سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: میگوید: "در آنکه هر که عارفتر بود کاملتر بود." گفتهای است از شیخ اشراق که خود عارفی کامل بود. نام کاملش شهاب الدین یحیی بن حبش بن امیرک ابوالفتوح سهروردی است که او با القاب شهابالدین، شیخ اشراق، شیخ مقتول و شیخ شهید میشناسند. او را هم عارف و هم فیلسوف توصیف میکنند. امروز-8 مرداد- روز بزرگداشت شیخ شهاب الدین سهروردی است.
شهابالدین سهروردی در سال ۵۴۹ هجری قمری/۱۱۵۵ میلادی در دهکده سهرورد زنجان متولد شد. او تحصیلات مقدماتی را که شامل حکمت، منطق و اصول فقه بود در نزد مجدالدین جیلی استادِ فخر رازی در مراغه آموخت و در علوم حکمی و فلسفی سرآمد شد.
سهروردی بعد از آن به اصفهان، که در آن زمان مهمترین مرکز علمی و فکری در سرتاسر ایران بود، رفت و تحصیلات صوری خود را در محضر ظهیرالدین قاری به نهایت رسانید. در گزارشها معروف است که یکی از همدرسان وی، فخرالدین رازی، که از بزرگترین مخالفان فلسفه بود، چون چندی بعد از آن زمان، و بعد از مرگ سهروردی، نسخهای از کتاب تلویحات وی را به او دادند آن را بوسید و به یادِ همدرس قدیمش در مراغه اشک ریخت.
سهروردی پس از پایان تحصیلات رسمی، به سفر در داخل ایران پرداخت، و از بسیاری از مشایخ تصوف دیدن کرد. در واقع، در همین دوره بود که سهروردی شیفته راه تصوف گشت و دورههای درازی را به اعتکاف و عبادت و تفکر گذراند. او همچنین سفرهایش را گسترش داد و به آناتولی و شامات رسید، و چنانکه از گزارشها برمیآید، مناظر شام در سوریه کنونی او را بسیار مجذوب خود نمود. در یکی از سفرها از دمشق به حلب رفت و در آنجا با ملک ظاهر پسر صلاح الدین ایوبی (سردار معروف مسلمانان در جنگهای صلیبی) دیدار کرد. ملک ظاهر که محبت شدیدی نسبت به صوفیان و دانشمندان داشت، مجذوب این حکیم جوان شد و از وی خواست که در دربار وی در حلب ماندگار شود. سهروردی نیز که عشق شدیدی نسبت به مناظر آن دیار داشت، شادمانه پیشنهاد ملک ظاهر را پذیرفت و در دربار او ماند. در همین شهر حلب بود که او کار بزرگ خویش، یعنی، "حکمةالاشراق" را به پایان برد.
اما سخن گفتنهای بی پرده و بی احتیاط بودن او در بیان معتقدات باطنی در برابر همگان، و زیرکی و هوشمندی فراوان وی که سبب آن میشد که با هر کس بحث کند، بر وی پیروز شود، و نیز استادی وی در فلسفه و تصوف، از عواملی بود که دشمنان فراوانی مخصوصاً از میان علمای قشری برای سهروردی فراهم آورد.
سرانجام به دستاویز آن که او سخنانی برخلاف اصول دین میگوید، از ملک ظاهر خواستند که او را به قتل برساند، و چون وی از اجابت خواسته آنها خودداری کرد، به صلاح الدین ایوبی شکایت بردند. متعصبان او را به الحاد متهم کردند و علمای حلب خون او را مباح شمردند.
صلاحالدین که به تازگی سوریه را از دست صلیبیان بیرون آورده بود و برای حفظ اعتبار خود به تأیید علمای دین احتیاج داشت، ناچار در برابر درخواست ایشان تسلیم شد.
به همین دلیل، پسرش ملک ظاهر تحت فشار قرار گرفت و ناگزیر سهروردی را در ۵ رجب ۵۸۷ هجری قمری به زندان افکند و شیخ همانجا از دنیا رفت. او در هنگام مرگ، ۳۸ سال داشت و مزار ایشان در مسجد امام سهرودی شهر حلب است.
فصلنامه حکمت عرفانی (سال اول، شماره 1، پاییز 1390) 7 ویژگی برای شیخ اشراق برمیشمرد:
1. شیخ اشراق اطلاع نسبتا وسیعی از متون و آثار عرفانی دوره نخستین داشته است.
2. عارفان از منظر شیخ اشراق، حکمای واقعی و ستارگان آسمان توحید بوده و از دیگران کاملترند.
3. شیخ اشراق برای سیره عارفان در کسب معرفت و اموری همچون توجه ویژه به کتاب و سنت، ریاضت عملی، علم حضوری و مکاشفه و همچنین عشق و محبت به خدا اهمیت فراوانی قائل شده است.
4. وی در سیره عملی نیز به شدت از آنان متاثربوده و زیّ عارفان را در پیش گرفته است.
5. حکمت اشراقی وی نیز بیش از آنکه با تتبع علمی و تفکر به دست آمده باشد، حاصل ریاضات و مکاشفات عرفانی وی است.
6. تاثیر پذیری شیخ اشراق از عارفان، در آثار حکمی و عرفانی کاملاً مشهود است.
7. ایده وحدت وجود عارفان، آنچنان که خود آنان میگویند، مورد پذیرش سهروردی واقع نشده است و به خوبی مورد هضم و تحلیل قرار نگرفته است. وی همچنین مسئله فنارا نیز به اتحاد عقلی فروکاسته و تنزل داده و در مجموع،وی به اوج مقصد و مرام عارفان بار نیافته است.
غلامحسین ابراهیمی دینانی اندیشههای سهروردی را کاملاً ایرانی میداند و بر این باور است که اندیشههای او برگرفته از ایران باستان و حکمت ایرانی دانسته است. به نظر دینانی سهروردی کسی است که حکمت ایرانی را در مقابل حکمت یونانی قرار داده است.