گروه سینمای خبرگزاری هنر ایران: صالح دلدم فعالیت رسانهایش را با روزنامهنگاری شروع کرد. بعد از چندی به نویسندگی فیلمنامه رو آورد و با پرداختن به تئاتر آزاد و ساخت فیلمهای مستند و کوتاه فعالیتش را در بستر هنرهای نمایشی جدیتر کرد. این فیلمساز جوان با کسب تجربه توانست فعالیتش را در نمایشخانگی با ساخت فیلمهای سینمایی ادامه دهد. از آنجا که دو اثر این فیلمساز در برههای برای مجوز اکران به مشکل خورد صالح دلدم در این خصوص با هنرآنلاین به گفتوگو نشست و از دلایل اکران نشدن فیلمهایش در دورههای مدیریتی پیشین صحبت کرد. دو اثر وی «منشی مخصوص من» و «آکادمی کیمیایی» هستند. «منشی مخصوص من» از طریق فیلیمو به اکران آنلاین رسید و «آکادمی کیمیایی» به زودی در سینمای هنروتجربه به نمایش گذاشته خواهد شد.
دو فیلم «منشی مخصوص من» و «آکادمی کیمیایی» از صالح دلدم هر دو در برههای از زمان به گفتهای توقیف شدند یا مجوز اکران نگرفتند. دلیلش چه بود؟
اواخر مدیریت آقای شمقدری در سینما با داشتن پروانه ساخت فیلمی با عنوان «منشی مخصوص من» ساختم. بعد از تغییر دولت این فیلم توسط مدیران سازمان سینمایی توقیف شد. با پیگیریهای زیاد به نتیجهای نرسیدم. در پاسخ سوالاتم بدون آوردن دلیل صرفا میگفتند فیلم اروتیک است. در حالی که فیلم بر مبنای کمدی خانواده ساخته شده بود. با کلیگویی و بیان صرف اروتیک بودن، اصلاحات زیادی را مطرح کردند. اصلاحات را انجام دادیم؛ اما همچنان پروانه نمایش ندادند. بعدها این فیلم موفق شد پروانه نمایش بگیرد. اما در آستانهی نمایش جلوی اکران فیلم را گرفتند. در همان ایام میدیدیم فیلمهای زیادی با موضوعاتی که تنه به ابتذال میزدند مجوز نمایش میگرفتند و در سینما اکران میشدند. آنچه که میشد برداشت کرد این بود که در آن دوران فقط به یکسری باندهای خاص اجازه فعالیت میدادند. تا اینکه دولت سیزدهم سکان امور را دست گرفتند.
در دولت سیزدهم فیلمهایتان اکران شدند؟
مدیران سازمان سینمایی در دولت سیزدهم، از جنس سینما انتخاب شدند. مثل آقایان خزاعی و سهرابی. این مدیران با راس کار آمدن، شروع کردند به تعیین تکلیف فیلمهایی که به شکلی رها شده یا توقیف بودند. در این زمان یکی از فیلمهایی که مورد بررسی قرار گرفت فیلم «منشی مخصوص من» بود. در دوره مدیریت سینمایی دولت سیزدهم فیلم من رفع توقیف شد. اتفاقا مدیران سینمایی وقت از توقیف پیش از این فیلم «منشی مخصوص من» متعجب بودند. این فیلم در فیلیمو اکران آنلاین شد. آنچه که مدیران پلتفرم فیلیمو به من اعلام کردند این بود که این فیلم از خیلی از فیلمهای سینمایی دیگر فروش بیشتری داشته است و البته با هیچ حاشیه بدی هم مواجه نشده بود. فیلمی که به گفتهی مدیران فیلیمو در قیاس با دیگر فیلمها بدون حاشیه فروش خوبی داشته چرا باید حدود 10 سال از اکرانش جلوگیری کرد. با این دستاندازیها ده ساله سرمایه فیلمساز از بین میرود. بماند که عمرش هم میرود. همهی اینها فقط به دلیل اعمال سلیقهی شخصی مدیرانی بود که شاید بتوان گفت از جنس سینما نبودند و با باندبازی اجازه نمیدادند امثال منِ فیلمسازِ جوانِ بیپشتوانه فعالیت داشته باشم.
دلیل این نوع برخوردهای سلیقهای چیست؟
معتقدم یکی از دلایل این شکل برخورد در فضای سینما، دغدغهمند نبودن مدیران است. وقتی مدیرانی که در راس امور قرار میگیرند از جنس بدنهی تَشکُل یا سازمان مربوطه نباشند تحت تاثیر باندهای مافیایی تصمیمات اشتباه و آسیبزا خواهند داشت. آقای خزاعی به دلیل آنکه از تهیهکنندگان سینما بودند و البته سالها قبل در عرصهی سینما فعالیت روزنامهنگاری داشتند، به فضای سینما اشراف داشتند و اهالی سینما را میشناختند. وقتی مدیر سینماگر باشد شرایط سینما را هم درک میکند و در به کارگیری مدیرانش هم از افرادی استفاده میکند که با اشراف به فضا، دغدغهی پیشرفت دارند. آقای سهرابی هم مثل آقای خزاعی فیلمسازند و مدیریت ایشان در بخش اکران، توانست شرایط سخت گیشه را در دوران بعد از کرونا و رکود گیشه هدایت و راهبری کند. پیش از این نگاه مدیران به فیلمسازی جوانان نگاهی از بالا به پایین بود. این بود که فقط یکسری افراد خاص میتوانستند مجوز بگیرند. این دسته حتی قبل از اینکه فیلمشان را بسازند میدانستند چه زمانی فیلمشان اکران خواهد شد. تایمهای طلایی سینما اغلب دست همین افراد بود.
مدیریت سینمایی در دولت سیزدهم چه حُسنهایی داشت؟
یکی از حُسنهای دورهی مدیریت دولت سیزدهم امکان فعالیت برای فیلمسازان شهرستانی و فیلم اولیها بود. فیلمسازان جوانی که در دوران مدیریتهای پیشین باید ماهها پشت در دفتر مدیریتها مینشستند در این دوره با چنین مشکلی مواجه نبودند. در اتاق آقای سهرابی همیشه باز بوده و ایشان پاسخگو بودند. فیلمسازان جوان در این دوره با برخوردهای متفرعانهی مدیران پیش از این روبهرو نبودند و این یکی از مزیتهای این دوره محسوب میشد. در دورههای پیشین فیلمسازان به دلیل همین رفتارهای سلیقهای مجبور شدند برای امرار معاش به شبکههای ماهوارهای کوچ کنند؛ چرا که فقط یک عدهی خاص میتوانستند کار کنند. در این دوره سعی شد عدالت فرهنگی حاکم شود.
در تمام ادوار مدیریت فرهنگی معمولا افرادی که نگاه همسویی با مدیران ندارند کنار گذاشته میشوند. چه بسا ممکن است در دولت سیزدهم هم افرادی از فعالیت باز مانده باشند.
در هر دورهای که مدیران سینمایی به جای نگاه صنفی به نگاه سیاسی رو آوردند، سینما شاهد حذف فیلمسازانی بوده که اگر تریبونی برای بیان روایت نداشته باشند امکان فعالیت و رشد از آنها گرفته میشود. در زمان توقیف فیلمم صدایم به جایی نرسید. در حالی که «منشی مخصوص من» بنمایهی سیاسی یا آنطور که بهانه آورده شد اروتیک نداشت. عدهای از فیلمسازانی که در دولت سیزدهم همکاریشان را با سینما قطع کردند، اغلب دلیلی سیاسی داشتند. تصمیم شخصی خودشان بود که یا اصلا فعالیت نکنند یا از سینما به نمایش خانگی بروند. برخی هم بودند که با وجود داشتن مجوز ساخت، فیلمی ساختند که خارج از چارچوبهای قانونی بوده و به صورت قاچاق در جشنوارههای جهانی به نمایش گذاشته شد. این افراد اگر بگویند فیلمشان توقیف شده یا مجوز نگرفتهاند باید به نوع ساخت فیلم و رویکرد خودشان دقت کنند. دستهی دیگر افرادی هستند که بیش از 10 سال است که دیگر فعالیت سینمایی نداشتهاند ربطی به این دورهی سه ساله نداشته. متاسفانه اینها دیگر دورهی کاریشان تمام شده چرا که به کارگیری آنان جذابیتی برای تهیهکنندهی بخش خصوصی ندارد. منکر این نیستم که با شرایط ایدهئال فاصله داریم. در قیاس نسبی این دورهی مدیریتی سینما به نسبت ادوار گذشته نمرهی قابل قبولی خواهی گرفت.
با توجه به تجربهی دورهی پیشین وزارت عباس صالحی آیندهی سینما را در دورهی پیش رو چگونه پیشبینی میکنید؟
از آنجا که جناب صالحی شخصا انسان درستی هستند امیدوارم از تجربیات موفقی که در مدیریتی دورهی سخت سه ساله بوده استفاده کرده و مسیر سینما را به سلامت طی کرده و صنعت سینما را به رونق برسانند.
برسانند.