گروه سینمای خبرگزاری هنر ایران: حسین نمازی فیلمساز جوان سینما و از داوران جشنواره فیلم کودک اصفهان گفت: ژانر کودک ژانری تخصصی است که به نظرم حساسیت آن باعث می‌شود هر کسی مناسب فیلمسازی برای کودکان نباشد. نمی‌توان به صرف اینکه یک نفر کارگردان خوبی است بتواند برای کودک فیلم ساخت. یکی از دلایل اینکه امروز به این فکر می‌کنیم که سینمای کودک دچار افت شده، وجود دوران شکوفایی آن در دهه 60 است. هر چند باید توجه ‌شود که آن دوره را چه کسانی و چند نفر رقم زدند. آنها کسانی بودند که دغدغه‌شان سینمای کودک بوده مثل آقایان کیارستمی، مهرجویی، پوراحمد و بعد طهماسب و خانم برومند.

کارگردان «شادروان» و «شهسوار» ادامه داد: سینمای کودک در آن برهه برای فیلسازان دغدغه بوده و من تصور نمی‌کنم که با آنها دستوری برخورد شده باشد. قطعا دولت در این مسیر به آنها کمک کرده، مخصوصا آن زمان که فارابی همه چیز یک فیلم بود؛ اما آن نسل، نسلی بوده که سینمای کودک دغدغه آن بود. استدلال و احساس من این است که در حال حاضر فیلمسازی که دغدغه سینمای کودک داشته باشد وجود ندارد. مهمترین دلیل این موضوع می‌تواند این باشد که احساس می‌شود سینمای کودک الان مخاطبی ندارد. احساس می‌شود الان این فیلم‌های کمدی هستند که گیشه را تصاحب کرده‌اند و اقبالی به سینمای کودک نیست و نخواهد بود.

وی در خصوص دلایل افت سینما به ویژه سینمای کودک گفت: اگر به فروش فیلمها دقت کنید می بینید قریب به اتفاق فیلم‌ها کمدی است. این حتی بر تنوع ژانرهای سینما هم اثر گذاشته. باید بتوان دلایل ممکن را چه سیاست‌گذاری‌ها باشد و چه پیچیده شدن مباحث اقتصادی یا تمایل سینمادارها به گیشه کمدی بررسی و آسیب‌شناسی کرد. ولی در کل نداشتن دغدغه سینمای کودک به صورت تخصصی را موثرتر از هر عامل دیگری می‌بینم.

نمازی ضعف سینمای کودک را این‌گونه تشریح کرد: اغلب فیلمهای کودک در سطح حرکت می‌کنند و صرفا برای اینکه کودک بیاید سینما و دو ساعتی هم بخندد و برود ساخته می‌شوند. خیلی سال است که کاراکتر ماندگاری در سینمای کودک بروز نکرده. دیگر کلاه قرمزی و سمندون نداریم. هیچکس نتوانست کاراکترهای جذاب مدرسه موش‌ها را خلق کند. شرایط سینمای کودک بسیار حساس و فراتر از دلایلی است که در تریبون‌ها گفته می‌شود.

این فیلمساز سینما گفت: وقتی بچه‌ خودم کوچک بود و می‌خواستم به سینما بروم دوست داشتم از فیلم لذت ببرد. اما هیچ فیلم سینمایی به درد بخوری نبود. باید دقت کرد فیلم کودک ظرفیت بالایی برای گیشه دارد. اتفاقا اگر فیلم کودک درست ساخته شود و شرایطش مهیا باشد، فروشش از فیلم‌های کمدی هم بیشتر است. چون در خانواده این قدرت بچه‌ها در انتخاب‌هاست که می‌چربد.

حسین نمازی فیلم کودک 0 0

نمازی درباره موفقیت گیشه انیمیشن‌ها افزود: برعکس تصورات موجود، گیشه انیمیشن‌ها را هم شکست خورده می‌بینم. انیمیشنی که بالغ بر 80 میلیون هزینه ساخت داشته باید حدود 240 میلیون فروش داشته باشد تا برگشت سرمایه را تضمین کند. ضمن اینکه ساخت انیمیشن زمان زیادی طول می‌کشد. مثل یک فیلم نیست که الان ساخت را شروع کنید و سال بعد روی پرده باشد. انیمیشن‌سازی زحمت خودش را دارد.

داور سی‌وششمین جشنواره فیلم کودک در خصوص تنوع موضوع در سینمای کودک گفت: واقعیت این است که نمی‌توان همیشه برای طیف خاصی فیلم ساخت. معتقدم که همه فیلم‌ها نباید بر پایه سوژه های سفارشی ساخته شوند. متاسفانه با وجود حساسیتی که این دست سوژه‌ها دارند در اغلب اوقات نه تنها فیلم باکیفیتی در این حوزه ساخته نمی‌شود بلکه با پرداخت نامناسب باعث از بین رفتن بهترین سوژه‌ها هم می‌شوند. برای یک قهرمان جنگ فقط یک بار می‌شود فیلم ساخت.

وی ادامه داد: کودک تمایل دارد فضای شادی را تجربه کند و در کنارش درس هم بگیرد. کودک نیاز به تنوع دارد و نمی‎توان سینمای کودک را در موضوع و سوژه و حتی جغرافیای خاصی محدود کرد. حتی نگاهی که نسبت به استفاده از سوژه‌های شاهنامه است را نمی‌پسندم. به عنوان کسی که دوبار شاهنامه را به طور کامل خوانده و پیرامونش تحقیق و تحلیل و تعمق داشته این را هم نمی‌پسندم که همه به ساخت فیلم بر اساس شاهنامه بپردازند. سینمای کودک باید سبدی رنگارنگ داشته باشد که وقتی کودکان  به سراغش می‌آیند بتوانند هر کدام فیلم خودشان را از آن بردارند و لذتش را ببرند.

نمازی راهکار موفقیت برای سینمای کودک را این‌گونه بیان کرد: باید در پس سینمای کودک همتی باشد تا مجدد به سمت قله‌های خود حرکت کند و این نیازمند نگاهی کلان، جامع و هدفگذاری شده است. باید از پایه مثلا در انجمن سینمای جوان شروع کنیم به پرورش دادن فیلمسازانی که خاص کودک فعالیت کنند.

داور جشنواره فیلم کودک در پایان با نقد جشنواره فیلم کودک تکمیل کرد: جشنواره فیلم کودک نیاز دارد فیلمسازان دور هم جمع شوند فیلم‌ها را ببینند و در مورد آنها با هم صحبت کنند. در حالی که آنچه که می‌بینیم این نیست و فیلم دیدن تبدیل به حاشیه شده. واقعیت این است که فیلم‌های شرکت کرده در جشنواره جان نداشتند. اغلب موضوعات تکراری بودند. حتی قصه هم در یک مورد تکراری بوده. فیلمی که تماشاگر را به وجد بیاورد نداشتیم. از نظر من فیلم خوب آن است که چنان مخاطبش را به وجد بیاورد که بگوید من بعد از این فیلمی نخواهم دید و می‌خواهم این فیلم به جانم بنشیند. در داوری‌ها این خیلی کم برایم پیش آمد.