به گزارش هنرآنلاین، هفدهمین جلسه از نهمین فصل پاتوق فیلم کوتاه، روز یکشنبه 7 مردادماه ۱۴۰۳ با نمایش ۴ فیلم کوتاه در پردیس سینمایی بهمن برگزار شد.
در این جلسه از فصل نهم پاتوق که به همت انجمن سینمای جوانان ایران برگزار شد، فیلمهای کوتاه «رویای نیمه جان» به کارگردانی آرمین اعتمادی، «امتحان نهایی» به کارگردانی مهدی نجفی، «ایکس» به کارگردانی مشترک مهدی میرزاده و محمد تیموری و «O2» به کارگردانی سعید دشتی روی پرده رفتند و در ادامه شاهین شجریکهن نویسنده و منتقد سینما و محمد صابری بهعنوان مجریکارشناس در گفتوگو با کارگردانان این آثار به بررسی آنها پرداختند.
سیاوش چراغیپور نویسنده و کارگردان باسابقه سینما مهمان ویژه این نوبت از پاتوق فیلم کوتاه بود.
شاهین شجریکهن در ابتدای این نشست درباره اهمیت سینمای کوتاه اظهار کرد: حوزههایی که هنوز میشود ایدهها و کارهای جدی را در آن دنبال کرد، فیلم کوتاه و مستند است چراکه برخلاف جریان اصلی سینمای بلند که خیلی تجاری و در خدمت گیشه و پول است، هنوز در فیلم کوتاه ایدههای خوب و تجربههای جسورانه میبینیم اما گاهی این سوال پیش میآید که همین بچههای کوتاه با قدم گذاشتن به سینمای بلند باید نشانی از این جسارت و تجربهگرایی را داشته باشند، پس چرا ندارند؟
با شعار دادن مخالف نیستم
در ادامه مهدی نجفی کارگردان فیلمکوتاه «امتحان نهایی» بیان کرد: این فیلم اولین فیلم من بود که آن را سال ۱۴۰۰ با هدف انتشار در سوشال مدیا ساختیم و سعی کردیم مرحله پستولید را هم ساده برگزار کنیم. اسمهای مختلفی هم برای فیلم به ذهنم رسید اما «امتحان نهایی» استعارهای از لحظات زندگی آدمهاست که گاهی باید در بزنگاهها تصمیم بگیرند.
شجریکهن هم درباره این فیلمکوتاه توضیح داد: فیلم خیلی ایدهمحور است و نگاه نمادین و استعاری به همه چیز دارد، مدام میخواهد مخاطب را با تلنگر به مسایل اجتماعی و فرهنگی آگاه کند. در این مسیر دچار تاویلگرایی میشود، از نظر اجرا هم خیلی ساده و نرمال است و چندان تجربهگرایی نمیکند. در واقع متکی به ایده محوری خود است و تناظرهایی ایجاد میکند که مخاطب یا آنها را منطقی مییابد یا فکر میکند گلدرشت است. با همه این اوصاف اثر قابلقبولی است اما خامدستی کارهای اول را هم دارد. به نظرم فیلم کوتاه نیاز به تجربهگرایی در ساخت هم دارد و باید ساختارها را بشکند.
نجفی هم بیان کرد: فرایند تولید این فیلم برای من خیلی زمانبر بود، از یک جایی به بعد هم دیگر ناامید شده بودم. گرچه درباره این فیلم میگویند شعارزده است اما باید بگویم من با شعار دادن مخالف نیستم اما میخواستم اگر در فیلمم شعار میدهم این شعار در یک قالب خوب مطرح شود، پس روی ایده خیلی وقت گذاشتم و خواندم. من یک خاطره یک خطی در جایی خواندم و «امتحان نهایی» را بر اساس آن ساختم ضمن اینکه میخواستم در فیلمم یک موقعیت آشنا داشته باشیم.
شجریکهن هم گفت: موضوعی که مایه ساخت «امتحان نهایی» است نیاز به ایده ندارد و از موارد بیلبوردی است، هنرمندانه گفتن یک موضوع زمانی معنا پیدا میکند که بخواهید پیامی را غیرمستقیم به مردم منتقل کنید که در این فیلم این اتفاق رخ نداده، ولی به هر حال مهم لحن و نحوه روایت است، تردیدی وجود ندارد که در فیلمکوتاه برخی استعداد روایتگری بصری دارند، یک مشوقهایی هم دارند و سازمانهایی بودجهای میدهند که بروند و فیلم بسازند. برخی هم بودجهای دریافت میکنند و سپس سراغ ایده میروند این هم یکی از شاخههای فیلمسازی است.
نجفی در ادامه درباره اینکه «امتحان نهایی» در چند روز ساخته شده است، گفت: این فیلم در یک روز ساخته شد. چون تک لوکیشن بود و همه چیز را در یک روز جمع کردیم، همه سکانسها را هم عصر تا دم صبح گرفتیم. همیشه برای خودم این فیلم یک فیلم خاصی بود.
شاید امروز فیلمم را اینقدر تلخ نسازم
سعید دشتی کارگردان دیگری بود که فیلمش مورد نقد و بررسی قرار گرفت. وی در ابتدا گفت: «o2» دومین فیلم من است، البته فیلم مورد علاقه خودم نیست ولی پشتش میایستم چون به هر حال من ساختهام، با این حال میدانم ایراداتی دارد و قصه آن گنگ است. هدف من از فیلمسازی هیچوقت این نبوده که با نگاه به جشنوارهها اثری بسازم و به دنبال ساخت فیلمهای جشنوارهزده نبودهام. من این فیلمها را مشقی برای ساخت فیلمهای بلند میدانم. «o2» هم محصول نگاه من در دوران کرونا بود و اگر به عقب برگردم شاید آن را اینقدر تلخ نسازم.
شجریکهن هم توضیح داد: هر جشنوارهای، هر نهادی هر جایی برای گزینش یک فیلم حتما هدفگذاری خود را دارد ولی ملاک نهایی باید کیفیت سینمایی اثر باشد. اگر سینمای ایران مشکل فقر ژانر دارد این مشکل ابتدا باید در سینمای بلند و شبکه نمایش خانگی حل شود اما ما پذیرفتهایم که برخی ژانرها را نداشته باشیم و یک در میان فیلمهای کمدی، اجتماعی میسازیم.
این منتقد سینما تأکید کرد: ما فقر ژانر داریم اما نمیتوانیم از بچههای کوتاه این توقع را داشته باشیم که آنها مشکل ژانر را حل کنند. مهمترین وجه این بستههای فیلمکوتاه این است که چشماندازی از جامعه امروز و مباحث روز پیش روی ما میگذارند. در پلتفرمها و اکران سینماها آنچه رواج دارد حاکی از نوعی بیخبری و دعوت به سرگرمی و فراموش کردن است و واقعیت جامعه در این آثار بازتاب پیدا نمیکند اگر روزی بخواهیم واقعیت جامعه را بازیابی کنیم باید ردپای آنها را در فیلم کوتاه و مستند بیابیم. وقتی فیلمهای کوتاه را میبینید، متوجه میشوید چه تصویر درستی از حاشیهنشینی، فقر و… را دارد.
بین پیچیدگی و پیچیدهنمایی تفاوت است
سپس آرمین اعتمادی کارگردان «رویای نیمهجان» روی صحنه آمد و اظهار کرد: این فیلم را بهعنوان فیلم دوم در سال ۱۴۰۲ ساختم. مسأله آرزوی محقق نشده یک زن چیزی بود که دغدغهام بود و بر اساس آن «رویای نیمهجان» را ساختم.
شجریکهن هم گفت: «رویای نیمه جان» بیشتر نشان از یک فیلمنامه سر و شکلدار دارد و سعی میکند مخاطب را با نحوه توزیع قصه همراه کند یعنی شما باید با فیلم همراه شوید، گرهها را یکییکی باز کنید و قصه را دریابید، ضمن اینکه بازیها هم حرفهای هستند. در واقع مشخص است که بارها و بارها روی متن کار شده است و اجزای آن انسجام قابلقبولی دارند، یعنی به صورت بداهه ساخته نشده است.
سپس اعتمادی هم در معرفی خود بیان کرد: من فوقلیسانس مهندسی مکانیک دارم ولی دورههای انجمن سینمای جوان را گذراندهام. این فیلم هم بهنوعی درباره زیست خودم است، منی که علاقهمند به دنیای هنر بودم اما سراغ تحصیلات مهندسی رفتم. این فضای ذهنی و این تقابل با واقعیت خشک ملالآور، برای من مسأله بود.
شجریکهن هم توضیح داد: فیلم کوتاه میتواند یک تجربه محض برای شما داشته باشد و مواجهه شما با صحنه میتواند یک تجربه باشد. فیلم باید کشش دراماتیک داشته باشد تا مخاطب با آن همراه شود اگر طراحی درستی نداشته باشید این اتفاق نمیافتد در «رویای نیمهجان» طراحی درستی شکل گرفته و فیلم سر و شکلدار شده است.
اعتمادی در واکنش به اشاره به تدوین درست فیلمکوتاه «رویای نیمهجان» گفت: تدوینگر این اثر آقای آرش انیسی است که خودش یک فیلمساز درجه یک است. او فیلم «مامان» را ساخته که متأسفانه هنوز هم اکران نشده است. همین جا خوب است مسالهای را مطرح کنم؛ اینکه تفاوتی بین پیچیدگی و پیچیدهنمایی وجود دارد، ابهام به شرطی ابهام است که در ذات قصه وجود داشته باشد اگر من در فیلم از چیزی دریغ کنم، پیچیده نمایی صورت میگیرد و این موضوع به راحتی لو میرود. ما پنج روز فیلمبرداری داشتیم که چهار روز و نیم طول کشید. فیلم آنقدری گران نیست که به نظر میآید «رویای نیمه جان» با دوربین سونی فیلمبرداری شده است.
همه نیاز به تراپی داریم!
در ادامه مهدی میرزاده و محمد تیموری کارگردانان «ایکس» روی صحنه آمدند. میرزاده گفت: متن فیلمنامه این اثر از من بود و کارگردانی از آقای تیموری، ضمن اینکه فیلمنامه «ایکس» را میتوان بهنوعی اقتباس هم به شمار آورد.
تیموری هم اظهار کرد: ما فیلم میسازیم که تجربه کنیم و اشتباهات را در فیلم بلند تکرار نکنیم ما در «ایکس» گرچه برنامهریزی درستی داشتیم اما فیلم با ایدهآل ما فاصله دارد. مثلا فیلمبردار با آنکه یک فرد حرفهای بود اما نوع فیلمبرداری به فیلم آسیب زد. بعد از ساخت این «ایکس» به این نتیجه رسیدم که همه ما نیاز به تراپی داریم، نقطههای تاریکی در زندگی ما هستند که منشا آنها را نمیدانیم.
شجریکهن هم عنوان کرد: گرههای روانی از کودکی همراه میشوند و گاهی افراد را به آدمهای خطرناک تبدیل میکنند البته ما چندان در موضوعات خبری نمیتوانیم به این امر بپردازیم. رسانه سیستماتیک نداریم از این رو خیلی وقتها رسالت سینما هشدار دادن و ثبت یک موقعیتِ آسیبرسان است، در «ایکس» موضع فیلم از شیوه روایت جلوتر است و شخصیتسازی بر اساس یک الگوی ازپیشدانسته انجام شده است ولی یک جاهایی به نظر میرسد انگار پلان کم داشتهاند و در تدوین چیزهایی را سر هم کرده و عبور کردهاند.
تیموری هم در پایان درباره روند تولید این فیلم گفت: ما در دو بخش فیلم را فیلمبرداری کردیم یکی فلش بک که آن را خودم گرفته و بقیه قسمتها را در چهار پنج روز فیلمبرداری کردیم.