گروه سینما خبرگزاری هنر ایران: یکی از مراحل مهم زندگی هر فرد دوران نسبتا طولانی حضور در مدرسه است. دورانی مملوء از خاطرات تلخ و شیرین و پر از فراز و نشیب. زندگانی در مدرسه، زیستی اجتماعی است که در تعامل با مدیرِ مدرسه، ناظم، دانشآموزان و مهمتر از همه معلم یا معلمان معنا پیدا میکند. معلم دروازه ورود به کلمات و لغات است و برای اولین بار درهای ورود به جهانی جدید از ابعاد زندگی را بر ما میگشاید. معمولا آموزگاران را به نیکی یاد میکنیم، اما گاهی میشود که معلمی خاطرهای تلخ بر مذاق ما چشانده باشد.
صفت متجلی و بارز برخی معلمان، مهربانی، برخی سختگیری، برخی دلسوزی است و دیگر شاغلان به شغل شریفِ آموزگاری هر یک صفتی خاص خود دارند. مواجهه دانشآموزان در ابعاد مختلف با گوناگونی جذابی از معلمان، بخش مهمی از خاطرات زندگی تک تک ما را ساخته و پرداخته کرده است.
رویارویی مبارک معلم و دانشآموز که طی زمان دچار تحول بنیادین شده، آبستن حوادث شیرین و قابل پرداخت در هنرسینما است. زیرا هنر هفتم بنمایه و ریشه خود را از قصه میگیرد و قصه هم وامدار شخصیت و تلاطم زندگی اوست. از این رو سینما با ابتکار هنرمندانی از سراسر جهان، از زوایای مختلف به پدیده مهم و بسیار تاثیرگذار معلم، پرداخته است. در واقع سینما در بسیاری مواقع محمل روایت قصههایی بوده که در متن زندگی ما به وفور یافت میشود و در همین راستا سوژه معلم در مسیر زندگی بسیاری از مردم جهان نقش ملموس و غیر قابل انکاری را ایفا کرده است.
سینمای ملی ما هم با مولفه مدرسه و خصوصا معلم بیگانه نبوده و در آثار بسیاری به آن پرداخته و از زوایای مختلفی بدان نگریسته است. شاید اولین اثری که در سینمای پس از انقلاب، معلم نقش اول داستان را در آن ایفا میکند، اثر «جنگ اطهر» به کارگردانی محمد علی نجفی و بازی فرامرز قریبیان ساخته سال 1358 است. در ادامه اما علی نصیریان با بازی در نقش یک معلم در فیلم سینمایی «جادههای سرد» ساخته مسعود جعفری جوزانی ابعادی فراتر از صرف تدریس یک آموزگار را به مخاطب نشان میدهد.
از فیلم «دبیرستان» به کارگردانی اکبر صادقی، «رابطه» و «پرنده کوچک خوشبختی» ساختههای پوران درخشنده میتوان به عنوان آثاری نام برد که در سینمای پس از انقلاب در متن پرداخت اثر، معلم و چالشهای پیرامون وی بن مایه اصلی روایت داستان بوده است.
اثر «دبیرستان» داستان یک معلم با تجربههای ناگوار است که دانش آموزان خودش را هم در معرض خطر میبیند و سعی در نجات آنان دارد.
«پرنده کوچک خوشخبتی» اما به معلم در جایگاه یک قهرمان مینگرد که میتواند نجات بخش باشد. فیلم سینمایی «رابطه» هم که در سال 1366 تولید شده است به نقش معلمانی که به افرادی با محدودیت جسمی آموزش می دهند، میپردازد و فداکاری آنان را به قاب تصویر میکشد که البته این فضا با تغییراتی در «رنگ خدا» مجیدی مجیدی هم یافت میشود.
فیلم سینمایی «عبور از غبار» دیگر ساخته دیگر پوران درخشنده تولید سال 1368 از دیگر آثاری است که به معلم از زاویه مشکلاتی که در راه زندگی شخصی و کاریش دارد، نگاه میکند. پشت صحنه و صعوبت حیات یک معلم در این اثر به تصویر کشیده میشود.
«شنا در زمستان» هم در سالهای پایانی دهه 60 به روایت معلم قهرمانی میپردازد که برای حل مشکلات دانشآموزان مدرسهای در منطقهای محروم، آستین همت بالا میزند که البته تاریخ مورد نظر این اثر سینمایی مربوط به سالهای پیش از انقلاب اسلامی است.
در سالهای اخیر اما باز هم فیلمسازان معلم را فراموش نکردند و در آثاری در سینمای ایران به این شغل مهم و موثر پرداخته شد.
روایت طنز فیلم «ورود آقایان ممنوع» نوشته پیمان قاسم خانی و ساخته رامبد جوان که در سال 1389 روبروی دوربین رفت؛ وارد فضای مدرسه شد و معلمی نخبه ولی بیحواس و در مقابل مدیری سختگیر و منظم و در مقابل دانشآموزانی نسبتا نزدیک به فضای واقعی را به تصویر کشید. چند سال بعد یکی از آثار اصغر فرهادی نقش اصلی خود را به معلمی با بازی شهاب حسینی اختصاص داد. معلمِ فیلم سینمایی «فروشنده» مواجههای نسبتا دشوار با دانشآموزانی دارد که زندگی مدرن آن ها را تغییر داده و کنترل و ارتباط با ایشان را سخت کرده است.
سال 1395 اما پیمان معادی با «بمب یک عاشقانه» به کلاس و مدرسه از زاویه خودش نگاه کرد و مدارسی دهه شستی با دانش آموز، معلم، ناظم و مدیر خاص آن زمان را به نمایش گذاشت. دیگر اثر شاخص سینما در سالهای اخیر به معلمان گرانقدر پرداخته، «خورشید» ساخته مجید مجیدی بوده است که معلمی جوان، فداکار و دلسوز را در دل خود دارد که برای حل مشکلات شاگردانی از جنس کودکان کار دست به کار میشود. در سال 1402 اما «جنگل پرتقال» به معلمی سختگیر پرداخت که دچار تحول میشود و این آخرین اثری بوده که معلم را دستمایه روایت داستان سینمایی خود قرار داده است.
غرض آنکه رابطه معلم و دانشآموز همیشه دست خوش تحولات و بنمایهای جهت ساخت قصههای متنوعی بوده است که در زندگی قریب به اتفاق مردم ایران جریان داشته و با آن خاطرات فراوانی ساختهاند. سینماگران ایران هم از بسیاری از این قصهها وام گرفته و طی 45 سال گذشته آثاری برای افزایش غنای سینمای اجتماعی خلق کردهاند.
اما به تعداد معلمان و دانشآموزان می توان قصه ساخت و روایت کرد و از دیدنش لذت برد و به مخاطب مسائل اجتماعی و اخلاقی زمانه را یادآوری کرد. باید یادآور شد که دانشآموز سال 1403 دیگر دانشآموز 40 سال پیش نیست و معلم امروز هم خود را در جایگاهی جدید میبیند که باید تدارک پیچیده تری برای این دانشآموز داشته باشد.
اما با این حال هنوز هم رابطه میان این دو گرم است و چیزی به جای نقش جدید معلم رونمایی نشده. بنابراین به تعداد چالشهای میان تمام دانشآموزان و تمام معلمان میتوان قصه ساخت و از بین آنها تعداد بسیاری را با هدف یادآوری و هشدار نسبت به مشکلات اجتماعی نوجوانان به قاب تصویر کشید. همان کاری که در سالهای گذشته فیلمسازانی چون پوران درخشنده، مجیدمجیدی، محمد کاسبی، محمد علی نجفی، پیمان معادی و ... انجام داده اند و امیدواریم این راه ادامه پیدا کند و در قاب سینما در آینده ای نزدیک یا دور، معلمانی واقعی ببینیم.