گروه سینمایی هنرآنلاین: فیلم سینمایی «بیصدا حلزون» اولین ساخته بهرنگ دزفولیزاده است که با روایتی از یک داستان اجتماعی، بخشی از چالشهای زندگی ناشنوایان را به تصویر میکشد. این فیلم همزمان با اتمام چهلمین جشنواره فیلم فجر از ۲۳ بهمن در سینماهای سراسر ایران روی پرده میرود و هانیه توسلی، محسن کیایی، مهران احمدی و پدرام شریفی از جمله بازیگران آن هستند. پیرامون چگونگی تولید این فیلم و چالشهایی کارگردان و گروه با آنها دست و پنجه نرم کردهاند، با دزفولیزاده گفتگو کردهایم.
کمتر پیش میآید در سینمای امروز ایران افرادی چون ناشنوایان موضوع یک فیلم قرار بگیرند. دلیل این اتفاق را چه میدانید و چه شد که برای تولید این فیلم اقدام کردید؟
دلیل آن تقریبا مشخص است؛ چون این موضوعها بسیار نیاز به تحقیق، بررسی و دردسرهای دیگر دارد. همچنین نیاز است با افرادی که با این مساله درگیرند، صحبت شود. در کل نیاز به صبوری بسیار است.
فکر میکنید پرداختن به موضوعی چون چالشهای زندگی ناشنوایان در سینما تا چه اندازه میتواند در جامعه فرهنگسازی کند؟
من فیلمم را در جهت فرهنگسازی و درک اقشار و سنین مختلف از اقلیت جامعه که اینجا ناشنوایان هستند، ساختم. در واقع با توجه به نگاهی که وجود دارد، سعی کردم از دریچه سینما با یک قصه ساده و شریف مانند وجود خود ناشنوایان، به زندگی آنها نزدیک شوم. قطعا این اتفاق با حمایت رسانهها و فضای مجازی میتواند منجر به ایجاد فرهنگ در جهت بهتر درک شدن آنها شود. چون دولتمردان و حکومت کمترین توجه را به این موضوع دارند؛ به طوری که تنها در روز جهانی ناشنوایان یا معلولین یادشان میافتند. در صورتی که آنها نیازهای مختلف دارند. مهمترین نیاز جامعه ناشنوایان، این است که ابزار و زبانی بیابند و بتوانند با دیگران، حتی آدمهای شنوا حرف بزنند. یک لحظه تصور کنید اگر همه در این دنیا ناشنوا بودند و چند نفر شنوا؛ در چنین شرایطی، چه عذاب و زجری نصیب چند نفر میشد. بنابراین بیاییم و خودمان را جای آنها بگذاریم.
برای ساختن این فیلم با چه چالشهایی مواجه بودید؟ آیا اتفاقی بود که علاقهمند به نمایش دادن آن در فیلم باشید و بنا به دلایلی امکان آن نباشد؟
برای این فیلم ریشهایم سفید شد و موهایم ریخت. چرا که فیلمساز اول، مهجور است. از عوامل فیلم تا هر کس دیگری که فکر کنید، حس میکنند فیلمساز اول جای آنها را گرفته است! رفتار افراد به گونهای است که چرا به جای اینکه خودشان فیلم بسازند، فرد دیگری در حال تولید فیلم است و حال باید به آنها بگوید که چطور کار کنند. در واقع این فضا باعث میشود آدمها با جان و دل کار نکنند. شخصا فکر میکنم این مهجور بودن از زمان ساخت فیلم شروع میشود و بعد به فضایی میرسیم که دبیر جشنواره از ما میخواهد بخش مهمی از فیلمنامه را تغییر دهیم ولی ما این تغییر را لحاظ نکردیم. چون شخصا حس کردم این درام به این صورت میتواند جذابتر باشد و اگر تغییری ایجاد کنیم، شاکله درام به هم میخورد. بنا به همین دلیل، فیلم ما را جزو فیلمهای بخش رزرو و خارج از مسابقه جشنواره قرار دادند. بنابراین فیلم جز بخش کارگردانی در هیچ بخش دیگر داوری نشد و بازیگران و عوامل با وجود زحمت بسیاری که کشیده بودند، دیده نشدند.
در مذاکرهای که با جشنواره داشتید، موضوع فیلم سبب نشد مهربانانهتر با آن برخورد کنند؟
ما در چند سال اخیر در جشنواره فیلم فجر بخشی را به ناشنوایان، نابینایان و معلولین اختصاص میدهیم. اما با این وجود فیلم ما به عنوان تنها فیلمی که بعد از سالها درباره این موضوع ساخته شده به بخش خارج از مسابقه میرود و جزو فیلمهای اول میشود. جالب اینکه هیات داوران در بخش کارگردانی فیلم را نامزد کرد. چه بسا اگر بخشهای دیگر نیز امکان رقابت داشتند، اتفاقهای خیلی بهتری را شاهد بودیم. باید پرسید مگر فیلمهایی با موضوع سلامت و سلامت روان چقدر ساخته میشود؟ چرا با این وجود تا این اندازه به این آثار کم بها داده میشود؟ در حالی که ما مرتبا درامهای عاشقانه، قصههای خیانت و آدمهایی را میشنویم که مرتب آنها را در جامعه دیدهایم و به صورت خیلی سطحی به آنها پرداخته میشود. قطعا نتیجه، فیلمهایی با فضای خنثی است.
یکی از دلایل دیگر این موضوع این است که ما به بازیگری که ۵۰ ساله بوده، تنها به علت مطرح بودن چهرهاش نقش ۲۵ ساله میدهیم. طبیعی است که مردم کمتر آنها را باور میکنند. در مقابل بازیگرانی داریم که سالهاست کار میکنند و زحمت زیاد میکشند و مشقتهای بسیاری را به جان میخرند. مجموع بازیگرهای فیلم، بسیار جسارت داشتند و باهوش بودند که توانستند این نقشها را به این صورت متفاوت در فیلم «بیصدا حلزون» درآورند اما با همین رویکرد جشنوارهبازی، فرصت دیده شدن از آنها در کنار عوامل دیگر سلب میشود. خب چه اتفاقی میافتد؟ بیسر و صدا سر فیلم ما را میبرند. به همین دلایل اکنون قصههای واقعی از مردم جامعهای که جزو اقلیت هستند و داستانهای جذابی دارند کم میبینیم.
تا چه اندازه از نتیجه نهایی فیلم رضایت دارید؟
از ساختن فیلم به شدت رضایت دارم ولی خب هیچ فیلمی بیعیب نیست. فیلم ما نیز دارای مشکلاتی است که من به آنها آگاهم اما اینقدر این فیلم را دوست دارم که حتی در حال انجام کارهایی هستم که به عنوان کارگردان وظیفهام نبوده و نیست. این کارها فقط در جهت دیده شدن بهتر فیلم و جامعه اقلیتی است که در واقع مهجور واقع شدهاند. امیدوارم فضایی فراهم شود برای اینکه فیلم حرف خود را بزند و مخاطب با آن ارتباط برقرار کند.
اکران فیلم در این زمان با رضایت خودتان بوده است؟ چرا بعد از دوسال اقدام به اکران کردید؟
سرمایهگذار فیلم ما شخصیت فرهنگی بود و دغدغه فرهنگی داشت. بعد از جشنواره سیوهشتم دوران کرونا آغاز شد و به همین دلیل نتوانستیم فیلم را اکران کنیم. الان هم با رضایت سرمایهگذار و همفکری تهیهکننده با توجه به امکانات و شرایطی که داریم، تصمیم گرفته شد آن را در این زمان در سینما اکران کنیم. در پایان باید بگویم سینمای ما قطعا به چنین داستانهایی نیاز دارد. بازیگرهای باهوش و جسور در سینمای ایران این نقشها را بازی میکنند و اتفاق خوبی را رقم میزنند. حمایت و دیده شدن این بازیگران باعث میشود آنها خیلی از نقشهایی را که در طول سال بنا به دلایل مختلف بازی میکنند قبول نکنند و اتفاق بهتری در سینما رخ دهد. از مردم درخواست دارم بدون قضاوت و چیزهایی که درباره فیلم میشنوند، بروند و فیلم را در سینما ببینند و اگر دوست داشتند به دیگران هم معرفی کنند. احساس میکنم فیلم میتواند مسیر خوبی را پیش بگیرد و مخاطب خود را تا پایان نگه دارد.