به گزارش هنرآنلاین، قلیپور دشتکی درباره متولی شدن مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی بر اکران آثار هنری و تجربی گفت: یکی از رنجهایی که من به عنوان مستندساز با آن روبهرو هستم، اکران محدود سینمای هنروتجربه است برای مثال در استان چهارمحال و بختیاری که من در آن زندگی میکنم، هیچ سالنی به اکران فیلمهای هنری و تجری اختصاص ندارد؛ فیلمهای خاصی که به دلیل ساختار هنری و مستندشان شاید مخاطب خاص و کمتری نسبت به دیگر فیلمها داشته باشند. نیاز است هر فیلمسازی که به دنبال دیدن فیلمهای خاص در سینمای مستند است، از این فضا استفاده کند.
او تاکید کرد: متولی شدن مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی برای اکران آثار هنری و تجربی باید در درجه اول به گسترده شدن اکران این آثار انجامد تا همه مردم از اینگونه فیلمها استفاده کنند و برخی استانها از آن بینصیب نمانند برای مثال هنرمندان حاضر در استان چهارمحال و بختیاری همانقدر دغدغه دیدن دیدن اینگونه فیلمها را دارند که هنرمندان اصفهانی دارند. ممکن است به دلیل هزینههای بالای اکران و مناسب نبودن فروش گیشه، از اکران فیلمهای هنری و تجربی در برخی استانها اجتناب شود اما سوال اینجاست که سهم همه هنرمندان و علاقهمندان بهخصوص هنرمندان و علاقهمندان شهرستانی از ساخت یا اکران اینگونه آثار چیست؟ آیا تنها باید از جنبه اقتصادی به این موضوع نگاه کرد؟
این مستندساز ادامه داد: تا وقتی که راه سینمای مستند را به اکران باز نکرده و آن را درست و حسابی به مخاطب معرفی نکنیم، هیچ اتفاق مهمی برای سینمای مستند نخواهد افتاد. سالی یک بار جشنواره «سینماحقیقت» در بازه زمانی یک هفتهای، فیلمهای مستند را به بهترین شکل به مخاطب ارایه میدهد اما آیا همه مردم از این رویداد آگاه میشوند؟ چرا نباید در 12 ماه سال شاهد اکران آثار مستند در سینماها باشیم؟ چرا نباید این امکان را نداشته باشیم تا فیلمهایمان را در بازه زمانی مشخص به نمایش درآوریم؟ سینمای مستند میتواند در هر زمینهای موثر باشد و دیدگاه مردم را تحتتاثیر قرار دهد.
کارگردان مستند «گوسفندان باید زنده بمانند» خاطرنشان کرد: راه حل بسیاری از مشکلاتمان میتواند از طریق اکران آثار مستند صورت گیرد، راهی که با موعظه و پند دخیل نیست و مردم با بهطور مستیم با آن درگیر میکند و چه خوب است که ارتباط این مساله با مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی باشد به شرطی که انتخابها به خوبی صورت گیرد و مخصوص تعدادی از افراد با فیلمهای خاص نباشد. اگر مردم را به دیدن فیلمهای مستند عادت دهیم، جدا کردنشان از آن بسیار سخت خواهد شد به شرطی که فیلمهای متنوع، خوب و واقعی را برای آنها به نمایش بگذاریم تا اعتمادشان را از دست ندهند.
قلیپور دشتکی در بخش دیگری از صحبتهایش درباره مشکلات مستندسازان در طول سالهای گذشته تصریح کرد: اگر ما مستندسازان اندکی خیالمان از نظر معیشتی راحت باشد، میتوانیم کارهای بیشتر و بزرگتری قرار دهیم. اگر مراکز دولتی نمیتوانند تامینکننده نیازهای مالی مستندسازان باشند پس خوب میشود که آنها را به سرمایهگذاران خصوصی وصل کنند مثلا مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی میتواند اطمیناندهنده و معرفیکننده مستندسازان خلاق و بااستعداد به سرمایهگذاران یا تهیهکنندگان بخش خصوصی باشد. بودجه مورد نظر برای ساخت فیلم مستند به یک پنجاهم از بودجه فیلم داستانی نمیرسد درصورتی که بسیاری از افتخارات سینمای ایران مدیون فیلمهای مستند و حتی کوتاه است.
او در پایان بیان کرد: همچنین اگر مرکز گسترش اجازه دهد که مستندساز دغدغهها و اولویتهای شخصی خود را که میتواند در آنها خلاقیت داشته باشد، بسازد. هرگاه بخواهیم مستندساز را به سوژههای مدنظر خود محدود کنیم، فیلم خوبی از آب در نخواهد آمد. مرکز گسترش باید پیگیر استعدادها و مستندسازان جوان باشد.