گروه سینمایی هنرآنلاین: وقتی اوایل دهه هشتاد شمسی اعلام شد سیدداوود میرباقری در تدارک تولید سریالی تاریخی بر اساس قیام عاشوراست، شاید کسی گمان نمیبرد «مختارنامه» قرار است بعدها رکورد تکرار «یوسف پیامبر» مرحوم فرجالله سلحشور را هم بزند و گزینه اول و آخر مدیران تلویزیون در ماههای محرم و صفر لقب بگیرد.
تولید سریال میرباقری حدود هفت سال طول کشید و سرانجام «مختارنامه» مهرماه سال 89 روی آنتن شبکه یک رفت. از همان سکانس آغازین و صحنههای ابتدایی معرفی شخصیتهای کیان و مختار ثقفی پیدا بود کارگردان کارکشته سینما و تلویزیون ایران چند سال گذشته را بیهوده نگذرانده و مجموعهای آماده نمایش کرده است که میتواند بار دیگر یاد و خاطره سریال «امام علی(ع)» را پس از حدود 15 سال برای مردم زنده کند.
«مختارنامه» هنوز به قسمتهای چهارم و پنجم نرسیده بود که دیالوگهای آن سر زبانها افتاد و شخصیتهایش آشنای مردم کوچه و خیابان شدند. این در حالی است که حدود یک دهه پیش تقریبا خبری از شبکههای اجتماعی و پیامرسانها نبود و مردم نمیتوانستند بخشهای جذاب و تماشایی هر قسمت سریال را بلادرنگ در کانالها و گروهها به اشتراک بگذارند و بازخوردها و بازتابهای آن را وایرال کنند. از این رو، میتوان درخشش «مختارنامه» را در عصر نبودن شبکههای اجتماعی در اندازههای یک پدیده دانست.
به تدریج که داستان پیش رفت و پای واقعه کربلا و شخصیتهای دخیل در قیام عاشورا به ماجرا باز شد، بازتابها هم شدت گرفت و انتظارها برای دیدن قسمتهای بعد افزایش یافت. میرباقری در هر قسمت با آن قلم جادویی چند دیالوگ محشر از زبان شخصیتهایش روانه روح و ذهن تماشاگران میکرد و روایتش از تاریخ صدر اسلام چنان گیرا و تماشایی بود که نقشآفرینیهای خیرهکننده بازیگرانی گاهی در سایه و حاشیه قرار میگرفت.
شاید برای اولین بار در تاریخ تلویزیون تصویری به نسبت دقیق و شفاف و روشن از رویارویی جبهههای حق و باطل در روز عاشورا به تصویر کشیده شد و اشک مردم را بسان دیدن و شنیدن یک روضه مجسم پای تلویزیون درآورد. روایت صحنههای دردناک صبح تا ظهر عاشورای سال 61 قمری با موسیقی روحنواز امیر توسلی بر دل و جان تماشاگران نشست و گفتههای مختار در روند گرفتن انتقام از قاتلان اباعبدالله و یارانش خون مردم را پس از ۱۴۰۰ سال به جوش آورد. «مختارنامه» هر چه پیش میرفت، انتظار برای دیدن سرنوشت شقیترین اشقیا بیشتر میشد.
نکته دیگر سریال، منطبق کردن ماجراهای آن با تاریخ معاصر بود که بسیار بین مردم و حتی نخبهها رواج یافت و دیده شد. بیوفایی و پیمانشکنی و تنها گذاشتن رهبر و درگیر زخارف دنیا شدن و دل بستن به مال و فرزند و... نکتههایی بود که مردم در تماشای هر بار «مختارنامه» از متن و بطن سریال بیرون میکشیدند و آنها را با ماجراهای امروز ایران و جهان تطبیق میدادند. مختار ثقفی که پیرتر و موسپیدتر میشد، یاران از پیرامونش کناره میگرفتند و سر آخر آنها هم که ماندند، قربانی نیرنگ زبیریان و ضعف ایمان دوستان شدند.
بازی چهرههایی چون فربیرز عربنیا، رضا رویگری، رضا کیانیان، مهدی فخیمزاده، فرهاد اصلانی، نسرین مقانلو، فریبا کوثری، محمد فیلی، محمدرضا شریفینیا، جعفر دهقان، شهرام حقیقتدوست، الهام حمیدی و دهها بازیگر دیگر در نقشهای کوچک و بزرگ و کوتاه و بلند چنان بر دلها نشست که کمتر کسی را میتوان جای آنها در نظر گرفت. چهرهآرایی و طراحی دکور و لباس هم تماشایی و تحسینبرانگیز و باورپذیر و همه چیز سر جای خودش بود.
با این تفاصیل و تفاسیر، «مختارنامه» در همان پخش اول جای خود را در دل مردم باز کرد و جایگاهی بیبدیل در سیاهه سریالهای تاریخی یافت. به این ترتیب، به گزینه اول و آخر برنامهریزان تلویزیون برای پخش در مناسبتهای محرم و صفر تبدیل شد و کار به آنجا رسید که گاهی همزمان از دو یا چند شبکه روی آنتن میرفت. هر چند تکرارهای پیاپی «مختارنامه» موضوع شوخی و خنده و کنایه شد اما امروز کمتر کسی را میتوان یافت که محرم و صفر را بدون این سریال تصور کند. «مختارنامه» بخشی از فرهنگ عامه و زندگی مردم در مناسبتهای مذهبی است و تا گزینهای جایگزین آن نشود، داستانش تا قیامت ادامه خواهد یافت.