گروه سینمای خبرگزاری هنر ایران: خانهشیشهای اثر جدید امیر پورکیان و به تهیهکنندگی سید امیر سیدزاده است که از 31 مرداد به سینماها آمده است. قصهی اصلی خانهی شیشهای با این ایده شکل میگیرد که در پس ظاهرِ موفقِ افراد مشهور چه تروماهایی نهفته است. امیر پورکیان در خانهی شیشهای مانند چند فیلم قبلیاش درگیر معرفی عشق در انحای مختلف آن است. گویی پورکیان قصد دارد در هر فیلمش عشق و درگیریهای پیرامونی آن را در شخصیت و موقعیتهای مختلف نمایش داده و مخاطبش را به تعمق دربارهی آن دعوت کند. در این فیلم وحید موسائیان قصد دارد عشق را با درگیری آهنگساز و خوانندهی مشهوری قصهپردازی کند که زندگیشان زیر ذرهبین پاپاراتزیهاست.
خانهی شیشهای با زاویه دید دوربینی همزمان به روایت زندگی دو زوج میپردازد، یزدان، طلا، دنا و شاهین مطلبی. امیر جعفری نقش یزدان آهنگساز مشهوری را بازی میکند که درگیر مصرف مواد است. خاطره اسدی نقش طلا، زنی را بازی میکند که چشم بسته و ایثارگرایانه دل در گرو عشق یزدان دارد. دنا همراه و مدیر برنامههای شهاب مطلبی خوانندهی پاپی است که یزدان آهنگساز ترانههای اوست. شهاب مظفری خوانندهی نام آشنای پاپ در این فیلم با تغییر کوچکی در نام نقش شاهین مطلبی را عهدهدار است.
بازی شخصیتهای اصلی اغلب قریب به اتفاق تپیکال است. آنچنان که نمیتوان تفاوتی میان بازی لادن ژافهوند و بهنام ابطحی یا شهاب مظفری با امیر جعفری قائل شد. نویسنده در میان روایت هستهی اصلی خانه شیشهای خرده روایتی را به داستان اضافه کرده که برخلاف اخباری که پیرامون این فیلم بیرون آمده نه تنها حادثه و مضمون اصلی فیلم نیست بلکه در صورت حذف خردهروایت پاپاراتزی خللی به روایت اصلی وارد نمیشود.
با توجه به اینکه پانتهآ بهرام، لادن ژافهوند و بهاره کیانافشار در این بخش بازی دارند، میتوان برداشت کرد که نویسنده این خردهروایت را صرف ایجاد جاذبه و هیجان بازی چهرهها و جذابیت پاپاراتزیگری به خط اصلی داستان اضافه کرده است. البته نمیتوان منکر بازی خوب پانتهآ بهرام شد هر چند که ایشان در این نقش بیشتر همان شخصیت داشمشتی معتاد و با معرفتی را بازی میکند که خرده خرده با بازیهایی که در «مسافر» «شنای پروانه» و دیگر بازیهایش داشته به آن رسیده است.
«خانه شیشهای» که پورکیان ساخته تولید 1400 است. بعد از دو سال فاصله بین ساخت و اکران نمیتوان نامنسجم بودن روایت در سکانسها را زاییدهی شتاب در تولید دانست. مثلا در سکانسهای ابتدایی فیلم جایی که یزدان دچار حملهی اوردوز شده است همهی افراد حاضر در صحنه از اعتیاد یزدان مطلعند به شکلی که در سکانسهای بعدی این دنا است که اعلام میکند بابانوئل (ساقی مواد با بازی نیما شعباننژاد) پشت در است و در همان سکانس حاضرین در مورد مصرف مواد یزدان صحبت میکنند. اما در اواخر فیلم به یکباره دنا به طلا میگوید «چرا نگفتی یزدان مواد مصرف میکنه».
از دیگر موارد سکته در روایت «خانه شیشهای» میتوان به نظام علت معلولی روایت در سکانسهای مختلف اشاره کرد. این امر که در چندین سکانس اتفاق افتاده بود مخاطب را در فهم دیالوگها دچار لغزش و سکته میکرد. مثلا آنجا که دنا به ملاقات پاپاراتزی (پانتهآ بهرام) رفته مشخص نیست علت دیالوگها چه میتواند باشد و چرا دنا از پاپاراتزی معذرت میخواهد.
سوالی که پیش میآید این است که آیا امیر پورکیان یا دیگر عوامل فیلم بالاخص تدوینگر پس از تدوین نهایی فیلم را دیدهاند؟ فارغ از کلیشهای بودن ایده و پایانبندی چرا «خانه شیشهای» به جای آنکه در خدمت ایده باشد صرف پرداختی کم مایه و استفاده از دیالوگها و بازیهایی هیجانی و تکراری و دمدستی تولید و اکران شده است؟
با تفاصیل گفته شده و البته با توجه به آنکه فیلم روی پردهی امیر پورکیان از ابتدای شروع اکران در سالنهای کوچک سینماها به نمایش گذاشته شده میتوان برآورد کرد تخمین مدیران سینما از گیشهی «خانه شیشهای» راضیکننده نبوده است و این فیلم گیشهای هم نخواهد داشت.
خبرنگار: زهرا عباسی