گروه سینمای «هنرآنلاین» :بیشتر ما زمانی که کودک بوده‌ایم، ترس از تاریکی را (البته با دوز مختلف) تجربه کرده‌ایم و با روش‌های مختلفی بر آن فائق آمدیم. بسیاری از ترس‌های ما در بزرگسالی ریشه در ترس‌های حل نشده ما در دوران کودکی دارد. ترس از تنهایی، تاریکی،بیماری، رها شدن، تجربه کردن و بسیاری دیگر از این ترس‌هایی که نه تنها ادامه‌دار خواهد بود، بلکه زمینه‌ساز بروز مشکلات فردی دیگری نیز خواهند بود.

برای این ترس‌ها، شاید برخی از ما به روانشناس مراجعه کنیم و برخی هم آن را همان گونه که هست رها کنیم. این ترس‌ها و برخی نکات دیگر روانشناختی می‌توانند دستمایه‌ و ایده‌ای در جهان بزرگ تصویر و داستان باشند.

در زمانه‌ای به سر می‌بریم که کمپانی‌های مختلف انیمیشن‌سازی سال‌ها است که با مدنظر قرار دادن نکات روانشناختی، انیمیشن‌هایی تولید می‌کنند که نه تنها کودک، بلکه بزرگسالان را با درون خودشان مواجه می‌کند و بعضا برخی از آن‌ها مانند جلسات تراپی هستند.

در ایران، از آن جایی که صنعت انیمیشن‌سازی هنوز به درستی جای خود را در عرصه فرهنگ و هنر پیدا نکرده، کمتر به این مهم توجه شده است. البته در سال‌های اخیر تلاش‌های بسیاری در این حوزه صورت گرفته شده که نشان از آن دارد که هنرمندان و مسئولان متوجه اهمیت و تاثیر این صنعت شده‌اند؛ نشانه‌اش هم همین است که 4 انیمیشن در جشنواره فیلم فجر امسال مورد ارزیابی قرار گرفتند و می‌تواند سرآغازی برای تولیدات بیشتر و جدی‌تر در این حوزه باشند.

همانطور که بالاتر به آن اشاره کردیم، برخی از انیمیشن‌های جهانی به مثابه تراپی ظاهر می‌شوند و نمونه شاخص آن انیمیشن «درون بیرون» است. در روزهای اخیر، پخش انیمیشن تازه‌ای که محصول آمریکا و فرانسه است، بار دیگر این گزاره را ثابت کرد.

w1500_52159637-1024x435

انیمیشن «اوریون و تاریکی» به کارگردانی شان چارماتز و برداشتی از یک کتاب مصور کودکان از اِما یارلت، روایتی از پسربچه‌ای است که ترس‌های زیادی از قبیل ترس از زنبور، ارتفاع، سگ و امواج تلفن همراه دارد اما بزرگ‌ترین ترس او تاریکی است. ترس‌های اوریون موجب شده است که علیرغم میل باطنی‌اش از تعاملات اجتماعی و دوستی با همکلاسی‌هایش هم باز بماند.

 بیشتر کودکان تصور می‌کنند در تاریکی حتما چیز عجیب و ترسناکی در کمد، زیر تخت و یا هرجای دیگری پنهان شده است و برای همین از تنها خوابیدن واهمه دارند. در این انیمیشن ذهن خلاق نویسنده یعنی چارلی کافمن، تاریکی به شکل یک جسم عجیب خودش را نمایان می‌سازد و اوریون را با با بزرگ‌ترین ترسش مواجه می‌کند؛ در این جا نویسنده یک سفر روانشناسانه را شروع می‌کند تا در انتها بگوید درک، لمس و روبرویی با ناشناخته‌ها ترسناک نیست.

photo_2023-11-12_15-02-44

چارلی کافمن در آثارش همواره به دنبال نفوذ به ذهن افراد و شناخت درونیات و گاه تغییر و دست کاری در آن است؛ مثل فیلم « درخشش ابدی یک ذهن پاک» که در آن ایده پاک کردن خاطرات عاشقانه را مطرح می‌کند. حال ذهن خلاق او، تاریکی را در یک جسم فانتزی قرار می‌دهد و اوریون را با آن مواجه می‌کند. در سیر داستان، تاریکی به اوریون که بارها گفته است روز و روشنایی را بیشتر از شب دوست دارد، نشان می‌دهد که شب، فقط تاریکی و سیاهی نیست؛ نویسنده این بار دیگر عناصر را به صورت موجودات بامزه در می‌آورد؛ رویا، صدای ناشناخته، سکوت و خواب. نویسنده این عناصر را به صورت یک شخصیت وارد داستان می‌کند تا به اوریون نشان دهد که به هنگام شب، این موجودات نیز وجود دارند و هرکدام کار خودش را می‌کند. حتی در سیر داستان نشان می‌دهد که اگر تاریکی و شب نباشد، چطور نظم جهان بهم می‌ریزد.

w1500_52159633-1024x435

اوریون که تاریکی برایش محیطی ناامن به حساب می‌آید، با این دوستان عجیبش سفر شبانه‌ای را آغاز می‌کند تا از چگونگی کارشان آگاه شود؛ چرا که ترس از ناآگاهی می‌آید و زمانی که به یک چیز ناشناخته‌ای عالم شویم، دیگر ترسی وجود نخواهد داشت. جالب است که بیشتر ماجرای فیلم، در شب رخ می‌دهد؛ در دل شب به واسطه بامزگی و رنگ موجودات شبانه، آرامش در سراسر فیلم حفظ می‌شود تا نشان دهد شب و تاریکی می‌تواند تسکین دهنده باشد.

در پایان، زمانی که اوریون با بزرگترین ترسش کنار آمده است، دیگر از تجربه‌های جدید هم نمی‌ترسد و باقی ترس‌هایش هم در خلال داستان تقریبا رفع می‌شود.

این انیمیشن، نه فقط برای کودکان بلکه برای بزرگسالان حرف دارد و می‌توان ترس از تاریکی را به تمام ترس‌ها تعمیم داد؛ این که ما باید به دل ترس‌ها برویم و چیزی که برایمان ناشناخته است را کشف کنیم تا ترسمان بریزد. این چکیده آن چیزی است که «اوریون و تاریکی» مدنظر داشت و شاید برای کسی که به بابت این مسئله به روانشناس مراجعه کرده باشد، آشنا به نظر برسد.

 

هانیه علی‌نژاد