گروه سینما هنرآنلاین، شنبه 13جولای 2024( 23 تیرماه 1403) روز افتتاحیه «نمایشگاه شهرسوخته» بود که با عنوان «هنگامی که اسطوره تاریخ می‌شود» انحصارا به موضوع سایت میراث جهانی یونسکو شهرسوخته یا به عبارتی "پمپی شرق" اختصاص یافته است. این رویداد علمی حاصل همکاری چند ساله انریکوآسکالونه استاد باستان شناسی و تاریخ هنر خاور نزدیک با منصور سجادی عضو مرکز تحقیقات باستان شناسی ایران و از سال 1997 مدیر سایت باستان شناسی شهر سوخته واقع در منطقه سیستان و بلوچستان در جنوب شرقی ایران است.

مراسم روز پرکار افتتاحیه، با نمایش فیلم شهر سوخته ساخته‌ی ناصر پویش به پایان رسید. این فیلم مستند که در سال 2021 تولید شده به تاریخ این سایت باستان شناسی پرداخته است.

شهر سوخته

در دل فضای صومعه اولیوتن(Olivetan)2 که رواق آن تا 28جولای( 7 مرداد) میزبان یکصد و چهل پانل نمایشگاهی در رابطه با آخرین اکتشاف علمی هیات ایرانی –ایتالیایی خواهد بود؛ یک سینمای روباز انحصارا برای نمایش فیلم اختصاص یافت. فیلم شهرسوخته، توسط لوکا باندیرانی3 محقق و نظریه‌پرداز سینما، عکاسی و تلویزیون در دانشگاه سالنتو معرفی شد که مطالب مهمی را برای ورود به فضای فیلم ارائه داد. اولین درخواست وی فراموش کردن این تصور گمراه‌کننده است که یک فیلم مستند صرفا باید رسانه‌ی اطلاع‌رسانی باشد.

در واقع، اثر پویش بدون آن که ماهیت خود را از دست دهد، حس سینمای تخیلی را ایجاد و آن را در نگاهی نو و در حقیقتی جاری می سازد که به همراه زیبایی خاص و قدرت قدرتمند، عناصر اثر وی را تشکیل می‌دهند.

شهر سوخته1

در ادامه باندیرالی نشان داد که چگونه باستان شناسی در اثر ناصر پویش صرفا نمایش مشاهدات دقیق نیست، بلکه نیروی غریزی جذابی است که در شکل یک سبک خاص ظاهر، و در دو سطح زمانی در فیلم مستند شهر سوخته تجلی می یابد: دوران باستان با عصر حاضر در آمیخته و بدین ترتیب شیوه‌ای خاص از « سینمای باستان‌شناسی » را ارائه می‌دهد.

ظرف تنها پنجاه دقیقه فیلم روزنه‌ای کم نظیر بر این سکونت‌گاه و مردمانی که بیش از 3000سال قبل از میلاد، در آن می‌زیستند می‌گشاید. این مکان، کانون یکی از برجسته‌ترین تمدن‌ها در سپیده‌دم تاریخ بود. شهر سوخته به وسطه فقدان دولت و رهبری مرکزی از دیگر اجتماعات معاصر خود متمایز گشته و همانطور که انریکوآسکالونه در فیلم و در توضیح آن از کلمه هتراتیک (Heteratic ) استفاده می‌کند که به معنای، شکل مرکز مشارکتی فاقد طبقه اجتماعی است که در آن طوائف و قبایل مختلف در شهر سوخته تشکیل و هنر و روابط خود را توسعه دادند.

در این فیلم، صحنه های الهام گرفته از تاریخ که در آن مراسم و آیین های مرموز این جامعه محلی به واسطه انتخاب هوشمند رنگ‌ها، با قدرت ظاهر شده‌اند، در کنار نگاهی گسترده بر تلاش بی وقفه باستان‌شناسان و نمایش آنچه که امروز از سازه‌ها، شهر مردگان و اشیاء یافته شده طی کاوش‌ها باقی مانده است، قرار گرفته‌اند؛ تا بتواند به مرجع مهم اطلاعات برای درک اساسی این نوع از تمدن پیچیده تبدیل شود.

شهر سوخته3

با بهره گیری از فن بازسازی زمان و موقعیت، پویش سعی دارد تا به اسطوره نزدیک شده و با پرداختن به برخی از رسوم بسیار کهن نظیر خاکسپاری مردگان و یا تزئین ظروف سفالین، آن را درک کند.

 برقراری رابطه بین صحنه های مختلف فیلم با ماجرای مستند شده‌ی دختر 13ساله‌ای که به دلیل هیدروسفالی تحت جراحی جمجمه قرار گرفته، بیننده را بی تفاوت نگذاشته، و نشان می‌دهد که چگونه این مردمان توانسته‌اند به مهارت و دانش بسیار پیشرفته دست یابند.

شهر سوخته4

فیلم با تصویر لبخند ضعیف ولی سرشار از امید آن دختر پس از به هوش آمدن پایان می‌یاید تا حسِ تجریه‌ای بصری عرفانی و مرموزی را بر جای گذارد. همچنین، از طریق ساخت استادانه صحنه‌ها که در اغلب موارد چشم اندازی نامتعارف را به نمایش می‌گذارند، و با جستجوی آگاهانه و دقیق ارزش‌های نورانی ایجاد شده در صحنه‌ها بر اساس تمایزی که بین دو سطح نمایش کاملا واضح است و نیز به واسطه‌ی آوا و ریتم های اجدادی و قبیله‌ای که به ظاهر از زیر زمین برخاسته‌اند؛ تصاویر فیلم قوی‌تر شده و بر جذابیت بیابان خشکی که قرن‌ها گنج‌های شهر سوخته را در خود جای داده است می افزایند.

شهر سوخته2

میکل‌آنجلو کاردینالتی1

ترجمه‌ی مجتبی احمدخان

1. میکل‌آنجلو کاردینالتی(1993) پژوهشگر دانشگاه سالنتو(ایتالیا) است که بیشترین فعالیت خود را به تاریخ سینما و تلویزیون ایتالیا اختصاص داده است. موضوع مطالعات وی را غالبا آواها به ویژه اشکال مختلف موسیقی در سینما و سایر رسانه های سمعی بصری تشکیل می‌دهند.