گروه سینمای خبرگزاری هنر ایران: محمدرضا مقدسیان کارشناس و منتقد سینما در خصوص شرایط انتخاب «در آغوش درخت» برای نمایندگی سینمای ایران در اسکار گفت: قاعده‌ی حضور در جایزه اسکار قاعده‌ی مشخصی است. فیلم‌ها باید در سینمای کشورشان دارای ویژگی‌هایی باشند. مثلا اکران مشخصی داشته باشند و در نهایت به صورت رسمی معرفی شوند. از دل مجموعه فیلم‌هایی که می‌توانستند برای این منظور مطرح باشند فیلمی که اکران شده و مخاطبان پسندیده‌اند و با مولفه‌هایی از سینمای ایران که پیش از این در سینمای مجید مجیدی، رضا میرکریمی و حتی تا اندازه‌ای عباس کیارستمی (بدون قیاس هیچ یک از این سینماگران و سینمایشان) را داشته باشد، «در آغوش درخت» است.

مقدسیان افزود: در این فیلم رگه‌هایی از آمیختگی با طبیعت و اصول اخلاقی و انسانی مشترک جهانی و البته پرداختن به مفهوم اهمیت عشق و وابستگی و دلبستگی‌های انسانی و خانوادگی وجود دارد. این‌ مولفه‌ها، خصوصیاتی هستند که در سینمای کیارستمی به یک شکل و در سینمای مجید مجیدی به شکلی دیگر و سینمای میرکریمی و دیگر سینماگران به انحاء مختلف مورد توجه قرار گرفته است. طبیعتا اگر بخواهیم مضامینی که در فیلم «در آغوش درخت» مطرح شده را ملاک قرار دهیم با مجموع آن چیزی که هویت، فرهنگ و تفکر ایرانی را نمایندگی می‌کند، در میان دو فیلم دیگر «ایساتیس» و «شهر خاموش» امتزاج بیشتری دارد و معتبرتر و قابل اعتناتر است.

مقدسیان درباره ملاک‌های اسکار برای انتخاب فیلم برتر ادامه داد: اینکه امروز این جنس از فیلمسازی چقدر در اسکار باب طبع اعضای آکادمی است و چقدر به آن توجه خواهد شد یا نخواهد شود بحث دیگری است. ما باید در سیاست‌گذاری‌های سینمایی‌مان تصمیم بگیریم که آیا می‌خواهیم حرف خودمان را بزنیم که ممکن است تصمیم‌گیرندگان اسکار خوششان بیاید یا نیاید یا داریم تلاش می‌کنیم فیلم‌هایی به اسکار ارسال کنیم که بیشتر باب طبع اسکار باشد. این سیاست هیچ وقت مشخص نبوده. هر دوره‌ای یکی از این سیاست‌ها را انتخاب کرده‌ایم. یک دوره گفته‌ایم فیلمی که احتمال اسکار گرفتنش بیشتر است را بفرستیم. یکی دوره‌ای هم گفته‌ایم فیلمی بفرستیم که با هویت ایرانی و تفکرات ایرانی آمیختگی داشته باشد.

مقدسیان

این کارشناس سینما با تاکید بر اینکه «در آغوش درخت» در بین فیلم‌های دیگر پارامترهای لازم را برای حضور در اسکار دارد، افزود: اما اینکه گروهی از فیلمسازان فیلم‌هایی ساخته باشند یا گروهی از منتقدان یا سینماگران فیلم‌هایی دیده باشند که احتمالا فیلم‌های بهتری می‌توانستند باشند (به دلیل اینکه ما آن فیلم‌ها را ندیده‌ایم نمی‌توانیم قضاوت کنیم) یا فیلم‌هایی باشند که احتمالا شانس بیشتری در اسکار داشته باشند باعث می‌شود مسئله‌ای را در نظر بگیریم؛ آن هم اینکه این فیلم‌ها تا به امروز که قرار است کاندید ایران برای اسکار معرفی شود، هنوز اکران نشده‌اند و مورد قضاوت عمومی قرار نگرفته‌اند و قواعد معرفی به اسکار (اکران عمومی) را سپری نکرده‌اند. به این شکل عملا نمی‌توانند در دایره بحث ما پیرامون اسکار قرار بگیرند. اما می‌توانند محل بحث دیگری باشند و آن این است که چه سیاست‌هایی منجر به این شده است که دسته‌ای از فیلم‌ها به مرحله اکران و قضاوت منتقدان و مردم نرسند که در نهایت از دل این سه فیلم مجبور به انتخاب و معرفی به اسکار شویم. این دو موضوع را باید از هم تمیز داد.

وی در ادامه تشریح کرد: در میان این سه فیلمی که انتخاب شده‌اند بهترین فیلم «در آغوش درخت» است. اما اگر انتقادی وجود دارد باید نسبت به این باشد که چرا برخی فیلم‌ها فرصت ارائه و اکران پیدا نکردند تا بتوانند مورد قضاوت هیئت بررسی قرار بگیرند و این شانس را داشته باشند که به اسکار بروند یا نروند. در واقع مسئله‌ی اصلی در این صحبت مقداری قبل از انتخاب فیلم برای اسکار اتفاق می‌افتد و آن محدودیت در ساخت یا اکران فیلم‌ها یا سلایقی است که در سازمان سینمایی وجود داشته. این دو بحث کاملا از هم متمایز است. فکر می‌کنم بحث نامه‌ی آقای جیرانی هم موکد بر به نقد کشیدن فرصت‌ها یا مجموعه فیلم‌هایی است که اگر آنها می‌توانستند به شکل عادی و دقیقی اکران و دیده بشوند، ممکن بود امروز شانس حضور در اسکار را داشته باشند.

ایساتیس1

 مقدسیان در پاسخ به اینکه «در آغوش درخت» چقدر در اسکار شانس دیده شدن دارد گفت: با خودمان نباید تعارف داشته باشیم. هر جایزه‌ای که در دنیا ارائه می‌شود یا هر جشنواره‌ای بر مبنای سیاست‌های کلی خودشان برگزار می‌شود. ما نمی‌توانیم جشنواره یا جایزه سینمایی در هیچ کجای دنیا منفک از مباحث سیاسی‌ و اجتماعی در نظر بگیریم. اینجا باید در نظر بگیریم آیا می‌خواهیم با سیاست‌هایی که در اسکار وجود دارد تعامل داشته باشیم یا نه. مثلا اسکار در سال‌های اخیر یکسری از سرفصل‌هایی که مربوط است به گرایشات جنسیتی، حقوق زنان، حقوق اقلیت‌های نژادی یا مباحثی که مرتبط با سیاست‌های کشورهای اروپایی و امریکایی است را سرفصل قرار داده است. طبیعتا چون خودشان هزینه می‌کنند اسکار را بستری برای دنبال کردن مباحث هویتی و فکری خودشان قرار می‌دهند. این مسئله‌ی بدی نیست. 

شهر خاموش

وی در پایان تکمیل کرد: اما اینکه ما می‌خواهیم چکار کنیم دو حالت دارد یا می‌خواهیم به واسطه‌ی حضورمان در اسکار وارد بازی شویم یا امتیازاتی به اسکار بدهیم و مضامینی مطرح کنیم که برای اسکار جذاب باشد و از طرفی بگوییم رفتیم اسکار و تریبون پیدا کردیم و حرف زدیم. یا فقط بگوییم ما مدل نگاه خودمان را داریم و اسکار اگر پسندید، که پسندیده است و اگر نپسندید که مشکل خودش است. باید این ایراد مبنایی را به شکلی حل کنیم. با همه‌ی این اوصاف، فکر می‌کنم «در آغوش درخت» فیلم بسیار انسانی، دقیق و درستی است که خیلی خوب می‌تواند فرهنگ ایرانی را نمایندگی کند؛ اما اگر سیاست‌های اسکار، سیاست‌هایی باشد که در چندین سال گذشته شاهدش بودیم، فکر نمی‌کنم این فیلم شانسی برای دریافت اسکار یا حتی حضور در نامزدهای اولیه اسکار را داشته باشد.

 

خبرنگار: زهرا عباسی