخشهای مدیریت شده توسط مرکز هنرهای نمایشی و وزارت ارشاد است، بر این اساس یک طرف موضوع در رابطه با بحث پژوهش به دستگاههای حمایت کننده برمیگردد. به همین خاطر این موضوع که تا چه اندازه میتوانند در این حوزه سرمایهگذاری کنند، بودجهای قائل شوند و به طور کلی بتوانند از پروژههای پژوهشی حمایت کنند، به دولت مربوط است.
این مدرس دانشگاه در رابطه با جایگاه کنونی پژوهش در حوزه تئاتر، خاطرنشان کرد: زمانی که درباره پژوهش در حوزه تئاتر صحبت میکنیم باید توجه کنیم که پژوهش در حوزه تئاتر امروزه عرصههای گوناگونی دارد و تنها به تولید کتاب و پایاننامههای دانشگاهی و مقالات ختم نمیشود بلکه یکی از نقصانهای بسیار مهم موجود در رابطه با بحث پژوهش در کشور ما، فقدان مراکز پژوهشی تجربی و عملی است. تحقیق و پژوهش در حوزه تئاتر هم مستلزم فراهم آوردن امکانات خاص این حوزه است. مطالعه تئاتر باید درحوزه عمل و تشکیل مداوم کارگاههایی جریان یابد تا پرسشهای اساسی درباره تئاتر کشور، جنبههای مختلف اجرایی، ارتباط تئاتر با تماشاگر و نسبت آن با زمانه و موضوعات متعدد دیگر شکل بگیرد؛ لذا یکی از ملزومات مهم امر پژوهش در عرصه تئاتر، ایجاد فضا و بستری مناسب برای این امر است، این درحالی است که ما متأسفانه هنوز حتی صاحب کتابخانه مستقل و به طور نسبی کاملی در حوزه تئاتر نیستیم. درحوزههای عملی و اجرایی هم تقریبا میتوان گفت متاسفانه هیچ فضای تعریف شدهای وجود ندارد اما با این وجود بسیاری صرفا بنابر ذوق و علاقه شخصی خود همچنان در حال تلاشT تحقیق و مطالعه هستند اما واقعیت این است که متأسفانه به هیچ عنوان به شکل منظم و ساماندهی شده مورد حمایت قرار نمیگیرند.
خاکی همچنین مسئله آزادی عمل را یکی از پیش فرضها و لوازم مهم برای امر پژوهش برشمرد و تأکید کرد: به طور کلی در عرصه تولید فکر مسئله حقوق و آزادی محقق و پژوهشگر نقش تعیینکنندهای دارد که باید در چهارچوب قوانین تبیین شدهای تأمین شود؛ بر این اساس مواردی همچون فراهم کردن فضاهایی مناسب برای تحقیق و پژوهش و حمایت از چاپ آثار و نتایج پژوهشها را میتوان از ضروریات این امر برشمرد.
پژوهشی که به درستی تعریف نشده است
نخبهگرایی هنرهای تجسمی در ذات این هنر خاص نهفته است. هنری که با زبانی متفاوت از دردهای بارز انسانی و جامعه سخن میگوید. به جرات میتوان گفت که دنیای گسترده و پیچیده هنرهای تجسمی امروزه در تمام دنیا حوزه گستردهای از پژوهش را طلب میکند.
حمید کشمیرشکن پژوهشگر و استاد دانشگاه نیز جایگاه پژوهش این هنر در سطح بینالمللی را مشخص خواند و در این باره به هنرآنلاین گفت: به طور کلی در سطح بینالمللی پژوهش جایگاه کاملا مشخصی دارد و همواره نیز این نقش مهم را برعهده داشته است و در دهههای اخیر نیز این امر در عرصه هنرهای تجسمی بیشتر و پررنگتر شده است. اما در ایران پژوهش هنوز آنطور که باید جایگاه خود را نیافته است، چرا که نهادهای دولتی و عمومی شامل دانشگاهها و نهادهای هنری اهمیت آن را درک نکردهاند. دانشگاهها به دلیل الزام اساتید و به ثمر رساندن پایان نامهها باید کارهایی انجام دهند، اما اینکه چقدر پژوهش جایگاه دارد و عملکرد خود دانشگاه در این زمینه چگونه است تردید دارم. متاسفانه در دانشگاههای هنری خیلی به این امر پرداخته نمیشود.
وی افزود: آموزش پژوهش نیز به همین صورت است، چارچوبهایی که تحت عنوان پژوهش هنر مطرح است و در سالهای اخیر مطرح شده است غالبا شکل کلی و اصول حرفهایش از سایر رشتهها وارد عرصه هنر شده است، منظور مطالعات بین رشتهای نیست بلکه دیکته شدن یکسری چارچوبهای پژوهشی است که مثلا در فنی مهندسی کاربرد دارد و به مطالعات هنری تحمیل شده است و به همین دلیل خیلی پژوهشهای هنری مورد وثوق نیست و با پژوهش هنر مرتبط نیستند. غیر از این به طور کلی پژوهش در حوزه هنر و رشته پژوهش هنر، خیلی جایگاهی ندارد همانطور که در رشتههای هنری مانند مجسمهسازی، نقاشی، خوشنویسی و... پژوهش آنطور که باید تعریف نشده است. ضمن اینکه ما رشتههای بنیادی مانند تاریخ هنر، هنر معاصر و... نداریم درحالی که در کشورهای اروپایی و امریکایی سالهاست این دروس تدریس میشوند.
این محقق و استاد دانشگاه با بیان این که پژوهش در رشته هنرهای تجسمی بسیار نقش مهم و اساسی دارد اظهار کرد: مراکز دیگر نیز در امر پژوهش تکلیفشان روشن است. موزه هنرهای معاصر و اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی بخش پژوهشی ندارند درحالی که باید بسیار پررنگتر از سایر نهادهای دولتی در این زمینه فعال باشند. امروز وقتی یک نمایشگاه برگزار میشود نیازمند یک کیوریت مناسب است که باید پژوهش محور باشد و کیوریتور در نقش پژوهشگر باید فعالیت داشته باشد که متاسفانه ما این بخش را نداریم، در حالی که در همه جای دنیا پروژههای پژوهشی دارند و بخشهای دیگر را نیز حمایت میکنند، پژوهش بخش مهم و اساسی است که از بین رفته است.
کشمیرشکن گفت: درحوزه آموزش و ارائه آثار هنری نمیشود به این بخش و تاثیر آن را در نظر نگرفت. چطور میشود یک نمایشگاه برگزار کرد، ولی به صورت بنیادین روی آن پژوهش نداشت. در نشستهای تخصصی که برگزار میشوند باید پژوهش صورت گیرد. هنر تجسمی بازتاب اندیشههای بسیاری است و تا بخش نظری در کنارش نباشد بیمعنی و پوچ است و لازمه این جریان پژوهشی با موضوعات هنر معاصر همسو است.
هنر در طول تاریخ بیانگر بخش مهمی از درونیات انسانی و ابزاری در جهت سوق یافتن به سوی زندگی بهتر به شمار می رود. امروز در تمام دنیا نقش پررنگ و باارزش هنر بیش از هر روز روشن شده است، اما بدیهی است که هنر امروز در دنیای گسترده رقابت نیازمند، پشتوانه فکری و اندیشهای مناسب است. اندیشهای که جز در سایه شکل دادن به عرصه پژوهش در جامعه شکل نمیپذیرد. نگاه تازه مسئولان به موضوع پژوهش از جمله درخواستهایی است که امروزه هنرمندان عرصههای مختلف آن را طلب میکنند.