گروه سینمای خبرگزاری هنر ایران: «سینما سوای روایتهایش خود نیز درگیر روایتهایی میشود.» این عبارتی است که 25 خرداد در ابتدای کلیپ کارنامه سه ساله سازمان سینمایی در برنامه «هفت» آورده شد. روحالله سهرابی مدیرکل عرضه و نمایش سازمان سینمایی از شرایط و مشکلات سینمای ایران در دولت سیزدهم گفته است.
آینده سینمای ایران چه میشود؟ شما در سه سال گذشته که یکی از بحرانیترین دورههای سینمای ایران بوده، مجموعا سینما را خوب اداره کردید و از این برهه گذراندید. الان با توجه به تغییراتی که احتمالا با آمدن دولت جدید ممکن است صورت بگیرد، میتوان از کارتان تعریف کرد و به عنوان کسی که کارشناس این کارید و در این دوره بحرانی کسب تجربه کردهاید، از آن صحبت کنید.
روحالله سهرابی: میتوان گفت سینما قبل از کرونا به لحاظ چرخش اقتصادی دچار سیر نزولی شده بود و کرونا در واقع شدت بیشتری به آن بخشید. در واقع اینطور نبود که با آمدن کرونا سینما از بین برود. سینما هم رکود محتوایی داشت و هم به نوعی دچار تکرار ساختار فنی شده بود. میشود گفت مدیران جدید، سینمایی ورشکسته را تحویل گرفتند. همهی آمار و ارقام هم موجود است.
خیلی از سینمادارها در ابتدای دوره جدید مدیریت فرهنگی، قصد داشتند سینماهایشان را تغییر کاربری بدهند.هفتهای نبود که چندین مراجعه برای تغییر کاربری سالنهای سینمایی نداشته باشم. اما مدیریت فرهنگی در پشت صحنه از روندی که قرار بود برای مدیریت شرایط تدبیر شود اطلاع داشت. بارها نشستم و سینماداران را متقاعد میکردم که مدتی به ما فرصت بدهند. آن اوایل در شورای صنفی و جلساتی از این دست مینشستیم، صحبتهای من برایشان باورپذیر نبود.
روزی که ادعا کردم سال آینده در فروش عددی حدود 1500 میلیاردی و 30 میلیون مخاطب را تجربه خواهیم کرد، گفتههایم را به دلیل آنکه سال قبلش 150 یا 200 میلیارد فروخته بودند، یا 4 تا 5 میلیون مخاطب رفته بود سینما، و ادعای ما حدود 5 یا 6 برابر آن چیزی بود که قبلا تجربه شده بود، به چشم شوخی میدیدند. حاضرین آن جلسات میتوانند شهادت بدهند .
خیلی از سینماها به بانکها بدهکار بودند. از آنجا که محل رجوع خیلی از دوستان سینماداریم، مطلع بودیم که خیلیها از سالهای گذشته برای پرداخت حقوق پرسنل و آبونمان قبوض بدهکار بودند. شروع رونق در فروش مصادف شد با ناآرامیهای نیمه دوم سال 1401 که خود این ناآرامیها هم در رویکرد و راهبرد ما در مسیر فروش سکته ایجاد کرد.
یک دورهای شورای صنفی به طور کلی تعطیل شد. اغلب در صف اکران ترافیک وجود دارد. در حالی که در آن دوره خلوتی صف و نبود فیلم برای اکران، باعث شد «انفرادی» را دوباره یک ماه بعد از پایان اکران، برگردانیم به پرده. کسی ریسک فرستادن فیلم روی پرده را نمیپذیرفت. طبیعی هم بود چون در جامعه حتی از طریق مخاطبان سینما بحث تحریم سینما مطرح بود.
به اتفاق آقای خزاعی گروهی تشکیل دادیم و با صاحبین فیلمها تماس میگرفتیم. برای اولین بار میگویم، سینماگران را خواستیم و کف فروش را تضمین کردیم. اینها را برای بار اول میگویم؛ چون اگر آن موقع میگفتیم در سینماگران دیگر هم توقع ایجاد میشد. معدود مواردی که فکر میکردیم میتوانند مخاطب را جذب کنند دعوت کردیم و کف فروش را تضمین دادیم و تفاهمنامه بستیم. اینگونه دوستان را برای اکران فیلمهایشان ترغیب کردیم. برای فیلمهایی مثل «بخارست» و «ملاقات خصوصی» چنین کاری کردیم.
این فیلمها جاده صاف کن فیلمهای بعدی شدند. در نوروز 1402 هنوز خیلیها نگران اکران فیلمها بودند. از جمله تهیهکنندهی فیلم «فسیل». با ایشان جلسات متعدد گذاشتیم. تضمینی که به ایشان دادیم، تضمین نگهداشتن فیلم روی پرده بود.
در رسانهها گفته میشود «فسیل» حدود یک سال و خُردهای روی پرده بوده. در حالی که بعد از 7 تا 8 ماه خواهش و تمنای ما به عنوان بخشی از حاکمیت، تهیهکننده «فسیل» این ریسک را پذیرفت تا فیلم را در مقطعی اکران کند که ما دیده بودیم فیلمها نهایتا 10 میلیارد میفروختند. آن اوجی که «فسیل» در گیشه به 320 میلیارد رسید و خیلیها باور نکردند، برای این بود که رویکرد ما در نگاه به آئیننامه اقتضایی شد. ما از بندها و قواعد و مواد قانونی با نظر مساعد شورای صنفی عدول کردیم.
در جاهایی که قرار بود برخی فیلمها را بعد از یک ماه و نیم، دو ماه از سینماهای 7 سالنه پایین بیاوریم، یا محدودیت قائل شویم، عبور کردیم. در واقع میتوان گفت آئیننامه را نادیده گرفتیم. برای اینکه تهیهکننده ریسک را پذیرفته بود. بعد از 6 ماه اکران «فسیل» را محدود کردیم. در واقع اگر شکل اکران تغییر نمیکرد، «فسیل» میتوانست چیزی بالغ بر 500 تا 600 میلیارد فروش را تجربه کند.
چون «هتل» و فیلمهای بعدی برای اکران آماده شدند، به تدریج وارد شرایط منطقی و روتین اکران شدیم. بعد از اینکه مخاطب با سینما آشتی داده شد و میتوان گفت به تعریف مشخص و امیدوارکنندهای از اقتصاد سینما رسیدیم، به روال عادی صف اکران ادامه دادیم. دوباره مورد رجوع دوستان فیلمساز برای اکران قرار گرفتیم. این فرآیند حدود یک تا یک سال و چند ماه طول کشید تا از منفی چند میلیارد برسیم به روزی حدود 1300 میلیارد تومان فروش، در سینمای ایران.
امروز، در کمتر از 3 ماه نخست امسال چیزی حدود 8 میلیون و 500 هزار نفر به تماشای فیلمها نشستند. این رکورد بیسابقه است. با وجود اینکه امیدوارم ادعایم غلط باشد، مدعیام این شکل از صعود، بعد از آن آشوبها و تحریم، تکرار نخواهد شد.