سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: شعر بلندی از سید علی صالحی با عنوان "گزارش به نازادگان" منتشر شد. این کتاب در 102 صفحه در نشر هونار منتشر و روانهی بازار کتاب شده است.
منظومه بلند "گزارش به نازادگان" اثر سید علی صالحی، در بیست قطعه سروده شده و به بیست و دو طرح از شاعر مزین گشته است.
سید علی صالحی برای اولین بار است که اجازه انتشار طرحهایش را داده است؛ آن هم در کنار شعری که خود آن را منظومهای بیمهابا مینامد و برایش بسیار عزیز است. منظومهای که حدود سی سال از سرودن آن میگذرد و تنها برای خود سروده بود که البته بعدها در چند مجموعه از وی منتشر گشت و چنانچه میگوید این شعر امانتدارِ دردهای اوست، شعری که از خلوت او گریخت و برای آیندگان چنین نامی یافت.
صالحی این شعر بلند را منظومهای بی مهابا مینامد و برایش بسیار عزیز است و درباره آن میگوید: "این شعر امانتدارِ دردهای من است، شعری که از خلوت من گریخت و برای آیندگان چنین نامی یافت". تئوریسین شعر گفتار این منظومه را که حدود سی سال از سرودن آن میگذرد، تنها برای خود سروده بوده است که البته بعدها در چند مجموعه از او منتشر شد.
در مقدمهای که سید علی صالحی بر این کتاب نوشته، میخوانیم: "حالا امروز بعد از سی سال، "گزارش به نازادگان" زنده است هنوز. اشتباه نکرده بودم در بابِ قبول و زایش چنین عنوانی: برای نازادگانی سروده بودم که امروز و هنوز مخاطبِ شعر من اند. چکامۀ تلخ عاشقانهای است که با امید بسته میشود به انتها. باشد که هست، هول نباشد، هراس نباشد، تنها عشق، آدمی، آزادی، امید، و باز هم امید...! نثارِ شما و برای شما مردمِ شریفِ همین روزگار!"
بخشی از منظومه بلند "گزارش به نازادگان":
"چرا به یاد نمیآورم؟!
زاده شدن در َزمهریر ِخشت
زیستن برسریِر سرنیزه
و الوداع گلی گمنام در شبی از بادهای بینشان.
دریغا تقدیر مشترک! همۀ این مردمان ساده میدانند باران های تجریش همیشه سیل ری...را رقم میزند!
چرا به یاد نمیآورم؟!
اینجا اندیشۀ هر چیزی، وجود همان چیز است.
کافور و حادثه، صبوری سایه در دهان غار و ِسدر و پرنده و گیسو، گذشتۀ فردا، و ستارۀ سر ُبریدهای در کف من.
چرا به یاد نمیآورم؟!
آوای گنگ دره و پسین
تخیل باد و شیون بیوهای در پستوی آسمان، و َشَبحی خاموش برقوِس لاژورد.
انگار امشب از انتهای جهان خبرهای تازه ای در راهست."