به گزارش هنرآنلاین، نشست نقد و تحلیل فیلم سینمایی "کتاب آشپزی" با حضور سیاوش افشار (نویسنده و کارگردان)، ابراهیم عزیزی، علی انوری، میلاد اَخگَر، علی اِبدالی، امیرحسین طاهری (بازیگران)، خدایار قاقانی (منتقد) و مسعود بهارلو (مدیرِ جلسات و مجری) در ادامه برنامههای آفلاین در کافه هفت برگزار شد.
در ابتدای این جلسه که با حمایت انجمن صنفی نویسندگان و منتقدان سینمایی ایران برگزار میشود، مسعود بهارلو عنوان کرد: این فیلم سینمایی پس از اکران در گروه هنر و تجربه، اخیراً برنده نشان عباس کیارستمی از جشن حافظ شده است. "کتاب آشپزی" عنوان عجیب و غریبی است که برای این فیلم انتخاب شده و دریچهای برای ورود به فیلم است.
سیاوش افشار دراینباره عنوان کرد: من برای انتخاب این اسم که حتی گمراهکننده هم بود، تعلل نکردم زیرا هیچ اسمی جز آن، شایسته این فیلم نبود.
در این نشست، خدایار قاقانی منتقد سینما عنوان کرد: با توجه به زمانه پرشتابی که در آن هستیم و مردم در یک بیصبری و تعجیل شگفتآوری به سر میبرند، "کتاب آشپزی" از آن دسته فیلمهایی است که بهواسطه تکثر طراحی نشانهها و نظام مهندسی روایت آن، تا حدودی در سردرگمی میماند. اما وقتی جریان تولید فیلم را میشنویم که با چه شرایطی ساخته شده، بیش از هر چیز، عاطفه و عشق کارگردان به حوزه سینما را پیدا میکنیم که در بطن فیلم هم شوخیها و وام گرفتنهای او از برخی فیلمهای مهم تاریخ سینمای ایران را میتوان دید. همانند دکوپاژ راه رفتن "کیومرث" در کوچهها که از فیلم "قیصر"(مسعود کیمیایی) وام گرفته شده است. این که در این دوران رخوت و سرخوردگی و سرمایهسالار، که کسی حاضر نیست کوچکترین حرکتی حتی برای خود انجام دهد؛ یک آدم پیدا میشود که میتواند عدهای از بهترین بازیگران حوزه تئاتر را با خود همراه کند و فیلمی با این سطح از کیفیت بسازد، بیش از آنکه ما را معطوف به درجهبندی کیفی فیلم کند، تلاش و کوشش اوست که قابل رصد و تحسین است.
او ادامه داد: فیلم شروعی خیرهکننده دارد و عزیمت شخصیت کیومرث را میتوان به عزیمت "ابی" در فیلم کندو (فریدون گله) -اما با مختصات زمانه امروز- شبیه دانست. با همین رویکرد ادای احترام به سینما و البته فاصلهگذاری روایی، موسیقی نقش واسط را ایفا میکند و یک از اتفاقهای خوب فیلم، همین بخش است.
سیاوش افشار در بخشی از این نشست درباره انتخاب بازیگران فیلمش گفت: طبیعتاً انتخاب بازیگران ساده نبود و با توجه به بودجهای که داشتم (که بیشتر شبیه جیب خالی بود) کارم را بسیار سخت میکرد. ولی این بازیگران در عرصه تئاتر جزو بهترینها هستند و مجموع بازی آنها چیزی ورای تصور است و خوشحالم که این افراد کنارم بودند، چرا که انسانهای بسیار همراه و اهل رفاقتی هستند و این رابطه دوستانه باعث شکلگیری این فضا شد، بهطوری که الان که فیلم را میبینم، افراد دیگری را در این نقشها نمیتوانم تصور کنم.
او که در "کتاب آشپزی" مسئولیت نگارش فیلمنامه، طراحی صحنه و لباس، صدابرداری، صداگذاری، فیلمبرداری، تدوین، تهیهکنندگی و کارگردانی را یک نفره بر عهده داشته، در پاسخ به پرسش مجری که او را لشکر یک نفره توصیف کرد، درباره تعداد روزهای فیلمبرداری توضیح داد: این فیلم با تمام سختیهایی که برای من داشت و این که عمده کارهای فیلم بر عهده من بود، با یک برنامهریزی دقیق در ده جلسه فیلمبرداری شد. البته که نگارش فیلمنامه زمان زیادی برد و حدود شش ماه تمرین با بازیگرها داشتیم، اما فیلمبرداری در همان ده جلسه تمام شد.
در ادامه نشست، بازیگران "کتاب آشپزی" درباره تجربه حضور در این فیلم صحبت کردند و خدایار قاقانی در بخش دیگری از نشست عنوان کرد: مبنای فیلم شبیه بازی (Game) است و عنصر غافلگیری. یعنی درست جاهایی که مخاطب میخواهد قصه را آنطور که دوست دارد حدس بزند، کارگردان و فیلم یک کار دیگر با او میکند و به همین دلیل هم شما با تمام اتفاقها -تقریباً- تا انتها همراه میشوید و در همین زمینه است که کارگردانی به چشم میآید و بیش از هر چیز درگیر اتمسفرسازی روایت فیلم میشوید.
این مستندساز و پژوهشگر ادامه داد: بله! میتوان فهمید که فیلم درباره تأثیر ذهنی زمانبر انسانها با توجه به تجربههایی است که دارند. یعنی دقیقاً اتفاقی که میان کیومرث و کیا میافتد. اما فکر میکنم سیاوش افشار آنقدر درگیر ساختن فیلم شخصیاش شده، ملاحظات تماشاگر امروزی را خیلی جدی نگرفته است. شاید به همین علت است که میان خط و ربطها و البته فرم فیلم که کاملاً مستندگونه و رئالیستی است و البته سکانس انتهایی فیلم که کیومرث و کیا را در شمایلی دیگر میبیند، نمیتوانیم آن گذر و بازی زمانی را خیلی بپذیریم. چرا که موضع فیلم، دیگر رئالیستی نیست و وارد فضای تخیل میشویم.
قاقانی گفت: روحیه پراگماتیک سیاوش افشار، چشم آدم را روی تمام اشکالاتی که بخش عمدهاش بر اساس شرایط تولیدی پیش آمده میبندد. چون او الان کاری را با کیفیتی قابل تحسین انجام داده که تقریباً هیچکس نمیتواند انجام دهد.
کامبوزیا پرتوی فیلمنامهنویس و کارگردان مطرح سینمای ایران که در حمایت از سینمای جریان فرعی ایران بهصورت افتخاری در این نشست حضور یافته بود، در بخشی از جلسه گفت: فیلم از ابتدا به خاطر عنوانش برای من کنجکاویبرانگیز بود و فقط "مستطاب" کم داشت که من را به کتاب "نجف دریابندری" عزیز، برساند. پیش از تماشای فیلم، کلی فکر کردم که این عنوان خاطرهانگیز را چگونه میتوان تبدیل به فیلم کرد و به نظرم اسم این فیلم با هوشمندی کامل انتخاب شده است. این فیلم از ابتدا با همین کنجکاوی تماشاگر را به درون خود میکشاند و تا انتها هم بهخوبی با خود میبرد.
کارگردان فیلم "کافه ترانزیت" ادامه داد: این کنجکاوی با دیدن "کتاب آشپزی" چنان در من رشد کرده که دوست دارم درباره فیلم بعدی این کارگردان سؤال کنم و بپرسم و منتظر دیدنش باشم. نکته قابل توجه درباره این فیلم هم این بود که تمام فعالیتهای فیلم را یک نفر انجام داده و این جمله را از خود آقای کیارستمی شنیدم که بسیار دوست داشت فیلمی اینچنین یک نفره بسازد.
مجری نشست از پرتوی درباره بودجه فیلم "ماهی" (یکی از کمهزینهترین فیلمهای پرتوی که در سال ۱۳۶۶ در کانون پرورش فکری ساخته شد) سؤال کرد، که او پاسخ داد بودجه تولید اولین فیلم بلندش، رقمی حدود ۴۰۰ هزار تومان بوده و در ادامه سیاوش افشار اضافه کرد: هزینه ساختن فیلم "کتاب آشپزی" پنج میلیون تومان بیشتر نبود! و این بودجه را میتوان معادل بودجه معمول فیلمسازی در آن دهه دانست!
نسرین مرادی بازیگر سینما و همسر کامبوزیا پرتوی که او هم بهصورت افتخاری در این نشست حضور پیدا کرده بود، در خصوص این فیلم گفت: این فیلم آنقدر روان و خوب است و بازیهایش آنقدر بهجا و دقیق است که مخاطب را نهتنها خسته نمیکند بلکه با توجه به نقطه عطفی که دارد و برای مخاطب کنجکاوی ایجاد کرده، همواره بر ذهن مخاطب تلنگر میزند که حالا قرار است چه اتفاقی بیافتد.
او همچنین درباره ترکیب بازیگران فیلم گفت: شاید این ترکیب به چشم مخاطب سینما آشنا نبود اما بازی این عزیزان آنقدر خوب و گیرا بود که در ذهن بیننده این شکل میگرفت که با یکسری بازیگر حرفهای سینما طرف است.