گروه سینمای خبرگزاری هنر ایران: حمید زرگرنژاد کارگردان فیلم «پایان خدمت»، ضمن ابراز ناراحتی و تاثر در رابطه با فقدان سعید راد به هنرآنلاین گفت: هرچند که من در جریان اخبار کسالت  و بیماری ایشان بودم اما این اتفاق برایم غیرمنتظره بود. ایشان اسطوره بازیگری بود و خاطرات کودکی ما تا الان را مدیون ایشان هستیم. سعید راد بازیگر به معنای واقعی حرفه‌ای بود؛ چیزی که ما اکنون کم می‌بینیم. او یکی سوپراستارهای حرفه‌ای سینمای ایران بود.

وی ادامه داد: ایشان در کنار کار بازیگری ، بسیار به زندگی سالم و ورزش اهمیت می‌دادند و به ما هم توصیه می‌کردند.

این کارگردان به تجربه همکاری‌اش با سعید راد اشاره و بیان کرد: در فیلم «پایان خدمت» که اولین تجربه سینمایی بلند من بود، با ایشان همکاری داشتم. ناصر تقوایی فیلمی به نام «صادق کرده» دارد که در آن سعید راد نقش صادق را بازی می‌کند  و در انجا آقای عزت الله انتظامی به دنبال جوانی به نام سعید راد در جاده هاست و در فیلم «پایان خدمت» تقابل دو نسل را داشتیم و سعید راد به دنبال امیر جدیدی جوان در جاده‌ها بود و لحظاتی را در کافه صادق کرده گذراند . آقای راد در فیلم  «پایان خدمت» دیالوگی دارد که می‌گوید «چرا من نمی‌توانم جلوی خیلی از اتفاقات را بگیرم.» سعید راد سعی می‌کرد که به عنوان پلیس از امیر جدیدی مواظبت کند تا اتفاقی برایش نیافتد. این را از این منظر می‌گویم که سعید راد در مقابل بازیگر جدیدی به نام امیر جدیدی که اولین نقش بلند سینمایی خود را بازی می‌کرد، قرار گرفت.

unnamed

وی به خاطره‌ای از این تجربه اشاره کرد:  در صحنه ای از فیلم‌ ما دائما تلاش داشتیم که برای گرفتن عکسی، فضا را برای حضور آقای سعید راد فراهم کنیم. دائما ترکیب‌ها را تغییر می‌دادیم اما به تصویر دلخواه نمی‌رسیدیم. لحظه‌ای آقای راد گفت که اجازه دهید تا خودم امتحان کنم. لحظه‌ای در قاب ایستادند و تمام ترکیب‌بندی درست شد. حضور  در قاب  و موثر بودن مهم‌ترین مسئله‌ای است که این گونه از بازیگرها در سینما داشتند.

کارگردان «پایان خدمت» با بیان این که ایشان همکاری خوبی با کارگردان‌های جوان و فیلم اولی داشتند، گفت: ایشان به بنده هم گفتند که تو چهاردهمین کارگردان فیلم اولی هستی که با او کار می‌کنم. آقای راد در صحنه فیلم من، بیشتر از یک بازیگر بود. به شدت مدافع بود تا بتوانم کارم را انجام دهم. متاسفانه این گفت‌وگو زمانی اتفاق افتاده است که ایشان دیگر بین ما نیستند.

زرگرنژاد همچنین به خاطرات ایشان از زمان ممنوع‌التصویری و مهاجرتشان اشاره و بیان کرد: خاطرات تلخی را بابت  دوره مهاجرت داشتند. مهم‌ترین خاطره‌ای هم که بارها بیان کرده همین بود که به عنوان پیک وسایلی را سر صحنه فیلمبرداری می برد و وقتی چند جوان را در حال فیلمسازی می بیند تمام زمین و زمان بر سرش آوار می شود و دلش می‌خواست فریاد بزند که من در مملکت خودم سوپراستار بودم. بیشتر از همه برخورد تندی که در داخل کشور با او داشتند، بسیار ناراحت بود. برای من تعریف کرده بود که  گروه خاصی نامش را بر یک گلوله نوشته بودند و در پاکتی برایش فرستادند و این یعنی باید زودتر می‌رفت. حالا شاید گفتن آن درست نباشد اما او از لحظاتی گفت که حتی نتوانست درست لوازمش را جمع کند و در شرایط بدی کشور را ترک کرد. درود بر شرف آقای درویش که توانست این هنرمند بزرگ را برگرداند و ما هم توانستیم با ایشان کار کنیم.

 

بیشتر بخوانید»»سعید راد، بازیگری که تا آخر عاشق ایران و دلباخته سینما ماند