سرویس سینمایی هنرآنلاین: در تاریخ جوایز اسکار تاکنون هیچ فیلم مستندی در بخش اسکار بهترین فیلم نامزد نشده است، نه "Hoop Dreams"، نه "اتاق جنگ" و نه "هارلان کانتی، آمریکا".
تمام کلاسیکهای این ژانر تاکنون در راه یافتن به فهرست نامزدهای جایزه اسکار بهترین فیلم ناکام بودهاند، اما با توجه به تغییر قوانین آکادمی علوم و هنرهای سینمایی در سال 2009 که امکان رقابت حداکثر 10 فیلم را در این بخش فراهم کرده است، بعید نیست مستند درجه یک "شهروندچهار" (Citizenfour) به کارگردانی لورا پویتراس، درباره ادوارد اسنودن افشاگر اطلاعات محرمانه آژانس امنیت ملی آمریکا، سنتشکنی کند و اولین فیلم مستندی شود که شانس دریافت اسکار بهترین فیلم را پیدا کرده است.
"شهروندچهار" از زمان اولین نمایش در جشنواره فیلم نیویورک مستند محبوب منتقدان بوده است. آنها میگویند این فیلم که از جمعه پیش در آمریکای شمالی روی پرده رفته است، با شور و هیجانی که یادآور فیلمهایی چون "سه روز کندور" سیدنی پولاک و "مکالمه" فرانسیس فورد کوپولا است، آینهای روبروی دنیای به لحاظ دیجیتالی، به هم مرتبط و از نظر سیاسی، ترکبرداشته ما گرفته است. دستاورد فیلم به مراتب چشمگیرتر است، چرا که "شهروندچهار" برخلاف آن تریلرهای کلاسیک، یک درام مبتنی بر اتفاقات واقعی است.
نیمی از دو ساعت مدت زمان فیلم در اتاق بیروح یک هتل در هنگ کنگ روی میدهد، جایی که اسنودن برای هشت روز با گلن گرینوالد از روزنامه گاردین حرف زد. پویتراس که آخرین بار سال 2010 مستند "سوگند" را کارگردانی کرد فقط یک فیلمساز نبود که از قضا در این دیدارها حضور داشته است. او عملا یکی از طرفین بحث است و اسنودن با او و گرینوالد درباره اینکه چه اطلاعاتی فاش شود و چه زمان هویت خود را فاش کند، مشورت میکند.
"شهروندچهار" فروش خیلی خوبی هم داشته و از اکران محدود رقمی حدود یک میلیون دلار به دست آورده که برای یک فیلم مستند رقمی چشمگیر است. قالب فیلم به گونهای است که میتواند در رسانهها و محافل مختلف زمینه بحثهای عمیق را فراهم کند.
با این حال، هنوز مشخص نیست که "شهروندچهار" با وجود استقبال منتقدان، حتی به جوایز اسکار دعوت شود. همانطور تیم گری پیش از این در ورایتی نوشت: 210 فیلمساز شاخه مستند آکادمی علوم و هنرهای سینمایی نگاهی متفاوت با منتقدان، خبرنگاران و جشنوارهروها دارند.
سال گذشته، "ما رازها را میدزدیم: داستان ویکیلیکس" ساخته الکس گیبنی و "ماهی سیاه" به کارگردانی گابریلا کاوپرثویت درباره والهای اورکا با وجود استقبال منتقدان نتوانستند در بخش مستند بلند نامزد اسکار شوند (فیلم بسیار تحسینشده "ما رازها را میدزدیم: داستان ویکیلیکس" حتی به فهرست کوتاه هم راه پیدا نکرد). جایزه سال 2013 در نهایت به "20 فوت تا ستاره شدن" رسید که کار خوانندههای پشتیبان را مورد توجه قرار میدهد. سال قبلش هم "در جستجوی شوگر من" ساخته مالک بندالجلول و سایمن شین جایزه اسکار بهترین مستند بلند را برد. "در جستجوی شوگر من" هم یک مستند فوقالعاده با موضوع موسیقی است. پرسشی که مطرح میشود این است که رایدهندههای آکادمی درمورد مستندهای بلند الگوی مشخص دارند؟
هرچند تمام رایدهندههای آکادمی اجازه دارند درمورد نامزدهای بهترین فیلم رای بدهند، اما شاید "شهروندچهار" بیش از حد بحثانگیز باشد. رایدهندههای آکادمی سن و سال بیشتری دارد و با وجود تفکر لیبرالی حاکم بر هالیوود، اسنون در هر حال از دید آنها یک چهره تفرقهانگیز است. هاروی واینستین که از طریق واحد Radius-TWC خود "شهروندچهار" را توزیع کرده است، از منتقدان جدی کارمند سابق سازمان اطلاعات مرکزی امریکا و پیمانکار سابق آژانس امنیت ملی بود، اما "شهروندچهار" فکر او را عوض کرد.
این مستند با ارائه قطعهای از "سینما واریته" که تقریبا از هر فیلم دیگر امسال جسورانهتر و تاملبرانگیزتز است، قطعا شایستگی حضور در فهرست نامزدهای اسکار بهترین فیلم را دارد. گرینوالد و پویتراس، تماشاگران و خبرنگاران را با خود همراه میکنند تا شاهد انتشار گزارشهای ویرانگر درباره عملیات نظارتی وسیع دولت آمریکا باشند.
وقتی تعداد نامزدهای اسکار بهترین فیلم بیشتر شد، این امید به وجود آمد که رایدهندهها تشویق به گنجاندن فیلمهای انیمیشن، فیلمهای خارجیزبان و مستندها شوند. با فیلمهایی مانند "عشق" و "بالا" این اتفاق درباره فیلمهای خارجیزبان و انیمیشن افتاد، اما مستندهای تحسینشدهای مانند "عمل قتل" و "خلیج کوچک" نتواستند به فهرست نامزدهای اسکار بهترین فیلم راه پیدا کنند. این شرمآور است و باید عوض شود. امسال فیلمهای ارزشمندی در فصل جوایز سینمایی رقابت میکنند.
فیلم زندگینامهای "نظریه همه چیز" به کارگردانی جیمز مارش درباره استفن هاوکینگ، فیزیکدان نظری و کیهانشناس، تصویری از ازدواج ارائه میدهد که هم غمانگیز است و هم روشن. "بچگی" به کارگردانی ریچارد لینکلیتر که 12 سال از زندگی پسربچهای را تا رسیدن به سن بلوغ دنبال میکند، یک داستان عالی درباره بلوغ است. "شکارچی روباه" به کارگردانی بنت میلر با بازی استیو کارل، چانینگ تیتم و مارک روفالو، روایتی تزلزلناپذیر از فرو رفتن در دل جنون است. "بردمن" به کارگردانی آلخاندرو گونزالس ایناریتو با بازی مایکل کیتن و ادوارد نورتن درباره یک بازیگر فراموششده، یک شاهکار تکنیکی است.
با این حال، هنوز فیلمی به نمایش درنیامده که محبوب همه باشد و چند رقیب دیگر بخش اسکار بهترین فیلم بیش از آنکه تکاندهنده و هیجانانگیز باشند، قابل استفاده هستند.
"شهروندچهار" این ظرفیت را دارد که زمینهساز ایجاد بحثهای پرشور و مورد نیاز درباره سیستم نظارتی مدرن، توازن بین امنیت ملی و حریم شخصی و نقش رسانه به عنوان ناظر حکومت باشد و از این نظر هیچ فیلمی به پای آن نمیرسد. حتی اگر تماشاگران اسنودن را محکوم کنند، با دیدن فیلم پویتراس به درک عمیقتری از انگیزههای او دست مییابند. فیلم به شکلی ماهرانه فیلمبرداری شده است. دوربین خانم پویتراس به آرامی از روی تلفنهای همراه حرکت میکند و روی صفحه کامپیوتر مکث میکند و این در حالی است که صدای ورور دائمی دستگاه در پسزمینه، کولاژی از پارانویا خلق کرده است.
"شهروندچهار" نواقصی هم دارد. فیلم از زندگی شخصی اسنودن در گذشته عبور میکند و در پرده سوم و آخر، پس از آنکه اسنودن به مسکو فرار میکند و دیگر کمتر او را میبینیم، دچار افت میشود.
با این حال، فیلم شامل یکی از مبهمترین و ماندگارترین تصاویری است که امسال در فیلمها دیدهایم: نمایی از اسنودن و دوستش لینزی از پشت پنجره خانهشان در مسکو، در حالی که برای شام آماده میشوند. مشخص نیست این یک صحنه از آرامش خانوادگی است یا نگاهی به زندگی در یک زندان ملالانگیز دارد. آیا اسنودن از زندانی شدن در آمریکا گریخت تا گرفتار یک نوع متفاوت از اسارت شود؟ در میان رقبای اسکار امسال شاید پرداختن به این جور بلاتکلیفی، کار سختی بوده است.
ورایتی / 19 نوامبر
علی افتخاری