سرویس سینمایی هنرآنلاین: فیلم «مامان» به کارگردانی آرش انیسی یکی از فیلمهای سی و نهمین جشنواره فیلم فجر بود که با وجود نداشتن بازیگر معروف و بهاصطلاح سلبریتی توانست، رضایت نسبی بینندگان را کسب کند.
فیلم درباره خانوادهای است که در زمان جنگ از آبادان مهاجرت میکنند و بهاینترتیب، سه دوره از زندگی شخصیت اصلی فیلم که یک «مامان» است را میبینیم. بازیگران این فیلم رؤیا افشار، امیر نوروزی، امیر شمس، شقایق شوریان و عرفان ابراهیمی هستند و تهیهکننده آن هم مجید برزگر است.
پس از نمایش فیلم در برج میلاد، منتقدان و اهالی رسانه نظرات متعددی راجع به این فیلم داشتند. تصویری که از مادر در این فیلم بهعنوان مامان خانواده ترسیم میشود، تصویری بهشدت ملموس در خانواده است و ازاینجهت هم فرزندان و هم مادران بهخوبی میتوانند با فیلم ارتباط برقرار کنند. بهتازگی هم که فهرست نهایی نامزدهای بخشهای مختلف جشنواره فیلم فجر اعلام شد، فیلم «مامان» در پنج بخش نامزدهای بهترین نقش مکمل مرد، نامزدهای بهترین نقش اول مرد، نامزدهای بهترین نقش اول زن، نامزدهای بهترین فیلمنامه و نامزدهای کارگردان اول کاندید شده است.
در کنار کارگردانی و بازی درخور توجه بازیگرهای این فیلم، صداگذاری درست و حفظ سلامت صداها که موجب میشود تمرکز مخاطب روی قصه باقی بماند نیز از نقاط قوت فیلم بود؛ به این معنا که صداگذاری صحیح و فکرشده در برخی از سکانسهای این فیلم به بهتر فهمیده شدن آن صحنه کمک شایانی کرده است.
زهره علیاکبری صداگذار فیلم در گفتوگو با خبرنگار هنرآنلاین با اشاره به اینکه فیلم «مامان» یک فیلم واقعگراست گفت: در فیلمهای واقعگرا یا رئال نمایش چیزها به گونهای است که در زندگی روزانه اتفاق میافتد با کمترین آرایش و یا مفهوم اضافه شده. دلیل این کار هم باورپذیری بیشتر و جلب اعتماد مخاطب به واقعی بودن داستان و شخصیتهاست. به عبارت دیگر در اینگونه فیلمها تمام عوامل باید به بازنمایی موقعیتها و جزئیات بهطور عینی و دقیق همانگونه که در واقعیت وجود دارد بپردازند و بهطور کلی در خدمت فیلم باشند و از خودنمایی پرهیز کنند. طبیعی است که در بخشهایی صدا میتواند همراه و هماندازه تصویر باشد و در نماهایی هم به انتخاب صداگذار و کارگردان میتوان متفاوت از تصویر عمل کرد، ولی در این انتخابها مدام باید سعی کنی که از مرزهای واقعیت عبور نکنی یا حداقل آنگونه مرزشکنی کنی که در دنیای پیرامون مخاطب آشنا باشد و بدون اینکه تمرکز مخاطب از روند کلی فیلم گرفته شود در ناخودآگاه او تأثیر بگذارد.
علیاکبری افزود: این تأثیر، گاه با بالاتر بردن حجم صدای گذر یک کامیون یا اضافه کردن فرکانسهای بیس آمبیانس در صحنه اتفاق بیفتد که میتواند باعث دلهره یا سهمگین کردن فضا شود، گاه هم با حفظ سکوت محض میان دیالوگها و کاستن آمبیانسهای موجود در صحنه میشود تمرکز روی دیالوگها و فضای احساسی بین شخصیتها را تقویت کرد که این کار به نظر من بسیار سخت است چون در ابتداییترین مرحله باید صدای ضبطشده در صحنه در حد قابل قبولی اصلاح و ترمیم شود. در مرحله بعدی که صداگذاری و فضاسازی صوتی شروع شد باید مراقب باشیم که از چه صداهایی استفاده میکنیم که علاوه بر گرم کردن تصویر و فضاسازی جغرافیایی، سکوت و سلامت صحنه هم حفظ شود. در چنین شرایطی با اضافه کردن کوچکترین المان صوتی میشود تأثیر دوچندان در ناخودآگاه مخاطب گذاشته شود.
صداگذار فیلم «مامان» ادامه داد: مثلاً در فیلم مامان در سکانس عروسی و جایی که فریدون (شخصیت پسر بزرگتر) به مامان چیزی را میگوید که باعث بهت و ناراحتی او میشود، بقیه صداهای زمینه حذف شده و فقط صدایی شبیه به کل کشیدن زنان را به صورتی دفرمه شده و ذهنی میشنویم که این باعث نزدیک شدن ما به شخصیت مامان و احساس جدا افتادگی او از محیط و فرزندانش میشود. ولی اصلی که باید مدام به خودمان متذکر شویم این است که «نمیخواهید صداگذاری و کار شما دیده و شنیده شود» و در عوض باید تمام توجه و تمرکز روی بالا بردن نتیجه کلی کار باشد. در این پروسه درک صاحبان فیلم (کارگردان و تهیهکننده) از مقوله صداگذاری و شناخت درست از تأثیر صدا بسیار اهمیت دارد چرا که توافق دوطرفه بین طراح صدا و کارگردان است که میتواند موجب یک نتیجه درست شود.
وی در پایان تأکید کرد: خوشبختانه من در این فیلم با کارگردان دقیق و خوشذوقی همراه بودم که با درک درست نسبت به صدا و تأثیر این فضاسازی خلوت بر کل فیلم، باعث دلگرمی من میشد. درک این که کمیت و میزان صداهای استفادهشده در کار نمیتواند دلیلی برای تأثیر بیشتر مخاطب باشد موضوع مهمی است که خوشبختانه در این فیلم لحاظ شده است. هم آرش انیسی بهعنوان کارگردان و هم مجید برزگر بهعنوان تهیهکننده این اثر سینمایی، بسیار در این نتیجه مؤثر بودهاند و با اعتمادشان به من بهعنوان یک صداگذار جوان و نگاه جدی و سختگیرانهای که نسبت به صدا دارند در بالا بردن کیفیت خروجی صدای فیلم به من کمک کردند و این خلوت و سکوتی که از آن بهعنوان نقطه قوت صدای فیلم یاد میشود نتیجه یک همفکری و هم سلیقگی بین من و کارگردان و حتی بقیه عواملی است که در مراحل تولید و ضبط فیلم هم این سادگی را در نهایت دقت و فروتنی به کار بردند.