سرویس سینمای هنرآنلاین: شبکه کابلی "اچبیاو" اخیرا اعلام کرد شبهای دوشنبه ساعتی را به پخش آثار مستند اختصاص داده است. سرویس "نتفلیکس" هم که در حوزه فیلم و کلیپهای صوتی و تصویری خدمات آنلاین ارائه میدهد، ساخت آثار مستند را در دستور کار قرار داده است. دیگر سرویسهای آنلاین مهم مثل "آمازون" و "هولو" هم در قالب پخشکننده به کمک مستندسازها میآیند.
ظاهر قضیه نشان میدهد مستندسازها در سراسر دنیا این روزها حال و روز خوبی دارند. از یک طرف وجود گزینههای جدید برای توزیع و نمایش باعث شده آنها بتوانند آثار خود را خیلی راحت به نمایش بگذارند و از طرف دیگر به لطف تجهیزات دیجیتال که با قیمتهای ارزانتر در دسترس هستند، به راحتی میتوان یک فیلم مستند ساخت، اما اگر از منظر تجاری به این مسئله نگاه کنیم، واقعیت چیز دیگری است.
این درست که مستندسازها میتوانند از طریق سرویسهای مختلف به راحتی فیلمهای خود را به صورت آنلاین عرضه کنند - صرف نظر از اینکه کسی این فیلمها را ببیند - اما نکته مهم این است که این توزیع آنلاین چه دستاورد مالی برای سازندگان این فیلمها دارد؟
آمار میگوید تعداد فیلمهای مستند در مقایسه با سالهای قبل خیلی بیشتر شده است، اما وقتی صحبت از اکران عمومی آثار غیر داستانی در سینماهاست، چشمانداز، خیلی امیدوارکننده نیست. برابر با سایت The-Numbers.com که آمار فروش فیلمها را جمعآوری میکند، سال 2000 مجموع فروش 38 فیلم مستند در ایالات متحده و کانادا حدود 166 میلیون دلار بود، در حالی که سال گذشته 161 فیلم مستند در مجموع تنها حدود 49 میلیون دلار فروش داشتند.
در کشور خودمان هم اساسا اکران عمومی فیلمهای مستند در سینماها مرسوم نیست. "تهران انار ندارد" مسعود بخشی در سالهای اخیر و "خانه خدا" جلال مقدم، از معدود فیلمهای مستند هستند که فرصت نمایش در سالنهای سینما را پیدا کردند.
چیزی که هست فیلمهای مستند خیلی سخت میتوانند به پرده سینماها راه پیدا کنند. هزینه تولید این نوع فیلمها هم دائم کمتر میشود، چون تهیهکنندهها به هر حال نگران بازگشت سرمایه خود هستند.
گذشته از این، وقتی سینماها میتوانند میزبان فیلمهای پرفروش باشند، دلیلی ندارد فضای خود را در اختیار فیلمهایی بگذارند که موقعیت تجاری روشنی ندارند. مستندها اصلا نمیتوانند در فضایی که تحت کنترل فیلمهای پرهزینه و پرستاره است، حرفی برای گفتن داشته باشند.
"فارنهایت 11/9" مایکل مور با 119.1 میلیون دلار فروش در آمریکای شمالی و 103.2 میلیون دلار فروش در بازار بینالمللی، پرفروشترین مستند تاریخ سینماست. فروش این فیلم در ایالات متحده و کانادا یک رکورد برای سینمای مستند بود، اما وقتی در نظر میگیریم که فیلم مور سال 2004 در فهرست فیلمهای پرفروش سال در آمریکای شمالی در رده هفدهم قرار گرفت، متوجه جایگاه واقعی سینمای مستند در بازار سینما میشویم.
"رژه پنگوئنها" با 77.4 میلیون دلار،"هرگز نگو هرگز جاستین بیبر" با 73 میلیون دلار، "آمریکای اوباما 2016" با 33.4 میلیون دلار و "زمین" با 32 میلیون دلار از دیگر مستندهای پرفروش تاریخ سینما هستند. جالب اینکه مجموع فروش این چهار فیلم مستند رقمی حدود 216 میلیون دلار است که این تقریبا برابر با فروش داخلی "مالفیسنت" فیلم جدید آنجلینا جولی در پنج هفته اول اکرانش است.
کاهش استقبال از این فیلمها در گذر زمان بسیار مشهود است. سال 1998 متوسط فروش هر فیلم مستند در سینماهای آمریکای شمالی رقمی حدود 16.2 میلیون دلار بود. این رقم سال 2003 به 5.1 میلیون دلار، سال 2008 به 763 هزار دلار و سال 2013 به تنها 310 هزار دلار رسید.
سال گذشته جایزه اسکار بهترین مستند بلند به "20 فوت تا ستاره شدن" ساخته مورگان نویل رسید. این فیلم 53 هفته روی پرده سینماها بود و در بهترین حالت در 147 سینما اکران شد، اما در نهایت تنها 4.9 میلیون دلار فروخت.
"20 فوت تا ستاره شدن" در هفته اول اکران (14 تا 16 ژوئن 2013) در سه سینما 54.5 میلیون دلار فروش داشت، یعنی متوسط فروش فیلم در هر سینما 18.1 هزار دلار بود. همان هفته فیلم ابرقهرمانی "مرد فولادین" در 4207 سینما 116.6 میلیون دلار فروش داشت، یعنی به طور متوسط در هر سینما 27.7 دلار فروخت. این نشان میدهد تعداد سالنهای سینما لزوما معیاری برای موفقیت یک فیلم نیست.
شاید به همین خاطر است تعداد سینماهایی که به آثار غیرداستانی اختصاص دارند روز به روز کمتر میشود و نوع استقبال از این فیلمها هم نشان میدهد که ظاهرا سینماروها این روزها ترجیح میدهند آثار مستند را جایی غیر از سالنهای سینما ببینند.