به گزارش هنرآنلاین، حسین یزدان شناس عضو هیئت علمی دانشکده هنر دانشگاه دامغان در ابتدای صحبت‌های خود درباره چالش‌های اقتصادی سینمای ایران گفت:  چالش‌های اقتصادی سینما یک مطالعه طولی‌ است. در بین سال‌های ۶۸ تا ۹۷ تقریبا ۸۸ درصد مخاطب ریزش داشته و ما به دنبال دلیل این اتفاق بودیم که متوجه شدیم ازجمله دلایلی که منجر به این اتفاق شده حضور نهادهای حاکمیتی در تولید فیلم، نگاه خاص حاکمیت به سینما و افت کیفیت و جذابیت فیلم‌ها است.طبق چیزی که آقای سید محمد بهشتی هم به آن اشاره کردند، دولت می‌خواهد درخت را با ذهنیت خود به آن چیزی که می‌خواهد تبدیل کند.

وی ادانه داد:  فیلم بیگ‌پروداکشن سود خود را از مخاطب و اکران نمی‌گیرد و به همین دلیل برایش مهم نیست که مخاطب آن‌را دوست دارد یا نه و خود فیلمسازان پیش از اکران به سود خود رسیده‌اند. مطلب دیگر حساب و کتاب‌های بی‌اصول این پروژه هاست که با حساب و کتاب‌های غیرمتداولی پیش می‌روند. این موارد علاوه بر پولشویی و رانت ، کاهش مخاطب را هم به همراه دارد.

میثم موسائی عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران نیز پیرامون مقدمه‌ای بر ظرفیت‌های بالقوه اقتصادی سینمای ایران، گفت: برای شناخت ظرفیت‌ها باید تقاضا و عرضه سینما را بشناسیم و بدانیم که این بازار چه ساختاری دارد و رابطه این محصول با سایر محصولات هنری به چه شکل است. نگاه به اقتصاد سینما جدا از نگاه به اقتصاد کشور نیست اینها در راستای همدیگر هستند. سینما در دنیای امروز بخش مهمی از اوقات فراغت را پر می‌کند و برای پر کردن محصولات جانشینی می‌توانند باشند. کشور ما در صنعت سینما سابقه بیش از ۱۰۰ ساله دارد و سهم آن چنانی در جی دی پی جهانی نداریم. مهم این است که این صنعت خیلی بومی شده است و در بسیاری از عرصه‌های بین المللی حضور پیدا می‌کند.

وی با بیان اینکه فیلم در کشور ما یک کالای لوکس تلقی می‌شود، ادامه داد: اگر فرض کنیم در سال پنج بار به سینما رفتن عرف باشد، هزینه بالایی را به سبد اقتصادی خانوار تحمیل می‌کند. سینما دچار تناقض بزرگی است و این است که محصول آن جنبه عمومی دارد و توجیه می‌کند تا دولت در تولید آن کمک کند. این توجیه اصلی پرداخت یارانه به بخش هنر و تولیدکننده است. وقتی دولت کمک می کند، دست آن بر دخالت بر محتوا را بیشتر می‌کند و افزایش تعداد تماشاگر نکته بسیار مهمی‌ست که باید مورد توجه مسئولان قرار بگیرد.

این استاد دانشگاه با بیان اینکه تا وقتی ممیزی واقعی را به خود مخاطب نسپاریم، اتفاق درستی رخ نخواهد داد، بیان کرد: ما در این صنعت نیروی انسانی بسیار خوب و ازنظر حضور در بازارهای جهانی نیز اوضاع خوبی داریم ولی نکته‌ این است که این حضورها هدفمند نیستند و ظرفیت صادراتی که در این حوزه وجود دارد واقعا در برخی موارد غیر قابل تصور است. باید به سمت حذف و کاهش حضور و دخالت دولت برویم و باید مقررات دست و پاگیر حذف شوند.

مجید برزگر( فیلمساز) نیز درباره ظرفیت‌های سینمای مستقل، گفت:  با شنیدن بحث های مکرر اقتصاد سینما باز در یک هزارتویی عجیب گیر کردیم. نوقتی سبت بحث های علمی در سینما را در ذهنم مرور می کنم که چرا از منظر اقتصادی هیچ جایگاهی نداریم. به هیچ جوابی نمی‌رسم مگر اینکه لابد سینمای ایران نمی‌خواهد وارد صنعتی شدن شود.

وی ادانه داد:  نگاه خیره به دوربین حاکمیت بر دوربین سینمای ایران چیزی‌ست که اگر چیزی که میخواهم نگویی، تو را حذف می‌کنم. اینجاست که تماشاگر اعتماد خود را نسبت به فیلم ها را از دست می دهد و تنها سینمایی که توانسته ارزش افزوده داشته باشد، سینمای مستقل ایران  است.

برزگر افزود: وضعیت سینمای مستقل به گونه‌ایست که نشان می‌دهد می‌تواند هرباره مخاطب خود را پیدا کند.

این فیلمساز ادامه داد: از بین ۱۰۰ فیلمی که تولید می شود فقط ۹۰ فیلم برای فروش ساخته می‌شوند که شاید پنج تای آن‌ها فروش داشته باشند ولی اقتصاد در سینمای مستقل اتفاقا درست‌تر و سالم‌تر است و حداقل پول خود را درمی‌آورند.

برزگر خاطرنشان کرد: هیچ تهیه‌کننده‌ دولتی نگران فروش خود نیست و تا دلتان بخواهد آدمهایی داریم که متوجه حرف‌ها نمی‌شوند و پول‌هایی که شاید بهتر است خرج مدرسه ساختن شود، خرج ساختن فیلم‌هایی می‌شود که قابل گفتن و حرف زدن نیستند. ولی در تمام این سال ها باید از آقایان تقوایی و بیضایی و… می‌خواستند که شما فقط بیایید فیلم بسازید و به ما اضافه کنید.

وی بیان داشت: علت مرگ نامعلوم در سال ۹۹ تولید شد و چهار سال بی هیچ دلیلی اکران نشد و باوجود استقبال خوبی که شده است اگر  ۱۰ برابر هم شود باز با ناترازی موجود نمی‌توانم در این سال چنین فیلمی را بسازم.

انتهای پیام