سرویس سینمایی هنرآنلاین: روز دوم جشنواره فیلم فجر در حالی آغاز به کار کرد که فیلمهای پربازیگری به نمایش درآمدند.
اولین فیلمی که در برج میلاد و کاخ اصحاب رسانه به نمایش درآمد، مستند "انحصار ورثه" بود، که ابراهیم حاتمی کیا و کیومرث پوراحمد را به کاخ جشنواره کشاند.
دومین فیلم روز دوم "چراغهای ناتمام" ساخته مصطفی سلطانی بود؛ یک فیلم در ژانر دفاع مقدس که خیلی در جذب مخاطب موفق نبود.
در نشست خبری این فیلم که پس از اکران آن برگزار شد، وحید مقدسی صداگذار، محسن جسور نویسنده، مجتبی امینی تهیهکننده، مصطفی سلطانی کارگردان، مجید صالحی بازیگر، هادی رحمانی آهنگساز حضور داشتند.
در ابتدای این نشست محسن جسور نویسنده کار درباره فیلمنامه آن توضیح داد و همکاری با پرویز شیخ طادی که در بازنویسی او را همراهی کرده است.
مجید صالحی که در جشنواره سی و پنجم برای اولین بار به عنوان بازیگری که اثری در جشنواره دارد حضور یافته است به شوخی گفت: من دانیل دی لوئیس هستم. اولین بار است که به جشنواره آمدهام و از این اتفاق خوشحالم.
در نشست خبری فیلم اشکالات و ایرادات بسیاری به فیلمنامه وارد شد و محسن جسور نتوانست از کار خود دفاع کند.
آتش تقی پور بازیگر پیشکسوت نیز در این نشست گفت: ما همیشه در سناریو لنگ میزنیم، به نظر میرسد دو موضوع در دل یک موضوع در این فیلم بیان شده است، یک سو قصه زندگی جلال است و از سوی دیگر موضوع جنگ است که بیشتر قصه را آلوده و ازهمگسسته میکند.
مجید صالحی نیز در جواب سؤال یکی از خبرنگاران که درباره انتخابهای او و عملکردش در سینما پرسید، گفت: من هر جا که بار بخورد، میروم چون گاهی قضیه، نان است، ولی داستان این فیلم را دوست داشتم که بازی کردم. اصولاً گریه کردن در بازیگری برایم راحتتر است، چون در این مملکت آنقدر سختی و مشکل هست که این کار سخت نیست.
از نکات قابل توجه این نشست این بود که بازیگر کودک این فیلم سارا میرایی که ابتدا با شیرینزبانی خاصی از عوامل فیلم و همچنین مجید صالحی و شقایق فراهانی تشکر کرد، در پایان نشست در جایگاه عوامل فیلم خوابش برد.
در ادامه فیلم دوم از بخش مسابقه سینمای ایران به نمایش درآمد که اختصاص داشت به فیلم "شماره 17 سهیلا" به کارگردانی محمود غفاری، از آنجایی که سوژه این فیلم جدید و به نوعی کنجکاو برانگیز بود تقریباً سالن نمایش فیلم مملو از جمعیت مشتاق بود که به تماشای فیلم نشستند.
در این فیلم زهرا داودنژاد، مهرداد صدیقیان، بابک حمیدیان به ایفای نقش میپردازند و موضوع آن نیز درباره دختری 40 ساله است که قصد دارد خیلی زود ازدواج کند و صاحب فرزند شود اما در این مسیر با مشکلات بسیاری همراه است.
پس از پایان فیلم استقبال از آن خوب بود. به نظر میرسد غفاری به نوعی به سبک فیلمهای داودنژاد کار کرده است، البته اشکالات فنی هم در فیلم دیده میشد که زیر موضوع و سوژه خوب آن از چشمها دور ماند.
نشست خبری این فیلم با حضور حجت الله ایوبی رئیس سازمان سینمایی، محمد حیدری دبیر جشنواره سروش صحت و خانواده داودنژاد برگزار شد.
غفاری در نشست "شماره 17 سهیلا" گفت: هنگامی که بخشی از فیلم را در مترو فیلمبرداری میکردیم، دو خانم را فرستاده بودند که عوامل فیلم را کنترل کنند و تهیهکننده وظیفه داشت حواس آنها را پرت کند تا ما بتوانیم فیلم بگیریم.
او ادامه داد: نسخهای از فیلم را که آنها دوست داشتند به مترو دادیم و وقتی نسخهای را که در جشنواره اکران شد دیدند، چک ۵۰۰ میلیونی تهیهکننده را که به عنوان ضمانت ارائه داده بودیم به اجرا گذاشتند.
غفاری در بخش دیگری از صحبتهایش بیان کرد: ما با فرآیند وحشتناکی این فیلم را در مترو فیلمبرداری کردیم.
زهرا داودنژاد نیز گفت: باعث شعف من است، چرا که بعد از سالها بازگشتم و این بازگشت را مدیون اعتمادبهنفسی هستم که از پدرم گرفتم. حضور اعضای خانوادهام که یک حلقه عاشقانه را تشکیل دادهاند، لذتبخش است و هرچه دارم مدیون خانواده و پدرم هستم.
داودنژاد پدر نیز طی سخنانی کوتاه گفت: دوست دارم از این دست فیلمها در سینمای ایران زیاد باشد، چرا که در این فیلمها همه چیز واقعی است و نمونهای از سینمای ملی ما.
سید امیر سیدزاده نیز در این نشست درباره فیلم قبلی خود "مادر قلب اتمی" عنوان کرد: بالاخره پس از دو سال با عنایت رئیس سازمان سینمایی این فیلم موفق به دریافت مجوز اکران شد.
محمد توکلی تدوینگر، مهدی ابراهیمزاده صدابردار، مهرداد صدیقیان بازیگر، امیر سیدزاده تهیهکننده، محمد سیدزاده مدیرتولید، مهناز جارچی دستیار کارگردان و طراح لباس از دیگر عوامل فیلم "شماره ۱۷ سهیلا" در نشست رسانهای بودند.
رونمایی کاتالوگ جشنواره
پس از پایان نشست این فیلم محمد حیدری دبیر سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر از کاتالوگ جشنواره به شکل رسمی رونمایی کرد از آنجایی که قرار است کاتالوگ جشنواره هر سال برگرفته از یکی از نمادهای سینما باشد، امسال کاتالوگ را شبیه کلاکت سینما طراحی کردهاند.
اما فیلم سوم که در روز دوم جشنواره به نمایش درآمد و انتقادات بسیاری به همراه داشت، "دعوتنامه" به کارگردانی مهرداد فرید بود. در این فیلم علاوه بر شقایق فراهانی، حمیدرضا آذرنگ و میترا حجار نیز به ایفای نقش پرداختهاند.
"دعوتنامه" با توجه به موضوع آن که درباره سارقی است که از زائرین امام رضا (ع) سرقت میکند، نگاهی به مسائل دینی دارد. این فیلم سه ایپزودی نتوانست نظر موافق منتقدان را با خود همراه کند و در بخشهایی از فیلم حتی تماشاگران به تمسخر اقدام به تشویق این فیلم کردند.
در نشست خبری فیلم که با حضور پرتعداد عوامل نیز برگزار شد، مهرداد فرید، غزل فرید، بایرام فضلی، حمید چمنی، شقایق فراهانی، بهزاد جعفری، سامان صفاری، شهاب شادابی برگزار شد.
مهرداد فرید کارگردان، فیلمنامهنویس، تهیهکننده و تدوینگر این فیلم، گفت: از پیش میدانستیم برخی از لحظات فیلم ممکن است ما را قربانی کند و امیدوارم از روی این لبه تیغ به سلامت عبور کنیم.
فرید همچنین درباره جشنواره گفت: جشنواره بیش از آنچه فکر میکنیم مهم شده است، در حالی که نباید اینگونه باشد. جشنواره باید بهانهای باشد برای دور هم جمع شدن باید بیشتر به کیفیت توجه کرد و از کمیت کاست.
شقایق فراهانی نیز درباره حضور پرتعداد آثارش در جشنواره گفت: من سه سال است که پرکارترین بازیگر هستم و به دلیل اینکه دچار یک بحران روحی شدم، با کار میخواستم آن را جبران کنم.
بهزاد فراهانی پدر شقایق فراهانی که در این نشست حضور داشت در پاسخ انتقاد یکی از منتقدان گفت: اجازه دهیم کمی روح شریف و سخن گفتن پارسی و بیکینه جاری شود.
وی افزود: من تا به حال به دخترم نگفتم که خوب بود و این بار شجاعانه به او تبریک میگویم.
اما فیلم آخری که در روز دوم به جشنواره آمد" تابستان داغ" بود، که تقریباً به دلیل حضور بازیگران آن و موضوعیتش فیلم پرمخاطبی بود و با اینکه در ساعات پایانی شب به نمایش درآمد، بسیار مورد توجه واقع شد.
در این فیلم پریناز ایزدیار، علی مصفا، صابر ابر، مینا ساداتی و بازیگر خردسال ملینا علیجانی به ایفای نقش پرداختهاند.
بازی بازیگر خردسال توجه همگان را به خود جلب کرد و ابراهیم ایرج زاد نیز در نشست خبری این فیلم اعلام کرد که ایکاش در جشنواره روی بازی بازیگران خردسال نیز داوری انجام میشد.
ایرج زاد طی سخنانی گفت: وقتی یک فیلمساز میخواهد فیلم اولش را بسازد، ساختار و حال و هوای آن برای خودش و عوامل سؤال ایجاد میکند. من برای این قضیه دو جواب داشتم. یکی اینکه فیلمهای کوتاهی را به آنها دادم تا با مدل روایت من مواجه شوند. در این ماجرا هومن بهمنش همراهی زیادی کرد، چون سالهاست همدیگر را میشناسیم. نکته دوم این بود که شاید در فیلمنامه، کارم مدل فیلمهای آقای فرهادی باشد ولی در مدل نگاه کردن، کاتها و سکوتها متفاوت بود. من خیلی از ایشان یاد گرفتم ولی الگوی اجرا مطلقاً بر اساس کارهای آقای فرهادی نیست.