گروه سینمای «هنرآنلاین» : خیرالله تقیانیپور را شاید بیشتر با سریال «نجلا» بشناسیم اما او پیش از آن سابقه فعالیت در عرصه تئاتر را داشته واکنون با گذر از تئاتر و سریالسازی اولین فیلم سینمایی بلند خود را با نام «قلب رقه» به جشنواره فیلم فجر آورده است.
چند سالی میشود که حضور داعش در سوریه تبدیل به سوژهای شده است که میتواند حرفهایی برای گفتن داشته باشد و حتی در بُعد کلانتر میتواند در بستر درام روشنگری هم بکند. اما تا کنون فیلمی که بتواند بازنمایی درستی از داعش، خط فکری و اعمالشان داشته باشد، ساخته نشده است. تمام تصویری که ازآنها نشان داده میشود همان تصویر عامی است که با چند جستجوی کوچک حتی میتوان اطلاعات وسیعترش را هم به دست آورد.
به عنوان مثال در به «وقت شام» ابراهیم حاتمیکیا ما با نیروهای داعشی طرف هستیم که بسیار خنگ و ساده لوح واحمقاند. متاسفانه «قلب رقه» هم پشت دست حاتمیکیا راه رفته است( البته با اغماض کمی بهتر از او) و تصویر درستی از داعش ارائه نمیدهد. البته به جزهمان «الله اکبر» گفتنها، همان سر بریدنها، همان به اسارت درآوردن زنان و استفاده جنسی و غیره. به خط فکری آنها نزدیک نمیشود؛ مگر جایی که «ابوعصام» بیان میکند که به دلیل عقدهها عضو داعش شده و اصلا بحثش اعتقادی نیست.
فیلمساز نه تنها در این فیلم نیروهای داعشی را نمیشناسد، بلکه شناخت درستی از نیروهای امنیتی و مقاومت کشور خودمان هم ندارد و همین امر موجب شده است که دست مخاطب نتواند آنها را لمس کند و به آنها نزدیک شوند. شخصیتها در «قلب رقه» عمیق نمیشوند.
عمیق نشدن تنها در شخصیتها نیست؛ بلکه در قصه اصلی فیلم نیز وجود دارد. مخاطب در سراسر فیلم اصلا حس نمیکند اگر این نیروها موفق نشوند چه اتفاقی خواهد افتاد و برایش چندان فرقی نمیکند؛ چرا که اصلا به درستی و شفاف از اهمیت پیروزی در این ماموریت سخن گفته نمیشود. شاید به این دلیل باشد که فیلمساز در میانه این عملیات مهم، عشق و عاشقی را هم به عنوان چاشنی اضافه میکند و قصه گهگاهی به آن سمت منحرف میشود. برای همین نه عشق «ردا» و «ریما» درست ازآب در میآید و نه ماموریت نجات «عباس».
در عوض موسیقی کارن همایونفر جور همه چیز را به دوش کشیده و سرتاسر فیلم، آن حسی را که ما باید از بازیگران و قصه میگرفتیم، از طریق موسیقی او به ما منتقل میشود.
«قلب رقه» میتوانست هم یک تریلر امنیتی خوب باد وهم یک فیلمی با مایههای عاشقانه که حتی بتواند به قول نادر ابراهیمی از«عش در دشوارترین شرایط» و حتی در میان ترس و جنگ حرف بزند و تقابل زیبایی شکل بگیرد.اما به نظر میرسد که عجله کار دست کارگردان و نویسنده داده است. با این حساب نمیتوان گفت «قلب رقه» فیلم بدی است و به نظر میرسد در قصه و بازنمایی داعش از «به وقت شام» جلوتر باشد؛ هرچند که از لحاظ تکنیکی و جلوههای ویژه اینطور نباشد.