به گزارش هنرآنلاین، سال بعد از وقایع قسمت قبل«جوکر»، آرتور فلک که همچنان در تیمارستان آرکهام بستری است، برای طی کردن روند بهبود خود در کلاسهای درمان با موسیقی شرکت میکند. خیلی زود رابطهای عاشقانه میان آرتور و یکی دیگر از بیماران آرکهام به نام لی شکل میگیرد؛ رابطهای که به مرور شکلی عجیب پیدا کرده و تبدیل به جنون دو نفره میشود. در همین حال، برخی از شورشیان حامی آرتور تلاش دارند که او را از زندان فراری دهند.
رضا صائمی در این نشست گفت: مخاطب و منتقد به این فیلم، با یک ذهنیت و حافظهیِ مقایسهای نگاه میکند. زیرا این فیلم ادامه یک فیلم بوده و در زمره فیلمهای دنبالهدار و سریالی به حساب میآید. طبیعتا خود فیلمسازی که یک فیلمی را تولید و جهان داستانی را خلق و یک شخصیت را میسازد، این انتظار را در ذهن مخاطب برای نسخه دوم هم ایجاد کرده است. فکر میکنم اتفاقی که در این فیلم رخ میدهد، تعارض و تضادی است که کارگردان فیلم در فاصله بین این دو قسمت از جوکر انجام داده است. در واقع تصویری که از ضد قهرمان (در جوکر ۱) میسازد را خودش در اینجا میشکند. او بتی را ساخته است که میخواهد با کشتن آن در اینجا از دست آن خلاص شود.
او افزود: شاید بتوان از چند منظر به جوکر دو نگاه کرد. قطعا فیلمی است که ما با یک پیشزمینه و داستانی که از قبل داریم با آن مواجه میشویم. فیلمساز در جوکر ۱، فضایی را خلق کرده است که ما منطقا فکر میکنیم جوکر ۲ ادامه همان خواهد بود. اتفاقا آغاز جوکر ۲ نیز پایان جوکر ۱ است. اما انگار کارگردان در جوکر ۲ وارد داستان و فضای دیگری میشود. به صورتی که میتوانست جوکر دو نباشد و در فیلم مستقل دیگری ساخته شود. ما در جوکر ۱ شاهد یک نسبت اجتماعی بین فیلم و کاراکتر با فضای جامعه هستیم. در واقع با آدمی مواجهیم که تبدیل به نماد طبقه متوسط و فرودست جامعه میشود و روحیهای شورشگرانه نسبت به وضعیت اجتماعی و اقتصادی موجود دارد. در حقیقت در جوکر ۱، ما شاهد نوعی از نقد اجتماعی هستیم که در جامعه ما نیز خیلی از افراد با آن احساس همذاتپنداری میکردند.
این منتقد سینما در ادامه بیان کرد: در واقع سویههای اجتماعی و جامعهشناسانه در جوکر ۱ خیلی پررنگ بود اما در جوکر ۲، ما از آن مضمون و محتوای اجتماعی فاصله میگیریم و انگار با یک سایکودرام مواجه هستیم که انگار میخواهد به درون این شخصیت بپردازد. البته در پاسخ به این پرسش که آیا میتوان این فیلم را دوست داشت یا خیر؟! باید گفت که بستگی دارد که با کدام رویکرد به آن نگاه کنیم. شخصا بخشهایی از جوکر ۲ را بیشتر از جوکر ۱ دوست داشتم. زیرا کارگردان وارد لایههای درونی آن کاراکتری میشود که خودش ساخته است. انگار میخواهد که ما را با آن شخصیت شورشی طغیانگر آنارشیستی آشنا کند و بگوید که به چه دلایلی آن کاراکتر شکل گرفته است. از این منظر حتی میتوان جوکر ۲ را از طریق روانشناسی یونگی هم تحلیل کنیم. به این معنا که ما در آنجا با پرسوناژی مواجه هستیم که حال در جوکر ۲ بخش سایه آن در حال واکاوی و روانکاوی است. انگار فیلمساز آمده تا دلایلی را که سبب شده تا آن آدم یاغی و طغیانگر بروز پیدا کند، به ما نشان دهد و از همین رو به گذشته شخصیت رجوع میکند. در حالی که ما در جوکر ۱ با گذشته کاراکتر رو به رو نیستیم. اما در اینجا رمزگشایی روانکاوانه صورت میگیرد. از این بابت این نسخه نیز میتواند جذاب باشد.
صائمی در ادامه صحبتهایش گفت: در واقع اگر جوکر ۲ را به عنوان یک اثر مستقل در نظر بگیریم، میتوان گفت که با یک درام روانکاوانه قابل تامل مواجه هستیم. زیرا شاهد اختلالهایی (در کاراکتر اصلی) هستیم که در همه ما وجود دارد و تنها شدت و ضعف آن با یکدیگر متفاوت است. نکته جالب توجه این است که اکنون در کارهای خودمان نیز شاهد این هستیم که کارهای معمایی و پلیسی در حال تنیده شدن با نظریههای روانکاوانه هستند. به صورتی که دیگر شخصیت منفی فیلم را نه لزوما به مثابه یک مجرم بلکه به عنوان آدمی میبینیم که بیمار است و به دلایلی که از گذشتهاش مطرح میشود، به اینجا رسیده است. این اتفاق به مخاطب این امکان را میدهد که تحلیل و قضاوت روانشناسانه داشته باشد.
انتهای پیام