بهگزارش هنرآنلاین، آندری کرچتوف کارگردان سینمای روسیه که سال گذشته با فیلم کوتاه «خانهای که داشتیم» در چهلمین جشنواره بینالمللی فیلمکوتاه تهران حضور یافته بود، درباره تجربه خود از حضور در این جشنواره گفت: من پیش از حضور در این جشنواره هر از گاهی خواب میدیدم که به تهران آمدهام چون دوستانی در اینجا دارم و همیشه مرا به ایران دعوت میکردند. در مورد جشنواره فیلمکوتاه تهران هم زیاد شنیده بودم، اما تصور نمیکردم به بهانه این رویداد بتوانم حضور در ایران را تجربه کنم و بابت آن از تیم تبلیغات فیلمم سپاسگزارم.
وی افزود: یادم هست در اولین دوره تحصیلم در دانشگاه بود که فیلمی از عباس کیارستمی به نام «خانه دوست کجاست؟» را به صورت تصادفی تماشا کردم. این اولین مواجهه من با سینمای ایران بود و حضور یک بازیگر نوجوان در این فیلم برایم بسیار جالب بود. بعدها خودم هم به این تجربه رسیدم که کار کردن با یک بازیگر نوجوان چقدر میتواند سخت باشد. در این سالها درباره «موج نو سینمای ایران» هم شنیدهام و واقعا علاقهمندم بیشتر با آن آشنا شوم.
کارگردان فیلمکوتاه «خانهای که داشتیم» که موفق به راهیابی به جشنواره تهران شده بود، درباره ایده محوری این فیلمکوتاه هم توضیح داد: داستان این فیلم بهصورت مستقیم براساس زندگی شخصی من نیست چون اساسا پدربزرگ و مادربزرگم را یادم نیست. از طرفی من تمام دوران کودکی خود را جدا از مادرم زندگی کردم. او در سال 1998 به مسکو رفت، زمانی که من 4 ساله بودم و در تامبوف ماندم.
وی با اشاره به اتاق زیرشیروانیای که در فیلم وجود دارد و پدربزرگ برای تخلیه آب باران به آنجا میرود، توضیح داد: این اتاق زیرشیروانی به نوعی خانه خانوادگی من است که سقف آن هنگام باران واقعاً چکه میکرد. بعد از نگارش فیلمنامه این فیلم، در یکی از بازدیدهایم از خانهای که مادرم در آن زندگی میکرد، به این اتاق زیرشیروانی رفتم و متوجه شدم که هنوز سقف آن چکه میکند. ایده زندگی یک مادربزرگ و پدربزرگ و همچنین کاسهای که زیر چکههای آب قرار میدهند زمانی به ذهنم رسید که معلم نمایش ما در سالهای تحصیل، یک تکلیف مطالعاتی به ما داد و گفت فیلمنامهای با موضوع «پذیرش مرگ» بنویسید.
این کارگردان سینمای روسیه در ادامه گفت: واقعیت این است که ما در دوران سخت و بیرحمانهای زندگی میکنیم. دنیا هر روز در حال بازسازی و تغییر است. غیرممکن است که اکنون به آن فکر نکنیم. شاید در آیندهای نزدیک اشتباهات غمانگیز تاریخ خود را تکرار کنیم. من دوست دارم باور کنم که نسل جدید به یاد خواهند آورد که هر جنگی، جنگ سیاسی است و درگیریها در این جنگها به قیمت جان انسانها تمام میشود. این بهای ناشایستی است که بشریت برای به رسمیت شناختن برخی سرزمینها توسط سیاستمداران خاص میپردازد.
کرچتوف در پایان تأکید کرد: امیدوارم ارزشهای دولتهای آینده، بیشتر انسانی باشد تا سیاسی. این به طور مستقیم بر موضوعاتی که نویسندگان، فیلمنامهنویسان و فیلمبرداران درباره آن صحبت خواهند کرد، تأثیر میگذارد. من معتقدم در آینده نویسندگان در کتابهایشان و فیلمسازان در فیلمنامههایشان بیشتر به انسان و طبیعت فکر خواهند کرد، نه به مسائل اجتماعی، سیاسی که همگی موقتی و گذرا هستند.