به گزارش هنرآنلاین، جشنواره فیلم فجر در برخی از ادوار اخیر خود، به این مورد متهم میشد که نتوانسته تنوعبخشی مضمونی خوبی برای تولید سینمایی کشور بیافریند. به همین دلیل، در بسیاری از دورهها، مخاطب شاهد درامهای آپارتمانی بود که نمیتوانستند در مقام داستانگو، مخاطب خود را سرگرم نمایند.
فارغ از این اتفاق، جشنواره به آثار یکدستی تبدیل میشد که لوکیشن عموم آنها در تهران بود و این سبک زندگی، مغایرتهایی را با سبکهای زندگی دیگر مردم سرزمین داشت.
اتفاق خوبی که در فجر امسال رخ میدهد، وجود فیلمهایی با تنوع مضامین و گونهها در ویترین جشنواره است. لوکیشن فیلمها، در چهار گوشه ایران قرار دارد و همین تنوع جغرافیایی، سوژههای بکری را در مسیر طراحی داستان و روایت آفریده است.
درواقع علیرغم زیباییشناسی بصری که فیلمهای این دوره دارند، میتوان به تاثیرگذاری این مولفه بر روی داستان نیز اشاره کرد. وقتی درامهای خانوادگی و اجتماعی، محصور در آپارتمان شدند، طبیعی است که سوژه نیز آبشخوری کلیشهای پیدا کرده و نمیتواند جذابیتهای بصری چندانی را برای مخاطبانشان بیافریند.
البته که برخی از سینماگران با درک این موضوع، تلاش کردند تا با تنوعبخشی در مضمون و اعجاز لوکیشن، بهنوعی سوژه و داستان خود را مهندسی کرده و روایتگریهای جدیدی را نزد مخاطب داشته باشند.
در شکلگیری و تحقق این مسیر، نمیتوان به طراحی هوشمندانه و هدفمند سازمان سینمایی اشاره نکرد. سازمان سینمایی یا چند رویکرد، زمینهساز این تنوعبخشی بود. نخست آنکه دست فیلمسازانی که تلاش کردند تا با مهندسی جدید، راوی سوژههای بکری در یک فضاسازی نوین باشند را باز گذاشت و در موارد بسیاری، کمکهای فراوانی به آنها نمود.
در مرتبه دیگر، این سازمان تلاش کرد تا خطدهی درستی برای فیلمسازانی که درصدد تغییر در مهندسی محتوا و فضاسازی بودند، به عمل آورد. مواردی از این تلاشها، در آثار جشنواره امسال نمود داشته و موارد بیشتر، خود را در اکران سال آینده نشان میدهند.
برخی دیگر از این رهیافتها اما در سفرهای استانی رئیس سازمان سینمایی تحقق پیدا کرد. در این سفرها، یکی ازمهمترین مسائلی که مورد توجه قرار میگرفت، تسهیل کار برای فیلمسازان مربوط به آن خطه و استفاده از توانمندیها و ظرفیتهای مختلف آن منطقه بود.
مجموع این موارد سبب شده تا پوسته تولیداتی سینمای ایران با تغییرات خوبی مواجه شود. در سینمایی که به باور بسیاری از کارشناسان، مشکل عمده از فیلمنامه میآید، طبیعی است که سوژههای جدید، مشتریان بسیاری پیدا میکنند. وقتی تمام تمرکز سینمای ایران روی پایتخت قرار گرفته است، باید با یک برنامهریزی درست، دوربین را به دیگر مناطق کشور برد و از فیلمسازان شهرستانی نیز حمایت ویژهای را به عمل آورد.
مجموعه این حمایتها را که بنگریم، متوجه میشویم که بسیاری از کارگردانان نسل جدید، از شهرستان آمدهاند و توانستهاند خود را تا اندازههای یک فیلمساز تراز اول بالا بکشند. بنابراین هوشمندی سازمان سینمایی در گسیل منابع و نیروها به خارج ازتهران، علاوه بر تغییر پوسته ظاهری تولیدات سینمای کشور، کشف استعدادهای جدید و تسریع در ورود نسل فیلمسازان آیندهدار است که جشنواره فیلم فجر امسال میتواند نخستین سکوی پرتاب برخی از این چهرهها باشد.
بنابراین باید از هماکنون منتظر بود تا جشنواره چهلویکم، غافلگیریهایی را از بابت در پیش گرفتن این مشی هوشمندانه رونمایی کند. کارگردانان جوانی که امسال برای نخستینبار در جشنواره حضور دارند، مسیر روشنی در سینمای ملی خواهند داشت.