به گزارش هنرآنلاین، در ابتدای این  نشست سحر عصر آزاد روزنامه‌نگار و منتقد سینما با ابراز خشنودی از اکران فیلم‌های همچون شهر خاموش در گروه سینمایی هنر تجربه گفت:  وقتی که در کارنامه یک فیلم‌ساز، دوگانه‌ها، سه‌گانه‌ها و یا موتیف‌ها را دنبال می‌کنم توجهم به این جلب می‌شود که آن ساختار فرمی اصلی برای فیلمساز مهم بوده است و قصد داشته  یک پکیج شکیل تدارک ببیند. در مورد سه‌گانه خاموش احمد بهرامی نیز شاید این به ذهن بیاید؛ ولی من که چندمین بار بود فیلم را می‌دیدم به نظرم آمد که این خاموشی به‌عنوان یک مفهوم، تم و یک دغدغه‌مندی مضمونی چقدر در این اثر ریشه‌دار است

وی ادامه داد: اهمیت شهر خاموش برای من این بود که یک الگوی روایی کلیشه‌ای آشنا و شناخته شده را انتخاب کرده و با یک خوانش کاملاً مدرن آن را به درام خودش تبدیل کرده است. ما این قصه آشنایی که مردی از زندان آزاد می‌شود و برای انتقام شخصی باز می‌گردد و سلسله اتفاقاتی در این راه می‌افتد و در پایانش نیز معمولاً ناکامی و نیستی هست را در آثار زیادی دیده‌ایم و با آن آشنا هستیم. اما کاری که احمد بهرامی در این فیلم انجام داده و من آن را رویکرد مدرن می‌خوانم این است که آمده و در همین قالب، کاراکتر و قهرمانش را یک زن انتخاب کرده و در واقع آن تم انتقام‌جویی را نیز به‌موازات مادرانگی و زنانگی پیش برده  است.

خاموش4

 عصر آزاد فیلم شهر خاموش را در دسته فیلم‌های هشداردهنده قرارداد و افزود: در فیلم‌هایی مانند شهر خاموش سازنده اثر پیش از آنکه در جامعه اتفاقی بیفتد نبض جامعه و آن چیزی که زیر پوست جامعه بوده را احساس کرده و در مورد شکل دراماتیک اثر خودش به آن پرداخته است و ما می‌بینیم که فیلم به امروز و در روزگار ما نیز همچنان قابل‌ارجاع است و می‌توان زیر لایه‌هایش را کشف کرد و باز رویکردی را یافت که می‌تواند به زمان حال و وضعیت امروز ما و جامعمان برگردد.

 وی ادامه داد: اینکه در ساختار روایی فیلم دشت خاموش احمد بهرامی از بازی‌های زمانی استفاده کرده؛ اما در این فیلم کاملاً خطی پیش رفته‌ که به نظرم ساختار و فرم متناسبی با قصه‌ای که انتخاب کرده بود، یک رویکرد مهم در شهر خاموش محسوب می‌شود. صداهای فیلم بسیار زنده است که گویی همه چیز جلوی ما اتفاق می‌افتد و صدا در این فیلم باتوجه‌به دیالوگ‌های بسیار کم آن نقش مهمی دارد.

احمد بهرامی  کارگردان فیلم شهر خاموش نیز در مورد ایده پیدایش این سه‌گانه و مفهوم خاموشی گفت:

  من این سه فیلم را فقط بر اساس اینکه شکل هم باشند یا ساختارشان یکی باشد نساختم از همان ابتدا که دشت خاموش را شروع کردم می‌دانستم که قرار است یک سه‌گانه درباره آدم‌های حاشیه‌ یک شهر بزرگ بسازم در قصه و داستان هر سه فیلم با هم مشترک هستند و تم خاموشی و تکرار هم در هر سه وجود دارد.

وی با تشکر از همه عوامل فیلم شهر خاموش گفت: در مدل سینمای من که البته من هم از افراد دیگری یاد گرفته‌ام واقعاً آن معنای قهرمان به آن عنوانی که در سینمای کلاسیک وجود دارد، نیست و من به دنبال این نبودم که در فیلم یک مرد قهرمان یا زن قهرمان داشته باشد. من زمان ساخت فیلم دشت خاموش به این طرح رسیدم که فیلم بعدیم در مورد آن پسر و دختر یعنی گوهر و ابراهیم دشت خاموش باشد که صبح زود بر خلاف نظر خانواده آن کوره آجرپزی را ترک می‌کردند و به شهر می‌آیند و چنین سرنوشتی پیدا می‌کنند.

خاموش1

احمد بهرامی در مورد رویکرد خطی داستان گفت: در شهر خاموش آن حالت تکرار مثل دشت خاموش وجود ندارد و تکرار را در پلان‌ها و میزانسن‌هایی که آقای مسعود امینی تیرانی نیز سهم زیادی در طراحی آنها داشته، می‌بینیم. در شهر خاموش ما با میزانسن‌های تقریباً ۲۷۰ تا گاه ۳۶۰ درجه آن تکرارها را آوردیم تا به‌نوعی به دشت خاموش نیز نزدیک شویم

کارگردان این سه‌گانه در مورد موسیقی شهر خاموش گفت: ما اولین باری که فیلم را در جشنواره شب‌های سیاه تالین دیدیم جایزه موسیقی در این جشنواره نبود و به این فکر می‌کردند که به‌نوعی تقدیری از فواد قهرمانی داشته باشند؛ اما قوانینشان اجازه نمی‌داد و بعدها نیز در هر جشنواره‌ای که برای نمایش شرکت کردیم یکی از چیزهایی که خیلی راجع به آن صحبت می‌شد موسیقی و همین‌طور صداگذاری کار بود.

خاموش2

مصطفی وزیری تدوینگر فیلم شهر خاموش نیز گفت:  من از مرحله فیلمنامه همراه بهرامی بودم، احمد بهرامی  سعی می‌کند از سکانس اولی که نوشته پیش برود مگر اینکه اتفاق خاصی بیفتد؛ بنابراین هر روزی که فیلم‌برداری می‌شود طبق سکانس‌هایی که پشت‌سرهم می‌گیریم به‌نوعی ما یک تدوین موازی داریم؛  اما در این فیلم تعمداً به خواست احمد  بهرامی یک سری پلان‌های اضافه گرفتیم تا در کم و اضافه‌کردن دستمان بازتر باشد

 فؤاد قهرمانی آهنگ‌ساز فیلم نیز گفت: من در زمان صداگذاری به تیم دشت خاموش اضافه شدم و همان زمان احمد  بهرامی به من گفتند که این کار یک سه‌گانه است و فضای فیلم‌های بعدی چگونه خواهد بود. پیش از شروع ساخت این فیلم نیز به من گفته بودند که لوکیشن فیلم جایی است که ما آهن زیاد می‌بینیم و صدای فلز می‌شنویم و من پیش از شروع فیلم‌برداری و حتی قبل از مرور فیلمنامه با احمد  بهرامی به این صدای فلز به‌عنوان رنگ موسیقی و رنگ‌سازهایی که مد نظرم بود، فکر می‌کردم.

خاموش5

 وی ادامه داد: طبعاً من می‌دانستم که باید سراغ یک موسیقی مینیمالیستی که ریتم‌های تکرارشونده در آن باشد بروم. در واقع فضای خلق موسیقی در این کارها یک فضای تعاملی است که من به‌عنوان فؤاد قهرمانی کناری می‌ایستم و این فیلم است که برای من مهم است و از نظرات تیم سازنده استفاده می‌کنم. اساساً در موسیقی فیلمی که کار می‌کنم اگر خودم هم‌چین تأثیری از آن نگیرم مطمئنم که فرد دیگری از آن متأثر نخواهد شد؛ بنابراین تا آنجایی انرژی می‌گذارم و کار می‌کنم که خودم را کاملاً اقناع کند و برسم به آن چیزی که بگویم دیگر بیش از این کاری نمی‌توانم بکنم و جالب است که پس از گذشت سه سال وقتی امروز هم فیلم را می‌بینم و موسیقی را می‌شنوم به این نتیجه می‌رسم که امروز هم نمی‌توانم چیزی به آن اضافه یا کم کنم و این برای من حس خوشایندی است.

حسن مهدوی صداگذار فیلم شهر خاموش نیز گفت: یکی از خوبی‌های گروه ما یعنی گروه سه‌گانه دشت خاموش، شهر خاموش و مرد خاموش این است که همه ما از ابتدا از شکل‌گیری ایده و طرح درگیر فیلم و فیلمنامه هستیم و مقوله دیگر این است که احمد بهرامی خیلی برای صدا ارزش ویژه قائل است در این سه‌گانه یکی از چالش‌های ما این بود که قرار است دنیای صوتی دنیای آخرالزمانی باشد ما همه سعی خودمان  را کردیم که بسازیم و دیزاین کنیم و تک‌به‌تک جزئیات را طراحی کنیم تا آن حسی که کاراکتر اصلی ما «بمانی» در برخورد با این جهان خشن مردانه که دورش شکل‌گرفته دارد علاوه بر خودش، دیالوگ‌هایش و بازی‌هایش با این دستگاه پرس و با آن سگی که بخشی از او و نماد و سمبلِ بخشی از وجودش است را بتوانیم ایجاد کنیم.

خاموش3

 ناهید عزیزی صدیق در مورد چالش‌هایی که در بحث طراحی لباس داشتند گفت: همان‌گونه که احمد بهرامی گفت ما بسیار گفتگو می‌کنیم. در مورد طراحی  صحنه احمد  خیلی دقیق همه چیز در ذهنش است و حساسیت‌هایی دارد و می‌خواهد همه چیز آن‌گونه که در ذهنش به‌روشنی تصویر کرده، باشد. در مورد دشت خاموش نیز همین‌گونه بود شاید به نظر برسد که فقط یک کوره آجرپزی بود و با تغییراتی جزئی آنجا فیلم‌برداری انجام شده درصورتی‌که ما آنجا یک فضای خیلی خام داشتیم و چیزی حدود یک ماه و نیم به‌صورت جدی آنجا ساخت‌وساز انجام دادیم و حتی در مورد شکل چینش آجرها نیز احمد بهرامی نظر می‌داد؛ اما در بخش طراحی لباس  ما روی شخصیت‌ها در همان مرحله گفتگوهای اولیه در مورد ایده و فیلمنامه فکر کردیم. آنچه که من دوست دارم اتفاق بیفتد این است که از کلیشه‌ها فاصله بگیرم و باتوجه‌به فضایی که داستان دارد و به شکل متفاوتی کار کنم که تکمیل‌کننده شخصیت‌های قصه باشد و از سویی کمی هم متفاوت باشد. ازآنجایی‌که این فیلم‌ها سیاه‌وسفید است باید همه رنگ‌ها را با تست سیاه‌وسفید انتخاب می‌کردیم.

خاموش6