به گزارش هنرآنلاین، «گلولهباران» با اغلب مستندهایی که در سالهای اخیر ساخته شده تفاوت دارد، این شاید بزرگترین ویژگی فیلم باشد. مستند ستایششده مرتضی پایهشناس که در سیزدهمین جشنواره «سینماحقیقت» تحسین شد و سه جایزه بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین تدوین را دریافت کرد، پیشنهادی تازه برای علاقهمندان سینمای مستند است. تجربه لحظاتی خاص و واقعی که پیش از این دیده نشده یا کمتر فرصتی برای دیده شدن آن وجود داشته است.
«گلولهباران» روایتی است از موقعیتی نفسگیر که دو فیلمبردار در آن گرفتار شدهاند، فیلم خالی از هر نوع داستانگویی است، روایت فیلمساز، مبتنی است بر ثبت واقعیت. حس و حال مردان، درگیری آنها با بحران، توصیف موقعیت و پس از آن، پایان بحران.
پایهشناس در «گلولهباران» بر خلاف فضای موجود سینمای مستند در یک دهه اخیر، آشکارا از نزدیک شدن به مختصات سینمای داستانی فاصله گرفته، این خطر را پذیرفته که فیلمش در لحظاتی کند و کشدار باشد (فیلمبردار زخمی هذیان میگوید و دوربینِ ثابت، پس از دقایقی، فقط ثبت کننده یک موقعیت تکراری و غیرقابل تغییر است) اما فیلم بیش از هر چیزی به ذات زندگی در جنگ، زندگی در بحران نزدیک میشود و میتوان ادعا کرد دوربین و فیلمساز، جز واقعیت (حتی اگر در دقایقی غیرجذاب باشد) چیزی را ثبت نمیکنند.
«گلوله باران» به دلیل تمایزش با اغلب آثار پرمخاطب سینمای مستند، پیشنهادی تازه برای تماشاگرش دارد، تماشاگری که ممکن است فیلم را دوست نداشته باشد، اما قطعا از تماشای این تجربه حیرت خواهد کرد. فیلمساز،این فرصت را به مخاطب میدهد که بدون آنکه بداند در کجای تاریخ، زمان و جغرافیا ایستاده، همنفس با یک بحران باشد. بحرانی که یک سوی آن زندگی و سوی دیگرش، مرگ است. «گلوله باران» از جنس زندگی است، اگرچه موقعیت ظاهری آن، ذهن را به یاد مستندهای بحران (درباره جنگهای منطقه) میاندازد. دقایقی که از فیلم میگذرد، مخاطب متوجه تفاوت این مستند با آثاری مشابه شده و درک میکند که این روایت، روایتی ازلی و ابدی از انسان گرفتار در جنگ (یا بحران) است. انسانی که ترسها، امیدها، اندوه و جسارتش او را به ادامه مسیر وا میدارد وگاهی مانند دو فیلمبردار «گلوله باران» آنقدر خوش اقبال است که فرصت دوباره زیستن به دست بیاورد.
«گلوله باران» محصول مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی و مرکز مستند حقیقت است و در سایت هاشور، اکران آنلاین شده است.