گروه سینما هنرآنلاین، کاروان چهلودومین فیلم فجر در خانه جشنواره به «شهسوار» به نویسندگی و کارگردانی حسین نمازی رسید.
«شهسوار» روایت خانوادهای است که تلاش میکنند عروسی دختر ناشنوایشان در هاگیرواگیر مشکلات اقتصادی و رسم صبر یکساله در عزای نزدیکان بیش از این عقب نیفتد و از قضا به واسطهی موقعیت مرگ داشی که عموی ناشنوا و بیاولاد خانواده است، دچار چالش میشوند.
فیلم با گرهی مخفی کردن مرگ داشی پیش میرود و در این بخش ریتم و رنگ خوبی هم دارد. اما خانواده و بالاخص شیرزاد پسر بزرگ خانواده با پیشنهاد وسوسهانگیزی برای دستیابی به پولی هنگفت بدشان نمیآید بتوانند گلیم اقتصاد خانواده را هم از این موقعیت بیرون بکشند. در این راستا خانواده به ناچار وارد دسیسهای میشوند که سادگیشان باعث میشود در پیادهسازی ترفند به درهای بسته بخورند. این بخش از فیلم به نوعی ایدهی اولیه تقابل مرگ و شادی عروسی را بهم میزند و مسیر شهسوار را به سمت و سویی میبرد که فیلم ریتمی خستهکننده، موقعیتی فرساینده و شوخیهای بیمزهای را دنبال میکند.
از طرفی مخاطب با وجود پارادوکس خوب و مهم اندوه مرگ و شادی عروسی انتظار دارد شاهد جمله یا دیالوگی ساده و در عین حال مفهومی و موثر در فیلم باشد؛ اما نویسنده و کارگردان نتوانست این موقعیت را بقاپد و گل فیلمش را با جملهای در ذهن ثبت کند.
حسین نمازی با وارد کردن فیلم به چالش بیمه، گرهی اصلی فیلم (مرگ داشی و عروسی نمکی) را فراموش می کند. گویی اینکه کارگردان و نویسندهی اثر اندیشیده باشد فیلم پتانسیل برداشت چند هندوانه با یک دست را دارد حواسش نبوده که ممکن است هندوانهی سرخ اول را هم زمین بزند.
طولانی و تکراری شدن موقعیت مخفی کردن مرگ داشی، افتادن در سراشیبی مسیر بیمه و ایدهی لوسِ قربانی کردن پدر خانواده و زیادهخواهی، دادن ترفند به مخاطب برای دور زدن قانون گزارههایی است که شهسواری را که در یک سوم ابتدایی خوش درخشیده بود را به بیراه میبرد و ایدهی نابش را شهید میکند.
هر چند پیشبینی استقبال از «شهسوار» در سینماها آنهم با کمدیهایی که در حال حاضر گیشه را تصاحب کردهاند امر سادهای نیست، اما میتوان امیدوار بود نمایش این فیلم در تلویزیون بتواند مخاطبان فاصله گرفته از صداوسیما را به امید خنده با خانواده برای ساعتی پای تلویزیون بنشاند.
زهرا عباسی