سرویس سینما هنرآنلاین: فیلم "نیمه شب اتفاق افتاد" به کارگردانی تینا پاکروان این روزها بر پرده سینماهای ایران است. تینا پاکروان باحضور در غرفه هنرآنلاین در جشنواره مطبوعات به خبرنگار هنرآنلاین در رابطه با آثار تازه خود گفت: "نیمه شب اتفاق افتاد" داستان عشقهای نامتعارف تهران امروز است. اکنون ما در دورانی قرار داریم که با بسط فضای مجازی، عاشقانهها تغییر کردهاند و در قالب پیامهایی بدون لحن خلاصه میشوند که نمیتوانند عاطفه را بیان کنند. نیاز امروز جامعه ما دیدن یک فضای لطیف عاشقانه است که من ترجیح میدادم به آن سمت و سو حرکت کنم و به همین دلیل فیلم "نیمه شب اتفاق افتاد" را ساختم.
او با اشاره به تلخ بودن این عاشقانه عنوان کرد: در جامعه ما فضای ارتباطات، فضای متفاوتی شده است. جنس عاطفهای که ما در فیلم به سراغ آن رفتهایم، جنس پاکیزهای است که قابل احترام است و تقدس دارد ولی همیشه نوع برخورد مردم، از نوع قضاوت با یک چوب است. زیرا ما عاشقانهها و عاشقی را از یاد بردهایم.
پاکروان همچنین در رابطه با فیلم "خانوم" و بازتابهای آن بیان کرد: بازتابهای نظری فیلم "خانوم" را خیلی دوست دارم. خوشبختانه همه نظرها مثبت بود و مردم این فیلم را دوست داشتند. در موردش فروشش هم به نظرم به عنوان فیلم اول، اتفاق بدی نبود چون یادم میآید که اکران آن با فیلمهای "آتش بس" و "شهر موشها" همزمان بود و در چنین شرایطی توانست که مخاطبش را پیدا کند.
او در رابطه با تفاوتهای فیلم "خانوم" با "نیمه شب اتفاق افتاد" گفت: من "خانوم" را یکجور دوست دارم و "نیمه شب اتفاق افتاد" را یک جور دیگری. هنرمندانی نظیر آقای جیرانی، اسدیان و... که با من صحبت کردند، فیلم "نیمه شب..." را چند گام بلند و رو به بالا دیدند ولی من اگر بخواهم اعتراف کنم، باید بگویم که خودم همچنان عاشق فیلم "خانوم" هستم.
پاکروان که در دو حوزه کارگردانی و بازیگری فعال است، در پاسخ به این سئوال که کدام حیطه برای او شکل جدیتری دارد اظهار کرد: برای من کلاً سینما یک اتفاق جدی است و هر جایی که باعث شود اتفاق بهتری رخ بدهد را دوست دارم. کارگردانی، رشته تحصیلی و دغدغه اصلی من است چون در این زمینه حرفهایی زیادی برای گفتن دارم و تازه در ابتدای این راه قرار دارم. در مورد بازیگری هم اگر جایی ببینیم که میتوانم تأثیرگذار باشم، دریغ نخواهم کرد و بازی در نقشهایی که در زندگی عادی نمیتوانم اجرایشان کنم را دوست دارم.
او با بیان مطالبی در مورد نقشی که در فیلم "خانه کاغذی" بازی میکند توضیح داد: برای اجرای این نقش آقای پرستویی خیلی مرا کمک کرد و از این بابت مدیون او هستم. در این فیلم نقش دختر روزنامهنگاری را بازی میکنم که در وادی سیاست قلم میزند. در واقع قصه در مورد پدر و دختر روزنامهنگاری است که پای یکدیگر ماندهاند و زندگی میکنند. زن این فیلم زن فعالی است که زندگیاش را جلو میبرد.
پاکروان در رابطه با زنانگی خاصی که در ساخت فیلم "نیمه شب اتفاق افتاد" وجود دارد گفت: حتماً نگاه زنانه در فیلم تأثیر دارد و من به عنوان یک زن بهتر میتوانم نوع زندگی و فراز و فرودهای زنانه را درک کنم اما ما این ظرافتهای زنانه را در آثار آقای بیضایی یا فیلم "لیلا" آقای مهرجویی هم میبینیم، بنابراین کارگردانهای مردی هم وجود دارند که این ظرافت را به خوبی به تصویر بکشند.
او با تاکید بر اینکه زنان فیلمهایش کاراکترهایی قوی هستند و چهره متفاوتتری از زن را در سینما نشان میدهند توضیح داد: در سینما و تلویزیون کشور ما بیشتر از هر چیزی به زنهای مظلوم، در خود مانده و واپسگرا پرداخته شده که دل مخاطب به حال آنها میسوزد و دوستشان دارد و خیلی کمتر نقش یک زن که روی پای خودش باشد و تأثیرگذار باشد را میبینیم. البته تأثیرگذاری یک زن از جنس قلدری و سرکشی نیست بلکه از جنس عاطفه و عشق است. من در فیلم "خانوم" میخواستم سه زن از سه طبقه اجتماعی را نشان بدهم که پای زندگی خود میایستند. من نسل دهه خودم یعنی دهه 50 را انتخاب کردم که فراز و فرودهای زیادی در زندگیشان دیده میشود. زنان این فیلم هر کدام با معضل طبقه خودشان مواجهند و خیلی راحت میتوانند جا بزنند ولی قوی هستند و پای زندگیشان میمانند.
او افزود: اعتقاد جامعهشناسی و روانشناسی از ابتدای بشریت این بوده که مدیر یک خانواده، زن است ولی اگر شخصی این نگاه زنانه را در فیلم من به مثابه فمنیسم بداند، آن را کوچک میبیند. همان اندازه که زنهای فیلم "خانوم" من قوی و دوستداشتنی هستند، مردهای فیلم "نیمه شب اتفاق افتاد" هم جایگاه با ارزشی دارند. بنابراین نگاهم به هیچ عنوان فمنیستی نیست و فقط میخواستم بگویم که هنوز زنهایی هستند که دوست دارند خانوم صدا شوند و به خاطر حرمت یک خانواده و زندگی، بار همه چیز را بر دوششان بکشند و کمر خم نکنند.
پاکروان در پایان سخنان خود گفت: هدف من فقط و فقط به تصویر کشاندن خانمهای قوی نیست و من معتقدم که راه هر فیلمی را قصه به من نشان میدهد. اخیراً کمدی متفاوتی از سایر کمدیهای ایران به همراهی خانم آنالی اکبری و با مشورت آقای قاسمخانی نوشتهام که به ناگاه خط قصهای برای من گرفته شد که برای آن یک هفته نخوابیدم! این خط قصه اتفاق بین یک خانواده است و در آن به دنبال این نیستم که بگویم زن قهرمان این خانواده است.