گروه تئاتر خبرگزاری هنر ایران: مهرپویان با استفاده از دانش آکادمی خود در مطالعات میان رشته ای، ادبیات تطبیقی و نظریههای ادبی، به تحلیل لایههای زیرین متن و ارتباط آن با مفاهیم پستمدرن میپردازد. این نقد نه تنها به ارزیابی زیباییشناختی اجرا میپردازد، بلکه چگونگی بازنمایی قدرت، هویت و عشق در بستر زمانه معاصر را نیز بررسی میکند و به مخاطبان کمک میکند تا ارتباط عمیقتری با این اثر کلاسیک برقرار کنند:
در این اجرای جسورانه، مازیار سیدی با شکستن قید و بندهای روایت خطی و سنتی شکسپیر، مخاطب را به سفری خیالانگیز در دل یک اثر کلاسیک دعوت میکند. او با بهرهگیری هوشمندانه از تکنیکهای پستمدرن مانند چندصدایی، غیرخطی بودن و بازی با زمان، ساختاری پیچیده و چندلایه خلق کرده است که مخاطب را به کنکاش در لایههای پنهان متن وا میدارد. طراحی صحنه سورئال و نورپردازی تأثیرگذار در کنار بازیهای قوی و موسیقی هیجانانگیز فضایی وهمآلود و مرموز ایجاد میکند که مخاطب را به دنیایی فراتر از واقعیت میبرد.
در دنیای پرهیاهوی امروز، بازخوانی متون کلاسیک همچون شکسپیر، نه تنها ارج نهادن به میراث فرهنگی کهن، بلکه فرصتی است برای کشف لایههای جدید معنایی و ارتباط با مخاطب معاصر. مازیار سیدی در اجرای «سیمبلین» با جسارتی ستودنی، به سراغ یکی از پیچیدهترین آثار شکسپیر رفته و با رویکردی نوآورانه، آن را به صحنه آورده است. این اجرا، فراتر از یک بازخوانی ساده، یک تجربه تئاتری غنی است که مخاطب را به سفری در اعماق روان شخصیتها و پیچیدگیهای روابط انسانی دعوت میکند.
ساختاری پیچیده و چند وجهی
یکی از برجستهترین ویژگیهای این اجرا، ساختار پیچیده و پازلگونه آن است. سیدی با استفاده از تکنیکهای پستمدرن، داستان «سیمبلین» را به شکلی غیرخطی و چندصدایی روایت میکند. توازن و تقابل میان عناصر مختلف نمایش، از جمله شخصیتها، رویدادها و فضاها، به خلق یک بافت دراماتیک پیچیده و جذاب کمک کرده است. این ساختار پیچیده، مخاطب را به تفکر و تحلیل عمیقتر درباره مضامین مختلف نمایش وامیدارد.
طراحی صحنه و نورپردازی نیز در خلق این ساختار پیچیده نقش مهمی ایفا کردهاند. استفاده از سه ستینگ متفاوت برای دو مکان اصلی نمایش، به ایجاد عمق و تنوع بصری کمک کرده است. هماهنگی بین طراحی صحنه و نورپردازی، فضاهایی سورئال و نمادین را خلق کرده که به تقویت مضامین نمایش کمک میکند.
بازیگری گروهی و تأثیرگذاری بر مخاطب
بازی گروهی یکی دیگر از نقاط قوت این اجراست. حضور نزدیک به 50 بازیگر روی صحنه و هماهنگی بین آنها، به خلق یک فضای پر انرژی و پویا کمک کرده است. بازیگران با اجرایی دقیق و ظریف، به شخصیتهای خود جان بخشیدهاند و مخاطب را در دنیای نمایش غرق کردهاند.
استفاده از عناصر بصری و صوتی متنوع، به همراه بازیهای قوی، به ایجاد تعلیق و هیجان در مخاطب کمک کرده است. در بسیاری از صحنهها، مخاطب با نفس حبس شده، رویدادهای روی صحنه را دنبال میکند. این نشان از موفقیت کارگردان در ایجاد ارتباط عمیق با مخاطب و درگیر کردن او در داستان نمایش است.
خوانشی پسامدرن از «سیمبلین»
سیدی با استفاده از تکنیکهای پستمدرن، به بازخوانی انتقادی از متن اصلی شکسپیر پرداخته است. او با برجستهسازی برخی از مضامین متن اصلی، مانند قدرت، هویت و عشق، و افزودن لایههای معنایی جدید، به خلق یک خوانش معاصر از این اثر کلاسیک پرداخته است. این خوانش، به مخاطب کمک میکند تا ارتباط عمیقتری با مضامین جهانی متن برقرار کند و آنها را در بستر زمانه خود بازخوانی کند.
دلایل تغییرات در داستان و شخصیتها
کارگردان در اجرای«سیمبلین» تغییراتی در داستان و شخصیتها ایجاد کرده که ناشی از پیچیدگیهای ذاتی نمایشنامه است. نمایشنامهی سیمبلین به عنوان یک اثر شکسپیری، دارای دو داستان اصلی و تعدادی خردهداستان است که نیاز به دراماتورژی و تعدیل دارد. این تغییرات به کارگردان این امکان را میدهد که با حذف و اضافه کردن عناصر، ساختار روایت را سادهتر کرده و آن را برای مخاطب قابل فهمتر کند. از این رو، کارگردان با استفاده از ابزارهای دراماتورژیک، تلاش کرده تا داستان را به شکلی مؤثرتر به نمایش بگذارد و آن را از سردرگمی نجات دهد.
ارتباط با مسائل اجتماعی معاصر
اجرا به مسائل اجتماعی معاصر مرتبط است زیرا موضوع قدرت و چالشهای آن همواره در دنیای امروز مطرح است. کارگردان با بازنمایی تلاش انسانها برای فرار از سایههای قدرت، به نوعی به تاریخچهی این مبارزات اشاره میکند. این نمایش به ما یادآوری میکند که انسانها همواره در جستجوی راههایی برای مقابله با قدرتهای مسلط بودهاند و این تلاشها به شکلهای خلاقانهای ادامه دارد.
عناصر فرهنگی ایرانی در اجرا
انتقال یک نمایش از یک جغرافیا به جغرافیای دیگر، خود به خود بر روی تمامی عناصر آن تأثیر میگذارد. در این اجرا، چه عمدی و چه سهوی، عناصر فرهنگی ایرانی به وضوح مشاهده میشود. طراحی صحنه، حرکات بدنی بازیگران و حتی نحوهی روایت داستان تحت تأثیر فرهنگ ایرانی قرار گرفته است. این تأثیرات نه تنها به معنای ایرانیزه کردن اثر بلکه نشاندهندهی یک ترجمهی کامل از دیدگاه فلسفی، اجتماعی و سیاسی است.
تأثیر بر جریان تئاتر ایران
این اجرا میتواند نقطهی عطفی باشد برای ورود به متون کلاسیک کمتر خوانده شده و همچنین فرصتی برای آموزشهای نوین در حوزه تئاتر فراهم کند. امید است که این تجربه، زمینهساز نقدهای فنی و بینارشتهای در حوزه شکسپیرشناسی شود و نگاه عمیقتری به مقولهی دراماتورژی ارائه دهد. اجرای «سیمبلین» نه تنها یک بازخوانی ساده نیست بلکه فرصتی برای کشف لایههای جدید معنایی و ارتباط با مخاطب معاصر است.
نتیجهگیری
اجرای «سیمبلین» به کارگردانی مازیار سیدی، یک تجربه تئاتری غنی و تأملبرانگیز است. این اجرا با ترکیب عناصر کلاسیک و مدرن، به خلق یک اثر هنری پیچیده و چندلایه پرداخته است. سیدی با استفاده از تکنیکهای پستمدرن و طراحی صحنهای خلاقانه، به بازخوانی نوآورانهای از اثر شکسپیر پرداخته است. این اجرا، به مخاطب پیشنهاد میدهد تا با نگاهی تازه به آثار کلاسیک بنگرد و در جستجوی لایههای پنهان معنایی در آنها باشد.