گروه سینمایی هنرآنلاین: سیونهمین جشنواره فیلم کوتاه در حال برگزاری در پردیس سینمایی ملت است. دو فیلم کوتاه «دندان درخت» و «یک تن» در بخش داستانی این رویداد سینمایی حضور دارند. علی سعادتمند و احسان طهماسبی درباره این دو فیلم یادداشتی نوشتهاند که در ادامه آمده است.
«دندان درخت»؛ کابوس انارها
علی سعادتمند: «دندان درخت» فیلمی است که نتوانسته فضایی بیمارگونه برای ساخت داستانی ناکجاآبادی بسازد. قصه، دلیل ندارد و پر از چرایی است. این چراییها نه به قصه کمک میکند و نه به کاراکترهایی با ذهن بیمار. استفاده از نماد انار نمیتواند دلالت بر گرهای درونمتنی داشته باشد. بازیها به شدت ضعیف است و این ضعف در نقشآفرینی، بر ناتوان بودن فیلمنامه و همینطور خود فیلم میافزاید. نه شخصیتها ساخته میشوند نه روابط مشخص است. دلیلی برای این حجم از دیوانگی و ذهنهایی مریض، در فضای نامعلوم، برای ارضای عقدههایی سادیستیک در متن فیلمنامه و کاراکترپردازی، وجود ندارد.
فیلم با یک علامت سوال شروع میشود و با همان علامت سوال برای بیننده، به کارش پایان میدهد. آنتاگونیستها به هیچ عنوان دارای قدرت و هوش برای همذاتپنداری نیستند؛ پس در نتیجه پروتاگونیستی هم از پس آن شکل نمیگیرد که بخواهد قهرمان باشد. پسر و دختر مسافر، در کاراکترسازی، به اندازهای مجهول و بیکارکرد هستند که نمیتوانند دلیلی برای پیشبرد داستانی که هرگز واقعی نمیشود، باشند. فیلم از پایه در فیلمنامه و بعد از آن در کارگردانی و بازیها ضعیف است.
«یک تن»؛ واقعیت مجازی
احسان طهماسبی: «یک تن» با بهرهگیری از شیوهای خلاقانه، در یکسوم ابتدایی رویکردی مستندگونه به زندگی مردی به نام «یک تن» دارد. رویکردی که در مرکز آن، حس واقعیت قرار دارد و با تمرکزی که دوربین بر زندگی فردی واقعی در مکانی واقعی دارد، قصد میکند با استفاده از اسلوب و عناصر دراماتیک، بر صحت و درستی دیدگاه خود تأکید ورزد. حتی پویان مکری (نویسنده و کارگردان) برای تأثیرگذاری بیشتر و اطمینان از فریب بیننده در رویکرد قطعی فیلم در نمایش مستند زندگی «یک تن»، با مهندسی صحیح زمان طیشده از فیلم و با ورود به ابعاد عاطفی، اجتماعی و اقتصادی زندگی این مرد موفق، فیلم پرتره را به سمت ملودرام میبرد و درست در لحظاتی که مخاطب در تحلیل شخصیت «یک تن» بهواسطه نوع اکت و بیان الکن بازیگر در پذیرش او بهمنزله یک ابرانسان (برگرفته از عنوان ابتدایی فیلم) وامانده و مردد میشود، سیلی محکمی به مخاطب میزند و او را به جهان دیگری که همان دنیای فانتزی است میبرد.
در واقع فیلم، علاوه بر اینکه به صورت تلویحی (و حتی غیرعامدانه) به پارودی چهرهنگاریها و فیلمبیوگرافیهای مرسوم که برای ثبت خاطره، تجلیل از افراد و تبلیغ خط مشی و نگرش عده خاصی ساخته میشوند بدل میگردد، با تغییر اتمسفر مخاطب، او را به جهان فانتزی سینما (با اشارهای به جهان ابرقهرمانی (Superhero Fantasy)) میبرد. هر چند «یک تن» تا انتها و در ادامه، به موفقیت نیمه آغازین خود نمیرسد و در ورطه آسیبزای زیادهگویی میافتد؛ اما به تلاش قابلتوجهی در نمایش دیدگاه موردنظر خود بدل میشود.