سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: تنها دو روز از پایان بیست و سومین نمایشگاه مطبوعات میگذرد؛ نمایشگاهی که فرصت مناسبی شد برای طرح پرسشهای قدیمی، اما پر اهمیت. در مجال کوتاه نمایشگاه مطبوعات مهمترین پرسشی که میتوانست در حوزه روزنامه نگاری ادبی مطرح باشد، این بود که نویسندگان، شاعران و مترجمان ایرانی تا چه میزان در ایران، خلأ ژورنالیسم ادبی را احساس میکنند. چقدر از کسادی بازار کتاب و سرانه مطالعه پایین از کم کاری بخشهای ادبی مطبوعات و فضای مجازی آب میخورد.
جای خالی روزنامه نگاری ادبی
امیر مهدی حقیقت، مترجم در باب روزنامه نگاری ادبی در ایران به هنرآنلاین گفت: به گمانم پیش از این روزنامه نگاری ادبی در ایران جذابتر و پر رنگتر بود. حالا چند وقتی هست که جای ادبیات در مطبوعات خالی است. حقیقت گفت: در همه جای دنیا این مطبوعات هستند که کتاب را به مخاطبان معرفی میکنند تا او با داشتههایش از رسانهها به کتابفروشیها برود و کتاب مورد علاقهاش را تهیه کند اما خلأ چنین مسئلهای در ایران احساس میشود. به عنوان مثال امسال کتابی از لاهیری با موضوع یادگیری زبان در ایران منتشر شد که چندی پیش یکی از اهالی مطبوعات میگفت از انتشار آن بی خبر است.او گفت: درست است بخشی از این وظیفه را ناشر به عهده دارد اما معرفی اصلی باید از سوی اهالی مطبوعات و روزنامه نگاران ادبی انجام بگیرد.
سرزمین شعری بدون نشریات شعر
محمد آزرم، شاعر و منتقد در گفت و گو با هنرآنلاین این پرسش را پیش کشید که هنر اول ایران زمانی شعر بوده است؛ اما قدیمیترین نشریه ادبی موجود چه سابقهای دارد؟ کشوری که بیش از یازده قرن سابقه شعر دارد، چند مجله تخصصی در این زمینه دارد؟ آزرم گفت: یاد مجله "پوئتری" در کشور آمریکا افتادم که در سال 1914 تاسیس شده و بیش از یک قرن است که به طور مستمر محل انتشار شعر و نقد شعر است. علاوه بر این حالا سایت و صفحات آنلاین هم دارد. یعنی عمر مجله شعر در کشور آمریکا به اندازه نیمی از عمر استقلال این کشور است.
این شاعر و منتقد معاصر توضیح داد: اگر ایران از زمان انتشار "کاغذ اخبار" میرزا صالح شیرازی در 1216 خورشیدی به هنر اول خودش بی اعتنا بوده، اگر روزنامه "قرن بیستم" میرزاده عشقی که شعر مشهور "افسانه" نیما یوشیج را منتشر کرده با مرگ او تعطیل شده؛ اما از زمان انتشار شعر "ققنوس" نیما در 1316 خورشیدی در مجله موسیقی، یعنی صد سال بعد از انتشار نخستین روزنامه ایرانی، حضور مستمر نشریه یا دست کم صفحه ای برای شعر، حتی با توجه به فراز و فرودهای تاریخی، ناممکن نبوده است. یادمان باشد که روزنامه اطلاعات از 1305 خورشیدی، به طور مستمر منتشر شده است. پس شدنی بود که سهمی در خور نام شعر، در این استمرار به چشم می آمد.
شاعر مجموعه شعرهای "هوم" و "هیاکل" ادامه داد: حالا از شعر، نامی باقی مانده است که چیزی را نمی نامد؛ نامی که توان نامیدن خودش را هم ندارد. درست که سلیقه فرهنگی با تغییر نسل ها و ظهور تکنولوژی های جدید و بسط شبکه های اجتماعی، عوض شده است اما معضل اصلی، غیاب روزنامه نگاری ادبی نقاد و رسانه هایی ست که محل بروز و تشدید شعر خلاق هستند. شبکههای اجتماعی و سایت های ادبی پر از دورریزهای یک بار مصرف شده است. هرقدر این وضعیت تهی بیشتر فراگیر شود، رد شعر تجربی و خلاق بیشتر محو می شود.
آزرم در پایان گفت: شاید دیر شده و شعر از بنجلهای ادبی چنان اشباع شده که جز پررنگ کردن رد محو شده آن هیچ کاری نتوان کرد؛ اما برای انجام این ناممکن هم باید صدای شعر جدی و تجربی ایران را شنید و منعکس کرد و فرصت توضیح و تبیین به آن داد که جز با تسخیر رسانه ها امکان پذیر نیست. شعر تجربی باید حضور خود و یگانه شدن با رسانه را اعمال کند.
امنیت شغلی، پر!
محمود معتقدی، شاعر، نویسنده و منتقد ادبی به هنرآنلاین گفت: با عدم امنیت شغلی خبرنگاران، نویسندگان و مولفان در حوزه ادبیات، طبیعی است که ما در این زمینه با نوعی رکود مواجه باشیم. به علت این که روزآمد و هماهنگِ شرایط زمانه نیستیم و در حوزه نقد منتقدان شاخصی نداریم یا کسانی که پرورش یافته نهادهای دانشگاهی و فرهنگی باشند. او گفت: این ها نقصانهایی است که در این حوزه با آن رو به روهستیم تا نهایتا برآیند آن بحران فرهنگیای باشد که اکنون با آن دست به گریبانیم.
احمد پوری، مترجم و نویسنده میگوید: رسانهها به طور منظم حمایت نمیشوند و در نتیجه امنیت دراز مدت وجود ندارند. به اعتقاد من نشریهای که مشکل مالی دارد نمیتواند استقلال داشته باشد. گاهی نیز مشاهده میکنیم که 10-12 نفر فرد مستقل دور هم جمع میشوند و یک رسانه خوب را تشکیل میدهند اما به دلیل مشکلات مالی، زمانی که در حال رسیدن به هدف خود هستند، آن نشریه تعطیل میشود. نویسنده کتاب "پشت درخت توت" به ایبنا گفت: داشتن یک کادر قوی برای نشریات امروز بسیار مهم است. نشریهای میتواند یک کادر قوی و قابل قبول داشته باشد که در آن رسانه امنیت شغلی وجود داشته باشد. گاردین بیش 100 سال سابقه دارد و وقتی کسی از فیلترهای آن رد میشود و به استخدام این رسانه درمیآید، میداند که در یک مکان فرهنگی مطمئن فعالیت میکند؛ رسانهای که قرار است از تمام استعدادهای او استفاده کند.
خبرنگار غیرحرفهای بلای جان رسانههای ادبی
مترجم آثار ناظم حکمت و نزار قبانی گفت: به اعتقاد من خبرنگاران غیرحرفهای بلای جان رسانههای ادبی شدهاند؛ زیرا وقتی رسانهای اقدام به استخدام خبرنگاران ضعیف میکند نه تنها آن بخش ضعیف عمل خواهد کرد؛ بلکه عملکرد آن بخش روی بخشهای دیگر نیز اثر میگذارد و باعث میشود که عملکرد آن رسانه پایین بیاید. از طرفی علاوه بر اینکه به خبرنگاران آن رسانه ظلم میشود، به مخاطب و نویسنده هم ظلم میشود. شما تصور کنید که کتاب نویسندهای به دست یکی از این خبرنگاران بیتجربه بیفتد و آن خبرنگار به درستی آن کتاب را معرفی نکند. در نتیجه هم آن نویسنده و هم مخاطب متضرر خواهد شد؛ چراکه کتاب دیده نمیشود و مخاطب از خواندن آن کتاب خوب محروم خواهد شد.