گروه سینمایی هنرآنلاین: «شهربانو» دومین ساخته مریم بحرالعلومی در سمت کارگردان است که در اولین تجربه سینمایی خود که با عنوان «پاسیو» شناخته میشود، توجه تعدادی از منتقدان سینما را به خود جلب کرد. بحرالعلومی در دومین تجربه سینمایی به سراغ فیلمی مادرانه با مضمونی اجتماعی رفته که به تازگی اکران آنلاین خود را در پلتفرمها آغاز کرده است.
«شهربانو» روایتی از زندگی مادری است که پس از ۱۱ سال برای عروسی پسرش از زندان به مرخصی آمده است. این فیلم از تولیدات سال ۹۸ سینمای ایران بوده و در آن بازیگرانی همچون فرشته صدر عرفایی، بهناز جعفری، گلاره عباسی، سامان صفاری، محمد ولی زادگان، علی کیان ارثی، ترنم کاظمی، بهرنگ علوی و یوسف تیموری به ایفای نقش پرداختند. پیرامون چگونگی تولید این فیلم و چرایی اکران آنلاین آن در این زمان با مریم بحرالعلومی به گفتگو پرداختیم.
-بعد از شیوع ویروس کرونا و تعطیلی که برای سینماها در پی داشت، اکران آنلاین در پلتفرمها مورد توجه قرار گرفت اما اکنون شرایط با دو سال قبل متفاوت شده و سینماها در حال اکران فیلمهای مختلفی هستند. چه اتفاقی رخ داد که تصمیم بر اکران آنلاین فیلم «شهربانو» گرفتید؟
شاید اکران آنلاین تصمیم و خواسته اول هیچ فیلمسازی نباشد اما برای من که به نوعی فرزند سینما هستم و سالهاست در سمتهای مختلف در فیلمهای سینمایی حضور داشتم تحلیلها به این سمت رفت. در واقع با بررسی که به خصوص در سال ۱۴۰۰ از استقبال واقعی تماشاگران از فیلمهای اجتماعی انجام دادم، به این تصمیم رسیدم. چراکه طبیعتا هزینههای اکران در سینماها به هزینههای تولید فیلم اضافه میشود. در نتیجه اگر سازندگان یک اثر اجتماعی بخواهند خیلی صادقانه در یک مواجهه رودررو با موضوع قرار بگیرند، اتفاقا این تصمیم میتواند تصمیم بهتری هم باشد. به خصوص درباره فیلمهایی مانند شهربانو که سازندگانش ترجیح میدهند به جای اینکه زمان بیشتری منتظر اکران آنها در سینما باشند، فیلم هرچه زودتر دیده شود.
«شهربانو» فیلم دوم من است و فکر میکنم در تداوم نمایش آثار اتفاق بهتری رخ میدهد تا اینکه فیلم سوم و چهارم دیده شود اما هنوز فیلم دوم سازنده در انتظار اکران باشد. بنابراین تصمیم به اکران آنلاین فیلم گرفتیم و شکر خدا از اکران رضایت داریم. چراکه بازخوردهای خیلی خوبی داشتیم که برای فیلم اجتماعی با فضای «شهربانو»، بسیار قابل قبول بوده است.
-باتوجه به کمبود سالنهای سینما، گسترش اکران آنلاین در نقاط مختلف کشور میتواند عدالتی را برای همه مردم ایجاد کند. اما شاید رعایت نشدن قانون کپی رایت شرایط پرچالشی را برای فیلمها ایجاد کند. بعضا شاهدیم ساعتی بعد از اکران آنلاین فیلمها، نسخهای از آن در شبکههای ماهوارهای یا مجازی پخش میشود که به طور مستقیم روی کاهش فروش فیلم تاثیرگذار است. آیا برنامهای برای جلوگیری از این اتفاق را در دستور کار خود قرار دادید؟
به هر ترتیب شرکت پخش و پلتفرمها تمهیداتی را در محافظت از فیلمهایی که به صورت آنلاین اکران میشود، در نظر میگیرند. ما نیز اقداماتی انجام میدهیم. اما اتفاق خوبی که اکنون رخ داده، فرهنگی است که امروز در بین مردم جاافتاده است. اکنون شاهدیم که با وجود شیوع بیماری منحوس کرونا در دو سال اخیر، این عادت به دیدن آثار در پلتفرمهای قانونی به نوعی در تماشاگران ایجاد شده است.
منکر حضور عدهای که هنوز روی قاچاق فیلم پافشاری میکنند یا میخواهند که نسخه ارزانتری از فیلم را پیدا کنند، نمیشوم ولی تعداد این افراد برابر با اکثریتی که عادتی برایشان شکل گرفته که فیلمها را از مجاری قانونی آن ببینند نیست. البته اقدامات قانونی در مورد اقلیت یاد شده تا جای ممکن انجام میشود.
در مورد کانالهای ماهوارهای نیز باید بگویم که عده کمی تماشاگر این کانالها هستند؛ در واقع آنها خودشان هم میدانند که تماشاگرانشان مانند گذشته نیست. به این واسطه خیلی نباید آنها را جدی گرفت و رویشان تمرکز کرد. مراجع قانونی و قضایی نیز طبیعتا اقدامات لازم را تا آن اندازهای که امکانش وجود دارد و به لحاظ تکنیکال شدنی است، انجام میدهند و این مختص به همه فیلمهاست.
-«شهربانو» فیلم اجتماعی با مضمونی تلخ است که شاید بتوان آن را وامگرفته از جامعه کنونی دانست. آیا این فیلم از ایدهای مستند وام گرفته شده است؟ چه شد که در تجربه دوم کارگردانی فیلم بلند به سراغ این موضوع رفتید؟
وقتی پیگیر قصه دوستداشتنی برای خودم بودم تا شرایط ساخت فیلم دوم را فراهم کنم، بعد از خوانش فیلمنامهها و ایدههای زیادی به طرح سهصفحهای با نام دیگری به قلم آقای تیمورتاش رسیدم که ایده فیلم سینمایی «شهربانو» را در برداشت. ایشان هم ایده را از رویدادی مستند که مربوط به قصه قدیمی از خاطرات شخصیشان بود آورده بود. آقای تیمورتاش شخصا بسیار درگیر این سوژه بود و این درگیری به من هم منتقل شد. به طوری که بعد از خواندن طرح سهصفحهای خیلی تلاش کردم که این قصه حتما ساخته شود و شکر خدا این اتفاق رخ داد.
-در سینمای امروز ایران کم پیش میآید که فیلمی با قهرمانهای خانم در رنجهای سنی مختلف ساخته شود. باتوجه به دو فیلمی که تاکنون از شما به نمایش درآمده است، آیا میتوان این موضوع را به عنوان یکی از دغدغههای شما به شمار آورد و بر این مبنا اینطور پیشبینی کرد که در آثار دیگر خود نیز این رویه را در پیش بگیرید؟
فیلم اولم وجه زنانه سنگینی داشت اما در آنجا هم تلاش کرده بودم که کفه مردانه فیلم خیلی سبکتر نباشد. به همین دلیل مردان فیلم هم قصه خودشان را داشتند و تلاش شده بود که همذات پنداری لازم را با مخاطب داشته باشند. در فیلم «شهربانو» هم، چون شخصیت اول و قهرمان مادری است که زنانگی را در بردارد، بازهم کفه زنانه فیلم سنگینتر است ولی اینجا هم همگی گروه تلاش کردیم تا کفه مردانه خیلی سبکتر نباشد. البته باتوجه به اینکه قهرمان مادر یک خانواده است، طبیعی است که فیلم وجهه زنانه پررنگتری پیدا کند. اما اینکه من تصمیم گرفته باشم یا تصمیم داشته باشم که صرفا از زنان صحبت کنم و چالشهای زنانه را بیان کنم، باید بگویم چنین پیشفرضی وجود ندارد. برای شخص من همیشه معضلات اجتماعی مسئله اساسی بوده و هست. معضلاتی که شاید بتوانم با پرداخت به آنها در بسترهای مختلف جامعه برای لحظاتی چه در مردم و چه در مسئولین و چه در سطح جهانی و برای مخاطبان نقاط مختلف تعمق ایجاد کنم.
در واقع چالشمند بودن قصه میتواند همراهی مخاطبان در اقصی نقاط جهان را با خود داشته باشد. در مورد «شهربانو» نیز وجهه مادرانه در جذب مخاطبین داخلی و خارجی بهتر عمل کرده تا اینکه وجهه زنانه بخواهد توجهی را به خود جلب کند.
-با این تفاسیر در فیلم «شهربانو» شاهد این هستیم که تقریبا همه مردان فیلم مشکلاتی دارند. به عنوان مثالی پدری که سالهاست بدون اینکه دلیل آن مشخص باشد خانواده خود را ترک کرده است. در مقابل شهربانو که سالها در زندان بوده قهرمان قصه است. این موضوع را میپذیرید؟
خیر. شکر خدا نویسنده فیلم یک مرد بوده است و هرگز نمیتوان ضد مرد بودن را به فیلم اطلاق کرد. علاوه بر این شخصیتهای خانم قصه نیز با مشکلات بسیاری مواجه هستند؛ در مقابل پسر داستان نیز مظلوم است. حتی در پایان داستان با پرداختن به داستان پدر نشان داده میشود که همه شخصیتهای فیلم قربانی تصمیم قهرمان داستان هستند. از صحبت کارشناسان و منتقدانی که درباره فیلم صحبت کردهاند، وام میگیرم که میگویند اتفاقا ضدقهرمان در فیلم «شهربانو» تبدیل به قهرمان میشود و این قهرمان و ضدقهرمان بودن مردان و زنان قصه را در بر میگیرد. در حقیقت نیز یک خانواده به این صورت تشکیل میشود؛ ما نیز نه روبه روی زنان و نه مردان ایستادیم. در واقع در این فیلم انگشت اتهام ما سمت قهرمان زن داستان است.
-یعنی در پروسه تولید فیلم نیز خودتان حتی نگران چنین قضاوتی نبودید؟
جالب است بدانید خیلی از افراد در مرحله ساخت فیلم میگفتند که این فیلمی ضد زن و ضد مادر است. برای همین میگویم نه ما چنین نگاهی داشتیم و نه اکثر تماشاگران خاص و عامی که فیلم را دیدند از آن چنین برداشتی کردند.این نکته مهمی است که به واسطه شخصیت مادر همه مخاطبان مرد و زن که فیلم را میبینند با توجه به اینکه مادری دارند که برایشان عزیزتر از هر گوهر و جواهری است، با آن همذات پنداری بیشتری بکنند. این اتفاقی طبیعی است اما به این معنا نیست که این فیلم روبه روی مردان ایستاده و آنها با «شهربانو» ارتباط برقرار نمیکنند. طبیعتا هر مردی گوهر به نام مادر دارد که آن را دوست دارد و به همین دلیل با مادر فیلم و همچنین با مردان قصه ارتباط برقرار میکند. حداقل ما تلاش کردیم که این اتفاق رخ دهد.