یکی از افتخارات سینمای ایران در چند دهه گذشته پرداختن به سینمای کودک و نوجوان بوده است. در دهه‌های ۷۰ و ۸۰ اوج این شکوفایی رقم خورد و فیلم‌های زیادی در حوزه کودک و نوجوان تولید شدند، اما هر چه گذشت، تعداد فیلم‌های سینمایی در این حوزه کمتر و کمتر شد تا اینکه سینمای کودک و نوجوان امروز به یکی از نقاط ضعف و دارای کمبود سینمای ایران تبدیل شود. در حال حاضر فیلمسازانی که تمایل به ساخت فیلم در حوزه کودک و نوجوان دارند، به سختی به تعداد انگشت‌های یک دست برسند و فیلمسازان باسابقه در این حوزه، خود را کنار کشیده‌اند و تمایلی به ساخت اثر ندارند. برخی از فیلمسازان فعال در این حوزه اغلب از این فضای کودک و نوجوان به ویژه نوجوانان دور هستند و آثارشان مخاطب را برای به تماشا نشستن درگیر و ترغیب نمی‌کند. مشکل اصلی این فیلمسازان عدم‌شناخت عمیق گروه سنی نوجوان است و همین امر موجب شده است آثاری که ساخته می‌شوند همچنان متعلق به دهه‌های ۶۰ و ۷۰ باشند. 

پرکردن جای خالی

این روز‌ها فیلم سینمایی «باغ کیانوش» به کارگردانی رضا کشاورزحداد و با محوریت نوجوانان روی پرده سینما‌ها نقش بسته است؛ فیلمی که اقتباسی است آزاد از کتابی به همین نام نوشته علی‌اصغر عزتی‌پاک از محصولات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان. 

داستان فیلم در دوران جنگ و دفاع مقدس سپری می‌شود و درباره چند نوجوان است که قصد دارند به باغ کیانوش بروند و براساس آنچه شنیده‌اند از میوه‌های باغ پربار و میوه او استفاده کنند، اما در این میان درگیر ماجرا‌هایی می‌شوند که قصه را پیش می‌برد و در نهایت نیز این نوجوانان ایرانی هستند که قهرمان قصه می‌شوند. 

با اینکه «باغ کیانوش» تا حدودی توانسته است خودش را به استاندارد‌های سینمای کودک و نوجوان نزدیک کند، اما باز همان مشکل همیشگی پابرجاست. عدم‌شناخت فیلمساز از دوره نوجوانی سبب می‌شود طرح و بسط موضوع در فیلم ابتر و ناقص بماند و اجازه برقراری و فهم درست فضای فیلم و شخصیت‌هایش را ندهد. 

ریسک کارگردان

کشاورزحداد در نخستین تجربه کارگردانی‌اش ریسک کار کردن در سینمای نوجوان را به جان خریده است و این اتفاق مثبت و خوبی در سینمای ایران به حساب می‌آید. در شرایطی که اغلب فیلمسازان برای سودآوری و شناخته شدن بیشتر به دنبال ساخت فیلم‌های سینمایی بزرگسال هستند، کارگردان «باغ کیانوش» سراغ نوجوانان و دغدغه‌های آنان در این سن و سال رفته است. 

او همچنین با «باغ کیانوش» توانسته است هیجان را وارد قصه‌اش کند و حتی دست به خلاقیت در بخش‌هایی از فیلم زده و قصه را به نحوی پیش برده است که بتوان از آن به عنوان اثری برای کودک و نوجوان یاد کرد، اما مشکل اصلی این است که نوجوان امروز ارتباط چندانی با این قبیل موضوعات نمی‌گیرد چراکه قصه فیلم در دهه ۶۰ می‌گذرد و بیشتر برای بزرگسالان و پدر و مادران این نوجوانان که جنبه نوستالژیک پیدا کرده است، جذابیت دارد و برای نوجوان امروز آشنایی‌زایی نخواهد داشت. 

نادیده گرفتن قصه‌ها

قصه‌های زیادی مثل «باغ کیانوش» از دوران جنگ و دفاع مقدس وجود دارد که برای هر کدام می‌توان اثر سینمایی تولید کرد، اما نباید فراموش کرد، فیلمسازی برای کودکان و نوجوانان، ریزه‌کاری‌ها و حساسیت‌های زیادی دارد. فیلمسازان این حوزه باید دنیای کودکان و نوجوانان را بشناسند و دغدغه‌های آنان را در اثرشان طرح کنند. 

قطعاً مخاطب کودک و نوجوان امروز با هوش و سختگیری بیشتری پای فیلم‌های سینمایی می‌نشیند و سخت‌تر از قبل می‌توان سلیقه آن‌ها را تأمین کرد. با وجود این هنوز قصه‌های ناگفته و جذاب زیادی وجود دارد که در صورت پرداخت درست به این قصه‌ها، می‌توان مخاطب کودک و نوجوان را جذب فیلم‌ها کرد. سینمای ایران به مخاطبان کودکان و نوجوانش نیاز دارد و باید جایی برای آن‌ها در میان فیلم‌های سینمایی‌اش در نظر بگیرد. در شرایط پیچیده امروز سینمای ایران، اکران فیلمی مثل «باغ کیانوش» کورسوی امیدی را در دل علاقه‌مندان و سینمادوستان روشن نگه می‌دارد که هنوز سینمای نوجوان زنده است و فیلمسازان علاقه به فیلم ساختن برای مخاطبان آن دارند.