هنرآنلاین : حسین هاشم پور : در حالی که دنیا به ستایش اصغر فرهادی کلاه از سر برداشته، طیفی در داخل با سیاسی خواندن اسکار فیلم فروشنده همه زور خود را می زنند که این موفقیت جهانی  سینمای ایران را کمرنگ کنند:

یک-

 اعضای فعال حدود شش هزار عضو آکادمی اسکار جایزه فیلم خارجی زبان را انتخاب می کنند، گمانه دلواپسانه سیاسی بودن این جایزه بدین معناست که قدرتی به این جمع پرشمار صاحب جایگاه و رسانه، فشار آورده تا به فیلم اصغر فرهادی جایزه دهند؛ پیداست که چنین گمانه ای غیر محتمل به نظر می رسد، به خصوص که بلاخره یکی از این چند هزار نفر حقیقت را فاش می کند. 

دو- 

ترامپ، فروشنده را به اسکار نزدیک تر کرد گمانه مردودی نیست زیرا داوران اسکار انسان اند و حتما بنا به مسائل روز و تحت تاثیر اتفاقات جهانی رای می دهند؛ 

فروشنده پیش از آغاز تنش های ترامپی از منظر کیفی به پنج نامزد دور نهایی راه یافت و شاید، شاید نگاه نژاد پرستانه ترامپ و حرکت انسان دوستانه فرهادی، پیام هایی موثر به اعضای آکادمی فرستاده باشد. 

سه- 

میلیون ها بیینده تلویزیونی در سراسر آمریکا و اروپا نام ایران را بر بلندای سینمای دنیا شنیدند؛ 

و پیام هوشمندانه آقای فرهادی که گویای جهان بینی صلح اندیش ایرانیان است از زبان اولین زن مسافر مریخ به زمین یان مخابره شد؛ 

این عالی ترین دستاورد برای فرهنگ ایران زمین است که برخی می خواهند با تروریست خواندن آن به سایه محاقش ببرند. 

از همین رو، اتفاقا اسکار فروشنده اگر بار سیاسی هم داشته باشد علیه سیاستمداران نژاد پرست هر جای دنیاست؛ عدم حضور اعتراضی اصغر فرهادی و بازتاب جهانی آن که واکنش های غرور انگیزی در پی داشت، انتخاب هوشمندانه خانم انوشه انصاری و آقای فیروز نادری که نشان دهنده نقش پر رنگ ایرانیان در توسعه علم و دانایی ست و متن پیامی که در ضیافت اسکار خوانده شد همه خواسته یا ناخواسته جنبه های سیاسی یافت که رئیس‌جمهور تازه آمده آمریکا را در چشم جهانیان حقیر کرد. 

چهار- 

این قدرت هنر و شکوه تاثیر گذاری آن بر معادلات جهانی ست که ایرانیان به لطف طبع ظریف شان از آن بهره مندند اما مسئولین تصمیم ساز آن را پاس نمی دارند؛

برای قهرمانی یک تیم ورزشی دهها و صدها مقام پیام می دهند، وزارت نفت و صنایع بزرگ ملی بودجه های کلان خرج می کنند تا همه بفهمند اینجا ورزشکاران بر صدر می نشینند نه هنرمندان. شاید تماشای صحنه اسکار و تاثیر جهانی آن، ورق را برگرداند و نهادهای تصمیم ساز کلان منزلت هنر و هنرمندان را بدانند. 

 

-این یادداشت هم زمان در روزنامه شرق ص 14 و ایران آرت منتشر شده است.