گروه سینمایی هنرآنلاین: کاوه مظاهری با فیلم سینمایی «بوتاکس» در بخش جشنواره جشنوارهها حضور دارد. پیشینه او از سینمای کوتاه است و آثارش در جشنوارههای داخلی و خارجی خوش درخشیدهاند. «شهربازی» آخرین فیلم کوتاه این کارگردان جوان است که موفق به دریافت جوایز بسیاری از جشنوارههای بینالمللی شده است. او در نخستین گام از سینمای بلند به سراغ ساخت فیلم «بوتاکس» رفته است که این فیلم نیز در جشنوارههای خارجی حضور یافته و موفق به دریافت جایزه شده است. در این فیلم سوسن پرور، مهدخت مولایی، سروش سعیدی، محسن کیانی، مرتضی خانجانی به ایفای نقش پرداختهاند. در خلاصه داستان فیلم نیز امده است: «اکرم و آذر به همه میگویند که برادرشان قاچاقی به آلمان رفته و فعلاً ازش خبری ندارند. بهمرور این «دروغ» در ذهن اکرم به یک واقعیت تبدیل میشود، تا حدی که شبانهروز را در انتظار برگشتن برادرش از آلمان، سپری میکند.» به بهانه نمایش این فیلم در سی و هشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر و استقبال خوبی که از آن شد با این کارگردان جوان به گفتوگو نشستیم که در زیر میخوانید:
آقای مظاهری بازخورد مخاطبان از نمایش این فیلم در جشنواره جهانی فیلم فجر چگونه بود؟
بازخوردها بسیار مثبت بود، با اینکه در بخش خارج از مسابقه هستیم و طبق قوانین جشنواره در مسابقه حضور نداریم، از آنچه که فکر میکردم بازخوردها بسیار مثبتتر بود و اتفاقات خیلی خوبی رخ داد که از این بابت خوشحالم. عمدتا فیلمهای ایرانی که نخستین بار به نمایش در میآیند همه علاقمند به تماشای اثر هستند و خوشحالم که تماشاگر با حس مثبت از سالن سینما خارج شده است.
جوایزی که پیش از این دریافت کردید تا چه اندازه روی دیده شدن اثرتان در جشنواره اثرگذار بود؟
«بوتاکس» خیلی در جشنوارههای مختلفی حضور نداشته است و تازه دور حضورش در جشنوارههای معتبر خارجی آغاز شده است. فیلم تاکنون جایزه بهترین فیلم و فیلمنامه را از جشنواره تورین دریافت کرده و اولین بار بود که به یک فیلم ایرانی تعلق گرفت و بیشتر فکر میکنم جوایزی که در فیلم کوتاه دریافت کردم باعث این دیده شدن بوده است.
شما در بخش فیلم کوتاه کارنامه بسیار خوبی دارید. این پیشینه تا چه اندازه به شما کمک کرده است؟
جایزه باعث دیده شدن میشود، اما لزوما همیشه مثبت نیست و گاهی نیز جواب منفی میدهد. «روتوش» فیلم کوتاه پرسروصدای من بود و هنوز هم در حال دیده شدن است و فکر میکنم تماشاگر وقتی فیلم را دید، حس بدی از آن دریافت نکرده است و این بیشتر اثرگذار بوده تا دریافت جوایز؛ فکر میکنم آن حس بیشتر به مخاطب برای تماشای اثر کمک کرده است.
آقای مظاهری تا چه زمانی قصد دارید به اتفاقاتی از آنچه که در «روتوش» و فیلم بلندتان «بوتاکس» که کنشهای اصلی قصه را در آثارتان شکل میدهند، بپردازید؟
زمانی که من «روتوش» را ساختم پیامهایی دریافت میکردم که این اتفاق در ایران رخ نمیدهد یا حتی در «بوتاکس» هم این اتفاق افتاده است، ولی همین الان در جامعه ما اتفاقی افتاده است که بسیار تلختر از آن چیزی است که من سه سال پیش در «بوتاکس» نوشتم. تصور من این است که سطح خشونت عیان و مخفی در کشور ما بسیار بالاست. شاید بگویید اشتباه است، اما من بر مبنای همین تصور فیلمم را ساختم و اگر دریافتم از جامعه این نباشد، قطعا کار دیگری انجام خواهم داد.
ورای اتفاقی که در قصه افتاده تنوع هم در نحوه انجام آن لحاظ میکنید. این فلسفه فکری شماست که ادامه دهید؟
نه اینطور نخواهد بود،این اولین فیلم بلند من است و معمولا در فیلم اول آنچه که تجربه کردهاید را استفاده میکنید. شاید شباهتهایی با هم داشته باشند اما فضای نسبتا کمدی سیاه این فیلم با آثار دیگرم متفاوت است حتی در انتخاب بازیگر، نوع کارگردانی و ... کاملا این تفاوت دیده میشود و این تفاوت در فیلمنامه بعدی که مشغول نگارش آن هستم باز هم کاملا مشهود است.
باز هم دغدغههای اجتماعی را لحاظ کردهاید؟
بله، قطعا.
آثار شما عمدتا یک امضای مخصوص به خود دارد که مخاطب میتواند حدس بزند این اثر شماست. تا چه اندازه در داشتن این امضا اصرار دارید ؟
این تحلیل مخاطب است و من نمیتوانم بگویم این امضای من است. من به عنوان سازنده خیلی حسی برخورد میکنم و مخاطب تحلیلی، من چنین تحلیلی روی آثارم ندارم، اما طبیعتا آثارم شباهتهایی به همدیگر دارند. بنابراین من نمیتوانم چنین اظهار نظری داشته باشم. اما همانطور که گفتم اثارم شباهتهایی به هم دارند و فیلم بعدی نیز همانند «بوتاکس» از جنس سینمای ناتورالیستی ایران که بخصوص در این دهه دیده میشود نیست و در کارگردانی و قصه متفاوت خواهد بود.
چه شد که عنوان «بوتاکس» را برای فیلم انتخاب کردید؟
ارتباط معنایی بین اتفاقی که در بوتاکس میافتد و در فیلم تعریف میشود، وجود دارد. بوتاکس به نوعی سمی است که تزریق میشود تا چند عضله به شکل موقتی فلج شوند برای این که یک زیبایی با آن تصوری که در ذهن دارید بوجود آید. در واقع یک رویایی ساخته میشود و این تقریبا همان کاری است که در کل فیلم کاراکتر اصلی انجام میدهد برای رسیدن به آن رویایی که مدنظر دارد.
انتخاب سوسن پرور برای کاراکتر اکرم برچه اساسی بود؟
سوسن پرور یک بسته کامل از آنچه که من میخواستم با خود به همراه داشت. یک بازیگر باهوش که تمرین زیادی داشته باشد، چهره خاصی داشته باشد و از سوی دیگر هم بتواند کمدی اسلپ استیک انجام دهد و هم بتواند نقش تلخ پیچیده را بازی کند و بین اینها رفت و آمد داشته باشد، که اگر بگردید گزینهها خیلی زیاد نیستند و من به سوسن پرور رسیدم و از این انتخاب نتیجه هم گرفتم.
اینکه گزینه دیگری نداشتید در انتخاب شما تا چه اندازه اثرگذار بود و شما را تا چه اندازه محدود کرد؟
همه میدانیم چون سینمای ما صنعتی نیست، در آن تربیت بازیگر و مشاغل دیگر هم وجود ندارد که به شکل روتین به روزرسانی شوند و گروههای مختلف سنی شکل بگیرند. در بازیگری این روند بیشتر مشهود است. مثلا ما بازیگر سن بالا خیلی کم داریم. الان در سن 30 تا 40 بازیگر زیاد داریم و در سن کم کودک و نوجوان و سن زیاد و مسن بازیگر نداریم و جایشان هم پر نمیشود. ما بازیگر کودک نداریم و آنچه که از آموزشگاههای بازیگری دیده میشود خیلی خروجی درخشانی نیست.
اگر سوسن پرور نمیپذیرفت تا در این فیلم حضور داشته باشد، آیا گزینه دیگری در نظر داشتید؟
اصولا فکر میکردم که سوسن پرور بازی کند که خوشبختانه زمانی که فیلمنامه را خواند پذیرفت، اما اگر هم این اتفاق رخ میداد قطعا تلاش میکردم تا بپذیرد، تا الان نشده که در کارم به چیزی فکر کنم که درست است و نشده باشد. من گروه بازیگرانم را بعد از نگارش فیلمنامه انتخاب کردم و برمبنای یک کاراکتر واقعی که میشناختم نقش اکرم را نوشتم. البته که اکرم خیلی شبیه به شخصیت واقعی نیست، اما در خلق آن از او الهام گرفتم.
در کار شما قاببندیهای و میزانسنهایی دیده میشود که بسیار به تابلو عکس یا نقاشی شبیه هستند، تا چه اندازه برای خلق آنها طراحی داشتید؟
من تمام آنچه را که میخواستم عکاسی کردم و در زمان فیلمبرداری میدانستم که چه میخواهم. در هنگام کارگردانی دکوپاژ شاید به اندازه نگارش فیلمنامه زمانم را میگیرد، اما در هنگام فیلمبرداری نقشه دوم ندارم و همان چیزی که نوشته شده است را میگیرم. تغییرات در پیش تولید انجام شد و بارها لوکیشنها مورد بازدید قرار گرفت، چون در تولید زمان این کار را ندارید و بودجه آن هم وجود ندارد که شما بخواهید تغییری اعمال کنید و یا کار را به تعویق بیاندازید. ما 33 روز فیلمبرداری داشتیم که 30 روز در ایران بود و سه روز هم در آلمان و طبق برنامه ریزی عین این برنامه اجرا شد.
برای اکران فیلم چه تصمیمی دارید؟
این فیلم برای پرده سینماست و برای اکران آنلاین نیست، تلاشمان اکران بر روی پرده سینماست.اما اگر نشد و مجبور شدیم و احساس کردیم اتفاق درستی است و پلتفرمها نیز همکاری کردند، به اکران انلاین فکر میکنیم و برای آن تصمیم میگیریم.