گروه سینما هنرآنلاین، مستند «کیمیا» داستانی از مقاومت و درد؛ اما امید و اراده را به تصویر میکشد. این مستند که به صورت گفتگو محور ساخته شده، روایت زندگی کیمیا را از زبان خود او، مادر، خالهها و مادربزرگش بیان میکند و به شدت بر روی نشان دادن واقعیتهای زندگی دشوار زنان در نقاط محروم تمرکز دارد.
کیمیا، دختری است که در محیطی پر از خشونت خانوادگی و فشارهای اجتماعی بزرگ شده. او برای رهایی از شرایط سخت اقداماتی چون ازدواج زودهنگام، تحمل خشونتهای پدر و حتی اقدام به خودکشی را انجام داده است. این مستند به خوبی نشان میدهد چگونه زنان در برخی مناطق، مجبورند با الگوهای نادرست و حتی آسیب زننده زندگی کنند و این وضعیت به نوعی عادی سازی میشود.
با وجود تمامی این دشواریها، کیمیا به عنوان یک فرد جوان و با اراده، میخواهد از شرایط موجود عبور کند و برای رسیدن به استقلال و آزادی، تلاش میکند. نقطه عطف این مبارزه زمانی است که کیمیا از همسرش جدا میشود و شروع به ساختن زندگی جدیدی برای خود میکند. این بخش از مستند اهمیت زیادی دارد، چراکه به بیننده این پیام را منتقل میکند هیچ زمانی برای تغییر دیر نیست، حتی در شرایطی که به نظر میرسد همه چیز علیه فرد است.
«کیمیا» به عنوان یک مستند گفت وگو محور، بیشتر به بیان احساسات و تجربیات شخصی کیمیا و خانوادهاش پرداخته است. در این مستند، سازندگان تلاش کردهاند تا فضاهایی طبیعی و متنوع از سیستان و بلوچستان را در تصاویر گنجانده و آنها را به نمادهایی از استقامت و مبارزه تبدیل کنند.
استفاده از لوکیشنهایی مانند کوهها، دریا، بیابانها و نخلها، به خوبی نمایانگر تضادها و همزیستی درونی در داستان کیمیا است. این نمادها علاوه بر جنبههای بصری و زیباییشناسی، به انتقال پیامهای معنوی و احساسی مستند نیز کمک میکنند. این تصمیم نشان دهنده توجه کارگردان به جنبههای بصری و اهمیت ارتباط آنها با محتوای مستند است.
یکی از مهمترین پیامهای «کیمیا» این است که زنان در بسیاری از نقاط محروم، علی رغم مواجهه با مشکلات و خشونتهای فراوان، ممکن است خود را مقصر در این شرایط بدانند و بر این باور باشند که تغییر غیرممکن است. اما این مستند نشان میدهد تغییر امکانپذیر است و زنان میتوانند با مبارزه و تلاشهای خود شرایط زندگیشان را بهبود ببخشند. از این رو به نظر میرسد این مستند میتواند الهام بخش بسیاری از زنان در جوامع مشابه باشد و به آنها یادآوری کند که آنها نیز میتوانند از شرایط سخت عبور کنند.
با اینکه «کیمیا» یک مستند موفق در روایت زندگی یک فرد مبارز است، شاید برای برخی بینندگان، ساختار گفتگو محور آن در برخی لحظات طولانی و کسلکننده به نظر برسد. با این حال، تمرکز مستند بر روی جزئیات زندگی کیمیا و احساسات درونی او، باعث میشود که تماشاگران بتوانند ارتباط عاطفی عمیقی با شخصیت اصلی برقرار کنند. به همین دلیل، این نوع ساختار در خدمت داستان قرار دارد و پیامی قدرتمند از درک و همدلی به بیننده منتقل میکند.
با وجود همه سختیها و موفقیتهایی که کیمیا در زندگیاش به دست آورده او همچنان یک آدم معمولی است. برخلاف قهرمانان مدالآور یا افراد مشهور به نظر میرسد کیمیا هیچگاه جایزه یا تقدیری در سطح عمومی دریافت نکرده است. او نه تنها در دنیای بیرون شناخته شده نیست، بلکه داستان زندگیاش بیشتر به تجربههای روزمره و چالشهای عمیق و انسانی مربوط میشود که بسیاری از زنان در شرایط مشابه با آن رو به رو هستند. مبارزه برای داشتن یک زندگی عادی و برابر.
کیمیا یک زن است که به دنبال تغییر شرایط زندگیاش از طریق تلاشهای مستمر است. این موضوع در مستند «کیمیا» به وضوح به نمایش گذاشته میشود و نشان میدهد گاهی اوقات قهرمانان واقعی کسانی هستند که در دل مبارزات روزمرهشان به دنبال تغییرات کوچک اما عمیق هستند، نه کسانی که در معرض توجه عمومی قرار میگیرند. در حقیقت، کیمیا تبدیل به الگوی کسانی میشود که فکر میکنند نمیتوانند تغییرات بزرگی در زندگی خود ایجاد کنند. او ثابت میکند حتی یک فرد معمولی با اراده و تلاش میتواند بر مشکلات غلبه کند و به زندگی بهتری دست یابد، بدون آنکه لزوما به موفقیتهای خیلی بزرگ برسد.
زهره احمدزاده به عنوان کارگردان مستند، با استفاده از تجربیات حرفهای خود در زمینه مستندسازی، توانسته تصویری صادقانه و واقعی از زندگی کیمیا ارائه دهد. او با انتخاب سوژهای از یک منطقه محروم و پرداختن به مسائل زنان در آن، به دغدغههای اجتماعی و فرهنگی پرداخته است که در سینمای ایران کمتر به آن توجه شده است.