به گزارش هنرآنلاین، با این‌که خبرنگاران و روزنامه‌نگاران همیشه در خدمت سینمای ایران بوده‌اند و بخش زیادی از فروش فیلم‌های سینمای ایران و همچنین معرفی و شناخته‌شدن هنرمندان سینما در بین مردم مرهون تلاش‌های آن‌ها در بخش اطلاع‌رسانی است اما   تاکنون انعکاس تصویری درست و شایسته‌ای از آنان نشده و جایشان در سینما همیشه خالی بوده است.

اگر بخواهیم با نگاهی جستجوگر به سینمای سال‌های قبل از انقلاب نگاه کنیم، جز چند نمونه‌ی‌ انگشت‌شمار از جمله فیلم «کلاغ» اثر بهرام بیضایی، تصویر دیگری از خبرنگاران پیدا نمی‌کنیم.

البته پس از انقلاب توجه به این قشر از جامعه گسترده‌تر شد، با این‌حال هنوز نمی‌توان جایگاهی در خور برای خبرنگاران در آثار سینمایی پیدا کرد. فیلم‌هایی هم‌چون «هامون» اثر داریوش مهرجویی و «قرمز» ساخته‌‌ی فریدون جیرانی بعضا نگاهی به نقش خبرنگاران در زندگی شخصیت‌ها داشته‌اند اما شاید بتوان گفت در دو سه دهه‌ی اخیر شاهد حضور گسترده‌تری از این قشر فرهنگی در آثار سینمایی بوده‌ایم. فیلم‌هایی که تلاش داشتند در جهت شرافت و پای‌بندی به اخلاق در جامعه‌ی خبرنگاران، تصویر آرمانی و ایده‌آل از آنان ارائه دهند اما در عمل، به دلایل مختلف تلاش‌هایشان به ثمر ننشست. از جمله‌ی این آثار می‌توان به فیلم‌هایی مانند «یک سطر واقعیت» به کارگردانی علی وزیریان و «خانه‌ کاغذی» به کارگردانی مهدی صباغزاده اشاره کرد.

خانه کاغذی

یکی از بهترین و کامل ترین تصویرهای ارائه شده از خبرنگاران را باید در اثر برجسته‌‌ی مسعود کیمیایی، «سرب» جستجو کرد. شخصیت نوری با بازی به یاد ماندنی هادی اسلامی خبرنگاری‌ست که در جستجوی حقیقت، از هیچ‌چیز حتی فدا کردن جان خود دریغ ندارد.

فیلم «پارتی» به کارگردانی سامان مقدم هم یکی دیگر از جمله آثاری‌ست که شخصیت اصلی آن یک خبرنگار است. خبرنگاری که بابت انتشار مطالبی  و شکایتی که از وی  می‌شود به زندان می‌افتد و دوستانش به اشکال مختلف جهت آزادی او تلاش می‌کنند. 

«امکان مینا» ساخته‌ی کمال تبریزی روایتگر زندگی زوج جوانی است که شخصیت مرد داستان به نام مهران خبرنگار متعهد روزنامه است. تبریزی درباره‌‌ی این فیلمش می‌گوید: «در واقع بشر در امکان مینا موجودی است فطری و با گرایش‌های فطری و مثبت و نگاه درونی درست اما می‌تواند خطا کند. کاراکترهای امکان مینا دقیقا همان آدم‌های هبوط کرده از بهشت هستند که دچار خطا شده‌اند.»

یک روز

در سالیان اخیر همایون اسعدیان هم در فیلم «یک روز به خصوص» دوربین خود را درون زندگی خبرنگاری می‌برد که به علت مشکلات مالی، بر سر دو راهی مهمی گیر کرده و تلاش می‌کند تا  با وجود همه‌ی مشکلات شرافت شغلی خود را حفظ کند.

در فیلم «نارنجی‌پوش» داریوش مهرجویی به سراغ یک عکاس مطبوعاتی می‌رود که به دنبال تغییر سبک زندگی خود است و چگونگی این تحول توسط یکی از همکاران مطبوعاتی او، رسانه‌ای شده و در سطح جامعه بازتاب پیدا می‌کند.

اگر بخواهیم همچنان به دنبال حضور خبرنگاران در سینمای ایران بگردیم، باید به چند حضور ثانویه در سایر آثار سینمایی اشاره کنیم. از جمله: «کلوزآپ نمای نزدیک» به کارگردانی عباس کیارستمی، «شاید وقتی دیگر» به کارگردانی بهرام بیضایی، «قاتل اهلی» به کارگردانی مسعود کیمیایی و «تاراج» به کارگردانی ایرج قادری.