گروه سینمای خبرگزاری هنر ایران: پیمان عباسزاده مدیر تصویربرداری فیلم سینمایی «آبی روشن» به کارگردانی بابک خواجهپاشا و از محصولات سازمان اوج، همزمان با اکران عمومی این فیلم در گفتوگو با هنرآنلاین گفت: من به دلیل دوستی قبلیای که با بابک خواجهپاشا داشتم، به این پروژه دعوت شدم و وقتی فیلمنامه را خواندم احساس کردم فضای حسی آن بهشدت به فضاهای عارفانه و عاشقانهای که شخصا به آن علاقهمند هستم، نزدیک است.
عباسزاده درباره چالشهای رسیدن به حس و حال بصری مناسب برای روایت داستان معناگرای فیلم، توضیح داد: ما با لوکیشنهایی بسیار زیبا طرف بودیم. معتقدم جاده اسالم به خلخال، منطقه تالش، معدن فیروزه نیشابور و در نهایت حرم امام رضا(ع) آنقدر زیبا هستند که این احتمال وجود داشت که ما در فضاسازی خود، مقهور زیبایی طبیعت شویم. بزرگترین چالش ما این بود که شخصیتهای فیلم در دل این زیباییها گم نشوند. نمیخواستیم اینگونه باشد که مخاطب بعد از تماشای فیلم احساس کند تنها چند تابلوی نقاشی زیبا دیده است اما مضمونی به او ارائه نشده است. به همین دلیل گاهی باید با گرایش خودمان به سمت زیباییها، مبارزه میکردیم!
این تصویربردار سینما در ادامه گفت: فیلم «آبی روشن» یک روایت شخصیتمحور است و ما باید تمام تلاش خود را میکردیم که بر بستر زیبایی این طبیعتها، شخصیتهایمان به چشم بیایند و لابهلای زیباییها فراموش نشوند.
وی درباره چالشبرانگیزترین سکانس فیلم «آبی روشن» از منظر تصویربرداری توضیح داد: دقیق نمیتوانم انتخاب کنم اما از نظر فنی، طبیعتا سکانسهایی که بهصورت سکانسپلان تصویربرداری میشد، برای ما چالش بیشتری داشت. فارغ از این مسئله فنی، سکانس رسیدن این دو برادر به یکدیگر برای شخص من بسیار پرچالش بود. خیلی فکر میکردم که این دیدار را چگونه باید به تصویر بکشیم؟ طبیعتا کارگردان تصویری در ذهن خود داشت و ما هم همان را اجرا کردیم اما برای خودم، به تصویر درآوردن آن سکانس، خیلی سخت و پیچیده بود.
عباسزاده گفت: مخاطب در این سکانس ناگهان با حجم اطلاعاتی مواجه میشود که میتواند همه ذهنتی که از ابتدای فیلم برایش شکل گرفته است را برهم بزند. از این زاویه این سکانس، کلیدیترین سکانس فیلم بود و باید به گونهای آن را اجرا میکردیم که گرفتار شعارزدگی هم نشود. صادقانه باید این نکته را بپذیریم که برای ساخت فیلمی با چنین مضمونی، احتمال زیادی وجود دارد که ما به دام شعارزدگی بیفتیم.
وی تأکید کرد: حتی مخاطب ذاتا مذهبی و دلبسته به این مضامین هم میتواند واکنش منفی به این شعارزدگی داشته باشد. این که مجموعه گروه تولید بتواند بهگونهای عمل کند که این سکانس کلیدی، دچار شعارزدگی نشود، چالش مهمی برای همه ما بود و معتقدم تا حدود زیادی هم موفق عمل کردیم. فضا بهگونهای است که مخاطب به درستی با هر دو برادر همراه میشود و حتی در جایی برادر قمارباز را هم درک میکند.
تصویربردار «آبی روشن» درباره راهکارهای اجرایی و فنی برای گریز از شعارزدگی در این فیلم هم گفت: یکی از اصلیترین نکات این بود که از ابتدا میدانستیم که یک کاراکتر بهصرف اینکه میخواهد خادم امام رضا(ع) شود، قطعا باید سفیدسفید تصویر شود. از طرف دیگر هم میدانستیم فردی که در دورهای گرفتار قمار شده و در زندگیاش خطاهایی هم داشته است، قرار نیست سیاهسیاه تصویر شود. فیلم در کلیت موفق شد در هر دو وجه، کاراکترهایی کاملا خاکستری را به تصویر درآورد.
وی با اشاره به دیالوگ فیلم ادامه داد: این تصویر کردن ناظر به همان دیالوگی است که میگوید امام رضا(ع) همانطور که تو را میپذیرد، من را هم میپذیرد و امکان ندارد کسی را از ورودی حرم خودش رد کند. این خاکستری بودن شخصیتها در چنین موقعیتی برای مخاطب جذاب بود. حالا شاید میزان خاکستری بودن این دو کاراکتر یکسان نبود اما نهایت نگاه یکسانی به هر دو داشتیم و حتی آن کاراکتر قمارباز در پایان میگوید ما اهل دزدی کردن از امام رضا(ع) نیستیم. از طرف دیگر فردی که میخواهد خادم شود هم متوجه میشود در حق دیگران ظلم کرده است. این روایت خاکستری فیلم را از فضای کلیشهای قصههای مشابه نجات داده و مخاطب را هم برای همراهی متقاعد کرده است.