گروه سینما هنرآنلاین، طیفی در ایران که از بدو پیدایش سینما عاشق پرده جادویی شده و زندگی خود را وقف جمع آوری آثار آن ساخته‌اند، امروز به عنوان میراث داران تاریخ این هنر قلمداد ‌می‌شوند. افرادی که تحت عنوان ‌آپارات‌باز شناخته ‌می‌شوند.

در آخرین روز از هجدهمین جشنواره بین المللی فیلم مستند ایران «سینما حقیقت» فیلم «رویای منو بافتی؟» به کارگردانی امید نوریان سالن نمایش را غرق خاطره کرد.

نوریان در اثر جدید خود موضوع ‌آپارات‌باز‌ها، گروهی که عملاً در دنیای دیجیتالیزه امروز فراموش شده‌اند، را برای تولید مستند انتخاب کرده است.

این افراد چنانکه روایت ‌می‌شود علاقه مندان دهه‌های نخست پیدایش سینما در ایران هستند.آن زمانی که آپارات‌ها در سینما‌ها فیلم پخش ‌می‌کرد و سینما جادویی بود که برای دیدن هر یک از این فیلم‌ها مردم در صف‌های طولانی ‌می‌ایستادند.

رویا1

غرق شدن در گذشته خوب است یا بد؟

آپارات دستگاهی نوری-مکانیکی است که برای نمایش تصاویر متحرک و پخش آن بر روی یک صفحه استفاده می‌شود. اغلب بخش‌های نوری و مکانیکی این دستگاه، به جز دستگاه‌های نورپردازی و صدا، در دوربین‌های فیلم‌برداری وجود دارند. اولین آپارات توسط مایبریج در سال 1879 در بریتانیا ساخته شد. این دستگاه به دلیل اینکه اولین تجربه لمس تصاویر متحرک بود به نوعی بشر را شگفت‌زده کرد.

امروز تعداد قابل توجهی ‌آپارات‌باز ادوات فیلم و سینما از جمله دستگاه‌های پخش فیلم و صفحات فیلم و موسیقی را جمع ‌می‌کنند و با دقت و مراقبت به مانند اینکه نوزادی لطیف و بی‌دفاع است، از آن حفاظت ‌می‌کنند.

شاید بتوان گفت هر یک از ‌آپارات‌بازها خود به تنهایی یک موزه سینمای انفرادی است. معلومات این افراد در مورد فیلم‌های قدیمی ‌و شناختتشان از صفحات فیلم و موسیقی قابل توجه است. اما باید پرسید غرق شدن در گذشته خوب است یا بد؟

این ‌سؤال مهمترین ‌سؤالی است که در مصاحبه کارگردان با ‌آپارات‌بازها با پاسخ نامشخص مواجه ‌می‌شود. نوریان برای تولید اثر خود سختی سفر به استان‌های دیگر و پیدا کردن ‌آپارات‌بازها را متحمل شده است. این نقطه قوت موجب شده تا مستند وی اثری قابل استناد برای موضوع ‌آپارات‌بازها باشد.

اما واقعیت این است که ‌آپارات‌بازها غرق شده‌اند و ‌می‌گویند حتی حاضر نیستند از این غرق شدگی در گذشته نجات یابند.

رویا2

اینترنت بهتر بود یا سینما

سینمایی که آپارت بازها آن را دوست دارند ابزارهای نخست نمایش فیلم است اما این ظاهر قضیه است. آن‌ها از سینمای خالی از معنای این روزها فراری‌اند. تا جایی که فیلم قیصر را به تولیدات امروز ترجیح ‌می‌دهند و هنوز هم پای کارتون‌هایی مانند پلنگ صورتی ‌می‌نشینند.

سینمای آپارت بازها قلب مخاطب را به دست ‌می‌گیرد. رویا ‌می‌فروشد. رویای انسان بودن و انسان ماندن و همین شده است که دوربین کارگردانی چون نوریان به سراغ آن‌ها رفته است.

سینمای امروز بسیار ارزان‌تر، راحت‌تر و سریع‌تر هر فیلمی ‌که بخواهید را در اختیار شما قرار ‌می‌دهد اما این ارزانی کالایی دم دستی است. قلبتان را فرا نخوانده است.

نوریان برخورد تصنعی با سوژه‌های فیلم ندارد. بی‌شک در به حرف آوردن آن‌ها به مشکل خورده است اما اجازه داده است تاریخ شفاهی هر طور که ‌می‌خواهد خود را تعریف کند. استفاده از موسیقی متن مناسب و صدای فیلم‌های شناخته شده قدیمی‌ موجب ‌می‌شود که مخاطب هم کمی‌غرق شود. و به دنبال این ‌سؤال جادویی برود که آیا رویای من را بافتی؟